این روزها حمایت مالی بیقاعده بانکها از تیمهای ملی به موضوعی داغ در عرصه تبلیغات کشور تبدیل شده است؛ رویکردی که مانند یک ویروس از بانکی به بانک دیگر منتقل میشود.
شروع این ماجرا با بانک سامان بود، بانکی که با هر برد تیمملی والیبال توانست ساعتها با طرح حک شده لوگویش روی پیراهن بازیکنان، روی آنتن تلویزیون خودنمایی کند. این بانک از تمام لحظاتی که اعضای تیمملی در مقابل دوربین بودند، استفاده بهینه کرد.
در واقع بیشتر از مردم، مدیران بانک سامان برای ادامه حضور این تیم در بازیهای جهانی دعا میکردند تا با تداوم حضور این تیم، لوگوی بانک سامان نیز در مقابل دوربین باقی بماند. استفاده از تصاویر اعضای تیمملی در شعبههای بانک سامان از جمله شیوههای تبلیغاتی دیگری بود که توسط این بانک اجرا شد و بارها در مورد آنها در رسانهها صحبت شد.
بعد از بانک سامان، بانک پاسارگاد با حمایت از تیمملی فوتبال در بازیهای جامجهانی حضور خود را اعلام کرد؛ رویکردی که البته در میان همهمه تبلیغاتی مابقی شرکتها گم شد و عملا این بانک نتوانست از این حمایت بهرهبرداری تبلیغاتی خوبی داشته باشد.
حالا به تازگی بانک سپه وارد این عرصه شده و با حمایت از تیمملی بسکتبال به نظر میرسد میخواهد میان بانکهای دولتی پرچمدار این موضوع باشد. قبل از این بانک اگر بانک دولتی دیگری نیز این فعالیت را انجام داده باشد آنچنان آن را تبلیغاتی و رسانهای نکرده و در عرصه مطبوعات صحبتی از آن به گوش نمیرسد.
نوع حمایت و تبلیغات بانک سپه با مابقی بانکهایی که وارد این عرصه شدهاند، کمی متفاوت است. به نظر میرسد این بانک فعلا به نصب بیلبورد در اتوبانهای پرتردد شهر بسنده کرده و در این زمینه تبلیغات دیگری را اجرا نکرده است.
وقتی هم سری به سایت این شرکت میزنید هیچ تصویر یا متنی دراینباره وجود ندارد و اگر مشتری یا مخاطبی بخواهد نسبت به این فعالیت اطلاعات بیشتری را دریافت کند منبعی برای اطلاعرسانی بیشتر درباره این موضوع پیدا نمیشود.
طرح بیلبوردی که این بانک اکران کرده نیز آنچنان گویای این مطلب نیست و به تصویری ساده از اعضای تیمملی بسکتبال به همراه نوشتهای که از اسپانسری بانک سپه خبر میدهد، اکتفا شده است.
حتی این بانک نمیتواند به ساعات پخش بازیهای تیمملی بسکتبال نیز چندان دل خوش کند چون بازیهای این تیم معمولا در ساعتهایی از شبانه روز پخش میشود که جز علاقهمندان این رشته، فرد دیگری تماشاگر آن نیست.
درنتیجه این بانک نباید امید چندانی به استفاده تبلیغاتی از این اقدام خود داشته باشد و باید شیوههای دیگری را به کار برد که جایگزین تبلیغات روی پیراهن اعضای تیمملی بسکتبال شود. این همان شیوهای است که بانک سامان از آن استفاده زیادی کرد به شکلی که با دیدن تصویر اعضای تیمملی والیبال، لوگوی بانک سامان در ذهن مخاطبان تداعی میشد.
شرکتهایی که یک شبه اسپانسر تیمملی میشوند
اینکه حمایت بانک سپه از یک تیم ورزشی درست است یا غلط، توسط کارشناسان مورد بررسیهای فراوانی قرار گرفته است، ولی نکته اینجاست که سرمایهگذاریای که توسط این بانک صورت میگیرد باید به نحوی با استفاده از تبلیغات به آن شرکت بازگردد، اما به نظر نمیرسد این بانک با این شیوه عملکرد خود بتواند بازگشت سرمایهای را به سازمان خود شاهد باشد.
حمایت شرکتها از تیمهای ملی در برخی مواقع برای خود فلسفه جالبی دارد. کارشناسی در این باره به «فرصت امروز» میگوید: در برخی موارد خود وزارت ورزش در تماسی از شرکتها و بانکها به منظور حمایت از تیمهای ملی درخواست میکند تا از این طریق هزینههای مختلف این تیمها تامین شود.
در واقع برخی شرکتها و بانکها بدون برنامهریزی و یک شبه تبدیل به اسپانسر یک تیمملی میشوند. همین بیبرنامگی باعث میشود این شرکتها نتوانند برای این فعالیت خود برنامهریزی تبلیغاتی مناسبی داشته باشند.
اسپانسرینگ مسئله حساسی است و باید با برنامهریزی از پیش تعیین شدهای صورت بگیرد. با این حال اکثر شرکتهای ایرانی این موضوع را جدی نمیگیرند و به چند بیلبورد تبلیغاتی و پوستر بسنده میکنند. غافل از اینکه این عملکرد مرسوم شرکتها جز ایجاد هزینه چیز دیگری را برای آنها به ارمغان نمیآورد.