هر روز دهها آگهی تبلیغاتی تلویزیونی درحال ساخت و پخش است، اما درمیان این هیاهو، ساخت و تولید برخی از تبلیغات نظر ببیندگان را بیشتر به خود جلب میکند. آگهی تلویزیونی تشک تنآسا یکی از این تبلیغات است. این آگهی زیبا ساخته شده و زیبا و بینقص تقلید و البته کپی شده است.
در این آگهی بازیگران از بیخوابی رنج میبرند، یکی گوسفند میشمارد و دیگری ستارهها را ولی هیچکدام به نتیجه نمیرسند تا اینکه فردی در آگهی تا سرش را بر روی بالش و تشک میگذارد، با تشک مانند قالی سلیمان پرواز میکند؛ پروازی دلنشین برای خوابی رویایی. رؤیا آنقدر عمیق است که بازیگر آگهی به یکباره از اتاق خود خارج میشود و به محیط بیرون پرواز میکند و دیگر اهالی شهر که در رویای خواب راحت بیقرارند، متوجه این تشک و فرد خوابیده روی آن میشوند.
ساخت این آگهی تکنیکی و خوب است. البته شهری که در آگهی به تصویر کشیده شده، شهری در ایران نیست و شهر رویایی کارگردان، شهری از کشورهای اروپایی است، اما دراین آگهی به هیچوجه بیننده درجریان نیست که چرا این تشک او را به رؤیا خواهد برد یا اصلا قابلیت این تشک به نسبت مابقی تشکها درچیست. آیا زیبایی بصری آگهی کافی است و آگهی نیاز به محتوا ندارد؟ از نکات جالب این آگهی کپیبرداری از آگهی مشابه در خارج از کشور است. آگهی مشابه در یکی از کشورهای اروپایی ساخته شده است.
البته نمونه خارجی علاوه بر زیبایی بصری از لحاظ محتوایی نیز مخاطب را قانع میکند. بازیگر آگهی آنور آبی میداند برای چه با آن تشک به رؤیا خواهد رفت. در آن آگهی عنوان شده تشک حاوی ژلی مخصوص است که وقتی کسی بر روی آن میخوابد، گردی خاص از خود منتشر میکند و باعث آرامش مصرفکننده و ایجاد خوابی راحت برای او خواهد شد. آگهی داخلی زیبا است، ولی زیبایی که خلاقیت در آن نباشد، منجر به گیجی مخاطب میشود، چون مخاطب نمیداند برای چه باید این تشک را بخرد. این آگهی به تازگی از شبکههای مختلف تلویزیون پخش شده است.