در عصر حاضر با توجه به پیشرفت روزافزون علم و صنعت و همچنین افزایش رقابتها، تولیدکنندگان و توزیعکنندگان کالا و خدمات برای عرضه بیشتر محصولات خود به راههای گوناگونی از جمله تبلیغات متوسل میشوند و برای فروش بیشتر کالاهای خود، آگهیهای تبلیغاتی را سفارش میدهند تا در رسانههای مختلف اعم از شنیداری و دیداری منعکس شود. حال باید دید آیا این شرکتها و همچنین کانونهای تبلیغاتی براساس قانون و عرف تا چه حدودی میتوانند این آگهیها را تولید کرده و رسانهها نیز در چه محدودهای میتوانند آنها را پخش کنند.
با مطالعه قوانین و مقررات مملکتی از جمله قانون مطبوعات، آییننامه تاسیس کانونهای تبلیغاتی، مصوبات کمیته مرکزی سازمانهای تبلیغاتی کشور و مجموعه ضوابط تولید آگهیهای رادیویی و تلویزیونی مشخص میشود موارد بسیار زیادی وجود دارد که استفاده از کودکان در تبلیغات بازرگانی و همچنین مخاطب قرار دادن آنها ممنوع است که به برخی از آنها اشاره میشود:
- آگهیهای تبلیغاتی باید با موازین شرعی و قانونی کشور منطبق باشد.
- تبلیغ کالاهای بازرگانی و خدمات تجارتی در مهدهای کودک، دبستانها و دبیرستانها ممنوع است.
- در تبلیغات استفاده از کودکان برای معرفی کالا و خدماتی که انتظار مصرف کالا یا بهرهمندی از خدمت یا خرید آن توسط ایشان نمیرود، ممنوع است.
- آگهی نباید موجب بدآموزی در کودکان شود و از زودباوری، حس عاطفی و کمتجربگی آنان در تشخیص واقعیتها سوءاستفاده شود.
- در آگهی نباید از کودکان با صراحت درخواست شود محصولی را خریداری کنند یا از والدین خود و دیگران چنین درخواستی کنند و نباید خرید موضوع آگهی برای کودکان یا ترغیب دیگران به این امر بهعنوان انجام یک وظیفه مطرح شود.
- در آگهیهای تلویزیونی نباید کودکان به تنهایی هنگام خرید یا مذاکره با فروشنده برای خرید یا مبادله پول با فروشنده نشان داده شوند.
- آگهیها نباید به کودکان القا کند چنانچه کالای موضوع آگهی را نداشته باشند یا خریداری نکنند، از دیگر کودکان پایینتر هستند یا حتی مورد تمسخر و استهزا واقع میشوند.
- در آگهیها نباید از کودکان برای خرید از طریق پست یا تلفن دعوت شود.
- هنگام پخش برنامههای ویژه کودکان، پخش آگهیهای مربوط به موادغذایی، کبریت، محصولاتی با خواص دارویی و حاوی ویتامین، غذاهای کمکی کودکان، وسایل و اسباب لاغری و شیوههای درمانی و تیزر فیلمها با صحنههای وحشتناک، خطرناک و خطرآفرین ممنوع است.
با توجه به موارد ذکر شده، متاسفانه در بیشتر تبلیغات بازرگانی که از رسانههای تصویری و شنیداری پخش میشود به نحو نامطلوبی از کودکان استفاده شده و حتی برای فروش بیشتر محصولات، عواطف و احساسات آنها مورد هدف قرار میگیرد و به نوعی فرهنگ مصرفگرایی و تجملگرایی ترویج میشود.
سوالی که پیش میآید این است که آیا تبلیغ کالاهای بازرگانی که بیشتر جنبه مصرفگرایی دارد، دارای اهمیت بیشتری است یا حفظ حقوق کودکان و رعایت قوانین که امر لازمی به نظر میرسد. دراینباره قاعده لاضرر (نفی ضرر و اضرار در اسلام) به این سوال پاسخ داده است و از طرف دیگر اصل ۴۰ قانون اساسی نیز مقرر میدارد: «هیچکس نمیتواند اعمال حق خویش را وسیله اضرار به غیر یا تجاوز به منافع عمومی قرار دهد.» بسیاری از خانوادههای ایرانی براساس تبلیغات غیرقانونی و غلطی که از رسانهها پخش میشود با زور و اجبار فرزندان خود برای خرید کالاهایی که غالبا غیرضروری به نظر میرسد مواجه میشوند و با توجه به وضع نامناسب اقتصادی، آن کالای به اصطلاح مفید را خریداری میکنند.
نهادهای نظارتی باید به وظایف خود به نحو شایستهتری عمل کنند و از طرف دیگر والدین میتوانند با تشریح شرایط موجود برای فرزندان خود، آنها را آگاه سازند. شرکتهای ارائهدهنده کالا و خدمات نباید برای کسب منافع بیشتر به کودکان لطمه وارد کنند؛ به همین دلیل آنها را به مطالعه دقیق قوانین و مقررات و در نظر گرفتن انصاف و همچنین حفظ حقوق کودکان دعوت میکنیم. رسانهها نیز بهعنوان یک پایگاه عظیم اجتماعی باید علاوه بر رعایت قوانین و مقررات برای آیندهسازان این کشور که دوران کودکی خود را سپری میکنند، احترام ویژهای قائل شوند و از پخش چنین آگهیهایی که دارای ضررهای مادی و معنوی بسیار زیادی هستند، پرهیز و از زمان خود به نحو مطلوبتری استفاده کنند.
در نهایت باید گفت کودکان عزیز کشور به واسطه محدودیتهای طبیعی و اجتماعی که برای آنها وجود دارد با خطرهای زیادی مواجه هستند؛ به همین علت به حمایتهای موثر قانونگذار، جامعه و والدین بسیار نیازمند هستند. نتیجه اینکه رعایت حقوق کودکان یک اصل محسوب میشود و اصلاح شیوه تبلیغات در این خصوص یک نمونه است.
* کارشناس حقوق