روز جمعه مراسم تحلیف دونالد ترامپ برگزار و او رسما به عنوان رئیس جمهور وارد کاخ سفید شد. رئیس جمهور جدید آمریکا اعلام کرده است که حقوق ریاست جمهوری خود را در آینده فاش خواهد کرد، حتی اگر این مقدار حقوق سالانه معادل 400 هزار دلار باشد. بنابراین حقوق ریاست جمهوری او تنها چند دلار سمبلیک نخواهد بود.
دارایی ترامپ بر اساس مجله فوربس 3/7 میلیارد دلار است. با داشتن چنین سرمایه عظیمی، یک حقوق 400 هزار دلاری به چشم ترامپ حقوق چندان زیادی نخواهد بود.
اما دلیل این اعتراف چیست؟ زیرا این فکر که یک رئیس جمهور تمایل و علاقه ای به پول نشان نمی دهد برای همه جذاب و دوست داشتنی خواهد بود. ترامپ گفت علاوه بر این می خواهد علیه فساد عده ای خاص کار کند و نگذارد عده ای با فشار آوردن به مردم پول جمع کنند.
اما با این حال این اهمیت ندادن به مقدار حقوق دریافتی رئیس جمهور چندان هم بی طرفانه نیست. بهتر بود ترامپ به جای اعلام خبر بیان کردن حقوق ریاست جمهوری خود این مسئله را توضیح می داد که چرا تا امروز از انتشار اظهارنامه مالیاتی خود امتناع ورزیده است. همه 40 کاندیدای ریاست جمهوری تاریخ آمریکا اظهارنامه مالیاتی خود را منتشر کرده اند و ترامپ نخستین رئیس جمهوری است که این درخواست را همواره رد کرده است.
علاوه بر این، تحقیقات بسیاری که توسط نیویورک تایمز انجام گرفته نشان می دهد که ترامپ همواره از شیوه های مبهم و نامعلومی برای پرداخت نکردن مالیات در طول 20 سال استفاده کرده است. علاوه بر این او پیش از این نیز با کشمکش های بسیاری روبه رو بوده است.
جنبه روان شناختی ترامپ از اعلام حقوق ریاست جمهوری
تصمیم ترامپ از بیان حقوق ریاست جمهوری آینده اش می تواند دلایل روان شناختی نیز داشته باشد. همان طور که می دانیم پول همیشه با توانایی و قدرت ارتباط مستقیم داشته است، اما معنای این حرف ترامپ این نیست که پول دیگر برای او اهمیت ندارد بلکه در واقع این است که پول دیگر برای او کافی نیست.
اینکه ترامپ اینچنین شیفته قدرت بوده و به دنبال کسب قدرت است می تواند نشان از خودشیفتگی او و نیاز شدید او به شناخته شدن و جلو افتادن از رقیبان و هم طرازان او باشد یا آنکه او با این کار خود می خواهد به همه بفهماند که انسان خاصی بوده و روحیه او با همه متفاوت است و نگاه های همه را به خود جذب کند. ترامپ حتی در گفت وگوی خود با خبرنگاران گفت: «اگر قانون بخواهد من به عنوان رئیس جمهور آمریکا یک دلار بگیرم من همان یک دلار را خواهم گرفت.»
آیا ایده گرفتن یک دلار به صورت سمبلیک می تواند ایده ای انقلابی باشد؟ در پاسخ به این پرسش باید بگوییم به هیچ عنوان. این فکر به هیچ عنوان نمی تواند انقلابی بوده و یک تحول محسوب شود، به طوری که حتی در سایت ویکی پدیا صفحه ای با این عنوان وجود دارد.
این نشان می دهد که بیان چنین مسئله ای تکراری است و بارها از زبان افراد ثروتمندی که به سمت های دولتی انتخاب شده اند شنیده شده است. حقیقت این است که او در واقع شیوه دیگری برای ثروتمند شدن از طریق ریاست جمهوری در سر دارد. اما با وجود همه این تضادها هنوز هم کسانی که ترامپ را به ریاست جمهوری آمریکا انتخاب کردند از این کار خود پشیمان نیستند.