شاید با شنیدن واژه معدن، به یاد رگههای درخشان طلا یا بلورهای الماس افتاده باشیم، درحالی که صنعت معدن در سراسر جهان محدود به این موارد نیست و دنیایی از امکانات و فرصتهای سرمایهگذاری را در خود جای داده است. کشورمان ایران با توجه به موقعیت جغرافیایی و زمینشناسی خود نیز از این قاعده مستثنا نبوده و بهنوعی میتوان گفت سراسر معدن است، اما بنا به دلایلی تاکنون بخشهای عمدهای از آن مورد کم توجهی قرار گرفته و فراموش شده است. هرچند نباید نادیده انگاریم که با استفاده از ظرفیتهای موجود و درنظر گرفتن اصول اقتصادی و زیست محیطی میتوانیم رونق قابل توجهی را در صنعت معدنداری تجربه کنیم.
بخش خصوصی تاوان ناهماهنگی ارگانها را میدهد
دکتر سارا یوسفیفر، متخصص زمینشناسی اقتصادی و استاد مشاور دانشگاه علوم تحقیقات ضمن تاکید بر موقعیت ارزشمند ایران در بخش معادن به «فرصت امروز» میگوید: با وجود موقعیت قابل تامل و ارزشمند در بخش معدن هنوز آنچنان که شایسته است به دلیل پارهای از موانع نتوانستهایم از امتیازات موجود به نفع اقتصاد کشورمان استفاده کنیم و به جز خام فروشی، حرکت قابل توجه دیگری در این زمینه صورت نگرفته است. یوسفیفر معتقد است از آنجا که میتوان گفت در ابتدا معدنی وجود داشته که صنعت هم به دنبال آن گسترش یافته و درپی آن تجارت رونق گرفته، بهتر است مسئولان توجه بیشتری به پتانسیلهای معدنی کشورمان داشته باشند تا موضوع خامفروشی که به نوعی میتواند درآمدهای نفتی ایران را کاملا پوشش دهد یکبار برای همیشه ریشه کن شود.
این فعال صنفی در ادامه میافزاید: عمده معضل بخش معدنی تا به امروز ناهماهنگی دستگاهها و ارگانهای مرتبط با آن بوده است و دور از انصاف نیست اگر بگوییم بخش خصوصی تا امروز تاوان درگیریهای میان ارگانی را داده و همین امر سبب شده تا میزان تقاضای سرمایهگذاری خصوصی در معادن کاهش داشته باشد. بهعنوان مثال میتوان به سیاستهای ناهماهنگ وزارت صنعت، معدن و تجارت با سازمان محیط زیست یا منابع طبیعی اشاره کرد و مثال آن را در پهنه زیست محیطی «پلنگ دره» دید چون در این منطقه با وجود اینکه بزرگترین محدوده مس و طلا است به دلیل همین عدم هماهنگیها امکان احداث کارخانه نبوده و فرصتهای عمدهای در آن از دست رفته است.
تحریمها سرمایهگذاران را خارج کرد
وی درباره اهمیت سرمایهگذاری در معادن ایران نیز تصریح میکند: بهطور کلی معادن همانند دیگر صنایع نیازمند دو بخش سرمایهگذار داخلی و خارجی هستند که سرمایهگذاران خارجی در دوران تحریمهای یکجانبه علیه ایران به دلیل ناتوانی در ارتباطهای مالی خود، بسیاری از پروژهها را رها و ایران را ترک کردند. داخلیها هم به دلیل موانع بسیار زیادی که مقابل آنها قرار دارد، اکنون زمینگیر شده و باید برای احیای دوباره معادن برنامهریزی اصولی صورت پذیرد.
یوسفیفر مهمترین پیش نیاز حضور مجدد سرمایهگذاران خارجی در پروژههای معدنی کشورمان را ثبات قوانین میداند و میگوید: همانطور که میدانید سرمایهگذاری در معدن کوتاهمدت نیست و به همین دلیل سرمایهگذاران تنها زمانی حاضر به حرکت و مشارکت میشوند که حداقل در یک بازه زمانی 10ساله افقهای روشن و قابل پیشبینی را در اختیار داشته باشند. اما بسیاری از سوءمدیریتهای موجود در کشورمان باعث شده تا قوانین و تبصرههایی دست و پاگیر نه تنها خارجیها را از حضور در بازار ایران منصرف کند، بلکه داخلیها را نیز دچار رخوت و رکودی غیرقابل تصور کرده است.
ادغام با سرنوشتی نامعلوم
این استاد دانشگاه که معتقد است ادغام بخش معدن در وزارت صنایع امری غیراصولی بوده، میافزاید: با توجه به گستردگی و تنوع موجود معادن در ایران لازم است بخش معدن مستقل از دیگر بخشهای وزارت صنعت، معدن و تجارت عمل کند تا بتوان برایش دورنمایی اصولی تعریف کرد و با همین دورنما یا نقشه راه زمینه حضور سرمایههای خارجی در کشورمان را مهیا کنیم. این درحالی است که اکنون شاهد موازیکاری یا حتی کمکاریهایی هستیم که معادن را با چالشی جدی روبهرو کرده است. بهعنوان مثال برای پروژهها هنوز استانداردهای مناسب یا بیمههای قدرتمند فعال نشده تا بتوانند حجم گسترده سرمایهگذاریهای مورد نیاز معادن را پوشش دهند و جادهای هموار برای ایجاد ارزشافزوده بالای معدنی فراهم کنند.
