گفته میشود که 80 درصد خرید توسط 20 درصد مشتریان انجام میشود و هزینه پیدا کردن مشتری جدید چند برابر هزینه حفظ مشتریان کنونی است. به همین دلیل کسبوکارها در پی وفادار ساختن مشتری و توجه به او بهعنوان مهمترین قسمت فروش خود هستند،بنابراین استفاده از رسانههای مشتریمحور میتواند دروازه عبور شرکتها برای رسیدن به اهداف باشد. در ادامه، برای اینکه سرمایهگذاری تبلیغات و رسانهای شما مورد توجه قرار گیرد و بینشمحور و مشتریمحور باشد، روشهایی ارائه شده است:
1- ارتباط را بهبود بخشید
مشتریان امروزه بیش از پیش با برند درگیرند، اما آنها بیشتر تحت تاثیر رسانههایی که در معرض دید آنها قرار دارد هستند. اگر مسیر بازاریابیتان صریح و مرتبط نباشد، شانسی برای موفقیت ندارید. این نیازمند این است که از دیدگاه مشتریان استفاده و استراتژیهایی ایجاد کنید که آگاهی صحیح از تبلیغات شما در میان مشتریان ایجاد و آنها را ترغیب کند که پس از خرید باز هم برگردند. اگر سرمایهگذاری رسانهای شما کاملا درست باشد، درجه مسئولیتپذیری بیشتر از قبل میشود. پس لازم است که بازاریابان به اهمیت مشتریان درجه اول در رسانه خود توجه کنند.
2- مشتریان درست را هدف قرار دهید
رسانه ذاتا بیشتر از اینکه کششی باشد، هلدهنده است. البته این ابدا به معنای هل دادن مشتریان نادرست نیست. بازاریابان با استفاده از دادهها و دیدگاههای قوی برای گسترش اهداف خرید محور باید مطمئن شوند که متن پیام آنها به مشتریان مرتبط انتقال پیدا کند، مشتریانی که پیام را قویا درک کنند. آنها برای تبلیغات خود باید به سراغ کمپینهای قوی بروند و آگهیای طراحی کنند که به خوبی منعکسکننده پیام تبلیغاتی باشد. برای مثال تحقیقات نشان میدهد هنگامی که یک محصول جدید تبلیغ میشود، شما با هدف قرار دادن مشتریان برند موجود نسبت به آنهایی که برندهای رقیب تان را دوست دارند، نتایج بهتری خواهید داشت. فناوری و روشهای داده کاوی موجود کنونی میتواند استانداردی برای اقدامات ایجاد کند.
3- مشتریان تان را بهترین بازاریابان خود کنید
مشتریان وفاداریشان را به روشهای مختلف نشان میدهند. بعضی افراد یک برند خاص را به دیگر رقبا ترجیح میدهند، اما تنها زمانی آن را میخرند که آن برند فروش فوقالعاده دارد. دیگران یک برند را دوست دارند و اغلب آن را میخرند. پاداش نهایی برای بازاریابان پیدا کردن یک زیرمجموعه از مشتریان است که برند را دوست دارند، اغلب محصولات را میخرند و با ویژگیهای دیجیتال برند درگیر هستند و پیام برند را به اشتراک میگذارند و از جو اجتماعی آن راضیاند. چه میشود اگر بازاریاب توانایی استفاده از اطلاعات و دادهها برای شناسایی این مشتریان و دادن پاداشهای تشویقی برای ایجاد رسانهای قوی برای برند را داشته باشد؟ این یک سوال فرضی نیست، این کاری که است که در حال حاضر توسط بیشتر برندهای نوآور در بازار انجام میگیرد. با یکپارچهسازی دستگاهها با برنامههای مدیریت ارتباط با مشتری، این برندها میتوانند بهصورت فعالانه و منسجم و با استفاده از مشتریان خود بهعنوان بازوی بازاریابی معتبر، تبلیغات رسانهای خود را مدیریت کنند. بازاریابان میتوانند روابط پر معنیتری را ترویج دهند و دیگران را به الهامگیری از آن تشویق و درک پیام را برای مشتری آسان کنند. آنها میتوانند حیطه فعالیت خود را از حیطه شخص به شخص به افراد زیادی گسترش دهند تا هواداران یک برند را در کمک به ایجاد روابط قوی مشتری با برند توانمند سازند. زمان ایجاد تحول با استفاده از رسانههای جدید مشتریمحور اکنون است. این رویکرد، بازگشت سرمایه را بهبود بخشیده و اتلاف را کاهش میدهد و تلاشهای بازاریابی را بر پایداری فروش محصولات و رشد بلندمدت متمرکز میسازد. اگر این موارد در سال 2014 فقط جزو برنامهها بود، در سال 2015 باید جزو اولویتهای اجرایی باشد.