طرحهای ستاد احیای دریاچه ارومیه از شفافیت لازم برخوردار نیست و پنهانی و در خفا کارهایی انجام میشود. یکی از این کارهای نادرست و غیرشفاف، حضور کارشناسان ژاپنی است. درحالیکه اقلیم شکننده و گرم و خشک ما کوچکترین شباهتی با ژاپن ندارد، چگونه کارشناسان ژاپنی میتوانند بدون شناخت به این مشکل به ما کمک کنند؟ بهترین کسانی که میتوانند در حل مشکل به وجود آمده در حوضه دریاچه ارومیه به احیای آن کمک کنند، کشاورزان و بهرهبرداران هستند. درحالیکه آنها طبق معمول خود مجری طرحهای زیانبار و ناکارآمدی مانند انتقال بین حوضهای آب شدهاند. من حدود دو سه سال پیش به نماینده ارومیه در مجلس نسبت به جدی گرفتن خشکیدگی دریاچه هشدار جدی و حتی راهکارهای مقابله را نیز دادم اما کسی توجهی نکرد. حالا که کار از کار گذشته و فرصتها سوخته شده، دادشان درآمده است. اینها باید در مقابل تاریخ و مردم ایران پاسخگو باشند.
طرح نکاشت در حوضه ارومیه، نادرستترین و اشتباهترین طرحی است که دولت و ستاد احیا اجرای آن را در دستور کار دارند. اگر این طرح اجرا شود، کشاورزی ورشکستهتر خواهد شد و به نابودی کامل خواهد رفت. دانشگاهها، دانشکدههای فنی و استادان دانشگاهی کشور نیز باید در مقابل این نابودی پاسخگو باشند. آنها در این بحران آبی که گریبانگیر کشور شده است، مقصر هستند و باید تقصیر خود را بپذیرند و برای برون رفت از آن راهکار بدهند. شوربختانه دانشگاهها نیز به محلی برای درآمدزایی بیشتر و پول درآوردن تبدیل شده و ساختوسازهای سیمانی، تنها راهکار آنها برای برون رفت از بحران آب اعلام میشود. این در حالی است که دیگر از آبخیزها، تالابها، رودها، دریاچهها و دشتهای حاصلخیز کشور چیزی باقی نمانده و سفرههای زیرزمینی در حال غارت شدن هستند. گویا منافع شرکتهای ساختوساز ایجاب میکند که این روند غلط ادامه یابد و سدهای پر هزینه و ناکارآمد نیز یکی پس از دیگری ساخته و افتتاح شوند تا بر سینه سازندگانشان مدال افتخار ویرانی نصب شود.
در اسناد بالادستی بینالمللی، امنیت خوراک متصل به مدیریت آب است و تأکید به توسعه پایدار با کشاورزی پایدار همراه است اما در کشور ما طرحهای غلط نکاشت را به کشاورزان میدهند. حرف زدن از این طرح هم نادرست است چه رسد به اجرای آن. با اجرای این طرح تمامی حوضه ارومیه را نمک فرامیگیرد و بحرانهای زیستمحیطی، آبی و کشاورزی را بیشتر میکند.
* کارشناس بین المللی حوزه آب