معدن فقط طلا و مس نیست
سارا یوسفیفر با اشاره به اینکه اغلب متقاضیان سرمایهگذاری داخلی صرفا فلزات اصلی معدنی را بهعنوان محل سرمایهگذاری میشناسند، تاکید میکند: با توجه به تحقیقاتی که طی بیش از یک دهه فعالیت مشاورهای خود در این زمینه داشتهام دریافتم اغلب سرمایهگذاران بهخصوص داخلیها به دلیل نبود اطلاعات کافی صرفا فلزات اصلی معدنی کشورمان را برای سرمایهگذاری انتخاب میکنند. به صورتی که گاهی اوقات مد میشود تا در معدن سنگ آهن سرمایهگذاری کنند و برخی مواقع به دنبال مس یا سرب و روی هستند که همین امر باعث انباشت سرمایه در یک بخش و بیتوجهی به بخشهای دیگر شده است.
وی با تاکید بر بکر ماندن معادن غیرفلزی ایران میگوید: امروز در دوران پساتحریم اگرچه تحرکاتی برای معرفی پتانسیلهای موجود سرمایهگذاری معدنی برای خارجیها و داخلیها صورت گرفته است اما در واقع دور از واقعیت نیست اگر بگوییم هنوز استاندارد دقیقی برای معرفی معادن و فرصتهای موجود سرمایهگذاری آن در اختیار نداریم یا اینکه اصلا برآورد دقیقی از سرمایه مورد نیاز حضور در این بخشها نداریم چون نرخ ارز در کشورمان بیثبات است و به نوعی تورم در نوسان؛ به همین دلیل نمیتوانیم به علاقهمندان بگوییم چقدر سرمایهاولیه لازم دارند و دوره بازگشت سرمایه آنها چند سال است؟ درحالی که فقط میدانیم حقوق مالکانه دولت باید تمام و کمال قبل از هرگونه فعالیتی پرداخت شود.
وی در ادامه تصریح میکند: نبود گزارشهای استاندارد امروز بهعنوان پاشنه آشیل جذب سرمایههای خارجی و داخلی در بخش معدنی شناخته شده است، به صورتی که نمیتوانیم توجه علاقهمندان را به سمت اهداف مورد نظر جلب کنیم و تنها آنچه همگان از آن اطلاع دارند را دوباره معرفی میکنیم، درصورتی که معادن گرافیت، انواع نمکها یا حتی سنگهای ساختمانی فرصتهایی مناسب برای گردش اقتصادی قابل قبول در کشورمان هستند.
چرخه معیوب ارزش افزوده
این استاد دانشگاه در ادامه به بحث خامفروشی مواد معدنی اشاره میکند و میگوید: تا امروز به دلیل ناقص بودن پازل تولید مواد معدنی همواره خامفروشی رکنی جدایی ناپذیر از صنعت معدن بوده است، به صورتی که مواد اولیه با ارزش افزوده پایین را صادر کردهایم و دوباره با پرداخت مبالغی بسیار بالاتر از آنچه به دست آوردهایم، محصولات نهایی را خریدهایم درحالی که اگر بتوان توجه سرمایهگذاران را به صنایع پایین دستی جلب کرد دیگر شاهد ادامه این روند نخواهیم بود.
به اعتقاد این کارشناس ارشد زمینشناسی، امروز که بحران آب در ایران وجود دارد و برخی قوانین زیست محیطی باعث شده تعدادی از پروژههای معدنی راکد باقی بمانند باید به اهمیت بهرهوری و نوسازی یا بهروزرسانی معادن توجه بیشتر شود و با ارائه تسهیلات ویژه به سرمایهگذاران این صنعت، راه هموارتری برای استفاده از نعمات خدادادی کشورمان ایجاد کرد.
در رکود هم میتوان سرمایهگذاری کرد
سارا یوسفیفر درباره اوضاع فعلی بازارهای بینالمللی و تاثیر آن در جذب سرمایهها نیز تاکید میکند: اینکه گروهی معتقدند به دلیل رکود موجود در صنایع معدنی و کاهش قیمتها، سرمایهگذاری در این بخش توجیه اقتصادی ندارد، تصوری کاملا اشتباه است، چون اینگونه نوسانها طی دوران گذشته هم تکرار شده و فعالان کارکشته میدانند چگونه با استفاده از فناوریهای نوین و همچنین تبدیل مواد خام به محصولات دارای ارزشافزوده بالا باز هم میتوان سودآوری کرد.