شاید در این بازار نامساعد و متزلزل، کمتر کسی به فکر بازار موسیقی و فروش ساز بیفتد. اگر خاطرتان باشد، حدود سه هفته پیش راجع به خرید چهار نوع ساز گزارشی نوشتیم که در آن مقصود گزارش، خریداران و مشتریان هنرجو بودند. اما در این گزارش میخواهیم به ارزیابی بازار موسیقی و فروشندگان آن بپردازیم؛ بازاری که تقریبا هیچکس به فکر آن نیست و میتوان به جرات گفت که از تسهیلات و کمکهای دولتی بهکلی دور مانده است. مانند تمام بازارهای دیگر، موسیقی هم به خاطر تحریمها و فشارهای اقتصادی با مشکلاتی فراوان دست و پنجه نرم میکند. کمبود نقدینگی در این بازار و رکودی که گریبانگیرش شده، کمکم به سمتی میرود که فروشندگان ضعیف را از عرصه رقابت حذف و تنها کسانی را پیروز میکند که از پشتوانه مالی قوی و نقدینگی قابل توجهی برخوردار باشند؛ همانند اتفاقی که در بازار ماکارونی یا بستهبندی برنج و چای افتاد. البته شاید مقایسه این بازارها با یکدیگر صحیح نباشد اما به هر ترتیب، موسیقی هم ناخودآگاه دنبالهرو این بازارها است.
نان مهمتر است یا ساز؟
هر سال، بعد از تمامشدن فصل امتحانات و آغاز تعطیلات تابستانی، خیل عظیمی از خریداران به سمت سازفروشیها هجوم میآوردند و این فرصتی است برای فروشندگان تا بتوانند سود خوبی به دست آورند. اما امسال به گفته اغلب فروشندگان، بهرغم اینکه کمکم به فصل پاییز نزدیک میشویم، هنوز رکود در این بازار حکمفرماست و بازار همچنان راکد است. رحیم میگوید: «سالهای گذشته، وقتی از سازندگان جنس میخریدیم، دستمزدش را بهصورت نقد پرداخت میکردیم و تقریبا هر دو هفته یکبار برای خرید سفارش میدادیم، اما امسال وضع بهکلی فرق کرده است، چون نهتنها نمیتوانیم پول سازنده را نقد پرداخت کنیم، بلکه چکهای دو تا سه ماهه به او میدهیم و سفارشمان نیز ماهانه و کمتر شده است.»وی معتقد است اگر وضع به همین منوال پیش رود، اکثر فروشندهها ورشکست میشوند، اما متاسفانه هیچکس به داد این صنف نمیرسد و مردم هم نان شب را واجبتر از خریدن ساز میدانند که البته حق هم دارند. به گفته رحیم، وقتی مردم از نظر اقتصادی وضعیت مطلوبی نداشته باشند، دیگر چه توقعی میتوان داشت که به فکر نوازندگی و هنر بیفتند؟ شاید در طول روز افراد زیادی به داخل فروشگاه بیایند و قیمت سازهای مختلف را بپرسند، اما پس از شنیدن قیمت، عقبگرد میکنند و از خرید منصرف میشوند.
از طرف دیگر، سازندگان نیز وضعیت مطلوبی ندارند زیرا رونق یا رکود آنها کاملا به بازارهای موسیقی وابسته است. یکی از دانشآموزان که قرار است در سال جدید به دوره دبیرستان راه یابد، اظهار میکند: «خیلی دوست داشتم بعد از تمامشدن امتحاناتم یک گیتار بخرم و آموزش را شروع کنم، اما به خاطر نداشتن توان مالی و آیندهنگری پدر و مادرم به کلاس زبان رفتم. اکنون هم که تابستان رو به اتمام است و دیگر باید به فکر درس و مشق باشم.»
خداحافظی ضعیفها
یکی دیگر از فروشندگان میگوید: «تا سال گذشته شاید روزی 2 تا 3میلیون تومان ساز و لوازم جانبی میفروختیم، اما اکنون بهطور متوسط این مقدار به زیر 500هزارتومان تقلیل یافته است.» به گفته امید، اگر وضع به همین صورت ادامه یابد، خیلی از فروشندگانی که سرمایه کافی ندارند و فروشگاهشان اجارهای است باید از این صنف خداحافظی کنند. این وضعیت نه به دلیل گرانبودن ساز نسبت به دیگر اقلام است، بلکه به خاطر رکودی است که تقریبا تمام بخشها را فراگرفته است. اتفاقا اگر بخواهیم منصفانه به این بازار نگاه کنیم، باید بگوییم قیمت ساز نسبت به خیلی از اجناس دیگر ارزانتر و مناسبتر است. با توجه به گفتههای فعالانی که در این حوزه کار میکنند، با شروع فصل پاییز، خرید ساز از طرف مردم بسیار کاهش مییابد. حال باید دید این کاهش در سال جاری چه تاثیری بر بازار موسیقی و فروشندگان آن خواهد گذاشت. آیا برای سال بعد رونق به بازار راه مییابد یا باید شاهد تعطیلی واحدهای کوچک و بدون
سرمایه بود؟