هر سال در زمان تهیه و تدوین لایحه بودجه و البته در طول سال به مناسبتهای مختلف مسئولان و دولتمردان این موضوع را مطرح میکنند که باید اتکای بودجه و اداره کشور به درآمدهای ناشی از فروش نفت کاهش پیدا کند و جایگزینهایی برای آن در نظر گرفته شود. موضوع مورد تأکید مسئولان این است که درآمدهای مالیاتی میتواند جایگزینی بسیار مناسب برای درآمدهای نفتی در بودجه کشور باشد. البته موضوع اتکا به درآمدهای مالیاتی سالهای طولانی است که مطرح میشود به دلیل اینکه فروش نفت، درآمد نیست و در واقع فروش دارایی و ذخایر کشور است. همچنین در حال حاضر با توجه به وضعیتی که در جهان در مورد قیمت نفت پیش آمده است نرخ جهانی این کالا بر بودجه کشورمان تأثیر گذاشته و آن را متأثر از فعل و انفعالات جهانی بازار نفت کرده است.
برای حل این مسئله و این تنشها ما هم باید مانند بسیاری از کشورهای دیگر به سمتی برویم که متکی به درآمدهای پایدار شویم. نکته قابل توجه این است که در تمام دنیا موضوع مالیات مرسوم است و افراد از محل درآمدهایی که کسب میکنند مالیات پرداخت میکنند. البته در موضوع پرداخت مالیات مسئله فرهنگسازی نیز بسیار مهم است و در کشور ما در سالهای اخیر اقداماتی در این راستا انجام شده که اطلاعرسانی و آگاهسازی از جمله آنهاست و مردم تا حدودی با مقوله مالیات آشنایی پیدا کردهاند، بهطوری که در حال حاضر بیش از 90 درصد جامعه از موضوع مالیات مطلع هستند و اگر کسی اظهارنامه مالیاتی خود را ارائه ندهد، ناشی از بیدقتی و بیتوجهی است، نه عدم اطلاع و آگاهی.
این در حالی است که با به اجرا درآمدن طرح جامع مالیاتی که سازمان امور مالیاتی روی آن حساب ویژهای باز کرده، شرایط بهگونهای میشود که بحث فرار مالیاتی و فعالیتهای زیرزمینی به حداقل خواهد رسید. البته در رابطه با تحقق درآمدهای مالیاتی پیشبینی شده در بودجه سال 95 مشکلاتی وجود دارد و هنوز برخی از مردم به دنبال فرار از موانعی که سازمان امور مالیاتی در قالب طرح جامع مالیاتی در حال پیادهسازی است، هستند و امیدواریم به جایی برسیم که این مسائل به حداقل کاهش پیدا کند و تمام مسائل مالی اشخاص اعم از حقیقی و حقوقی شفاف شود.
در حال حاضر، بسیاری از مؤدیان مالیاتی، مالیات خود را کم و بیش پرداخت میکنند اما باید این موضوع را در نظر داشته باشیم که طرح جامع مالیاتی یا یکی از مواد مندرج در قانون مالیاتهای مستقیم که میتواند به چالش بین بخشخصوصی و سازمان امور مالیاتی منجر شود، آن است که اطلاعات مالی و بانکی افراد در اختیار این سازمان قرار میگیرد. این موضوع مقولهای است که میتواند منجر به بررسی حساب افرادی که مالیات پرداخت نمیکنند و گردش مالی بالایی دارند، شود و در واقع سازمان امور مالیاتی با این اقدام به دنبال شفافسازی و برقراری عدالت مالیاتی است.
اما این موضوع که در چه زمانی و در چه مقطعی این مسئله مهم تحقق خواهد یافت، قطعاً زمانبر خواهد بود، زیرا قاعدتاً مخالفتهایی با آن وجود خواهد داشت. حال باید منتظر باشیم که قانون مالیاتهای مستقیم از ابتدای سال 95 اجرایی شود و بازخورد این قانون مشخص شود تا بتوان نظر دقیقتری در مورد این موضوع ارائه داد. در مجموع میتوانیم بگوییم برای افرادی که قصد شفافسازی در حسابهای خود را دارند راه باز است اما افرادی که به دنبال فرار مالیاتی هستند، مورد کنکاش سازمان امور مالیاتی قرار خواهد گرفت تا به این وسیله عدالت مالیاتی به معنای واقعی محقق شود.
موضوع دیگری که باید در این مقاله مورد توجه قرار دهیم این است که دولت و مسئولان همواره بر این موضوع تأکید کردهاند که به دنبال کشف اقتصاد زیرزمینی و فعالیتهای مربوط به آن هستند تا به این وسیله شفافسازی لازم را در این زمینه ایجاد کنند. همانطور که اشاره کردم در جهت شفافسازی و برقراری عدالت مالیاتی اصلاحاتی در قانون انجام شد و این موارد در اصلاحیه قانون پیشبینی شده است.
یعنی شرایطی به وجود آمده که اگر کسی بخواهد فعالیتهای شفافی داشته باشد نمیتواند با فردی که فعالیتهای شفافی ندارد، معامله کند.این موضوع موجب میشود افرادی که فعالیتهای زیرزمینی و غیرشفاف دارند به انزوا کشیده شوند. در هر حال اراده و عزم این موضوع در دولت و سازمان امور مالیاتی وجود دارد و با وجود مخالفتها و ممانعتهایی که در رابطه با اجرای سیاستهای مالیاتی وجود دارد، ما نمیتوانیم بگوییم که دولت انگیزه یا اهرمهای لازم را ندارد.
در واقع دولت به دنبال تحقق عدالت مالیاتی است اما باید تمام شرایط برای آن فراهم شود. متأسفانه در حال حاضر بسیاری از مؤدیان مالیاتی به دنبال دورزدنهای قانونی هستند تا به شکلی مالیاتهای آنان تعدیل یا کم شود یا بهطور کلی مالیات پرداخت نکنند و تمام این موضوع ناشی از آن است که هنوز به مرحلهای نرسیدهایم که باور کنیم باید دولت و کشورمان از طریق درآمدهای مالیاتی اداره شود.
کارشناس امور مالیاتی