اقتصاد ایران با دو نوع تنگنای بزرگ مواجه است. یك تنگنای اصلی كسب و كار ایرانیان ساختارهای باقی مانده از شرایط تاریخی، اقلیمی و جغرافیایی است كه غفلت از آنها كار را برای بهبود همهسویه و جامع سخت میكند. بهطور مثال اقتصاد ایران تا اندازه قابل اعتنایی به درآمدهای حاصل از صادرات نفت اعتیاد دارد و هر گاه این درآمد به تن آن تزریق نمیشود سردرگم، بینشاط و دچار رخوت میشود. نشانه این رخوت و سستی نیز كاهش رشد تولید ناخالص داخلی است.
از طرف دیگر، در زمینه ساختار كم توان اقتصاد ایران میتوان به اقلیم خشك آن اشاره كرد كه كشاورزی ایران را وابسته به تأمین آبیاری غیردیم كرده است و رشد تولید محصولاتی مثل گندم، جو، ذرت، برنج و... را با نوسان مواجه میكند. افزایش واردات سالانه حتی تا 10 میلیارد دلار از كالاهای یادشده در سال و كاهش آن تا 5 میلیارد دلار در سال نیز نشانه این تنگنای ساختاری است.
اما كسب و كار ایرانیان همچنین با برخی سیاستگذاریهای مقطعی با نوسان مواجه و از تعادل و توازن خارج میشود. بهطور مثال روزی میرسد كه سیاستگذاران به زور میخواهند نرخ سود بانكی را كمتر از نرخ تورم كنند و روزی هم هست كه با وجود همه ضرورتها، كار تكنرخی كردن ارز به جایی نمیرسد. با این همه اقتصاد ایران دارای توانایی هایی است که جمعیت جوان و تحصیلکرده، موقعیت ممتاز جغرافیایی، انباشت دانش صنعتی بالاتر در منطقه و توسعه خواهی مردم برخی از آنها هستند.
اقتصاد ایران اما با همه مسائل از ناحیه سیاست نیز آسیب می بیند. این آسیب سیاسی در شرایط فعلی حتی بدتر از مشکلات ساختاری و سیاستگذاری شده است و به نظر میرسد كه اگر راهی برای كاهش آلام آن پیدا نشود روزهای دشواری برای كسب و كار ایرانیان ارمغان میآورد.
اما چاره درد آخر كه اكنون سد بزرگی شده است را میتوان با داروی بزرگاندیشی برطرف كرد و یادآور شد كه سربلندی و آبادانی ایران ارجمند در شرایط كنونی و در رویارویی با رقبای منطقهای و رقبای بینالمللی جز از راه قد كشیدن اقتصاد نمیگذرد.
روزگاری بود كه اقتصاد ایران با كره جنوبی همسنگ بود و از تركیه و عربستان بسیار جلوتر بود و با مالزی و تایلند فاصلهای بعید به نفع ایران داشت، اما سه عامل ساختارهای ناقص، سیاستگذاریهای مقطعی و ناكارآمد و دردی كه از ناحیه سیاست بر آن وارد شد روزهای ناخوشی برای ایران رقم زده است.
هر كس آرزو دارد در سرزمینی شاد و آباد و سرزنده زندگی كند كه نگهدارنده و ترویجدهنده آموزههای دین مبین اسلام در منطقه و جهان باشد و آموزههای ملی – میهنی را در دنیای امروز جا بیندازد باید بزرگ بیندیشد و افقهای دورتری را ببیند؛ افقهایی فراتر از منافع كوچك حزبی و گروهی و جناحی كه البته این آخری را نیز میتوان در چارچوب ایران آباد و بزرگ به دست آورد.
عضو هیأت رئیسه اتاق تهران