قبل از اینکه متقلبان را رسوا کنیم، لازم به ذکر است که بگوییم فرانسه به مدتی طولانی متخصص کپی از محصولات چینی بوده است! در طی قرنها، عمل کپی و جعل کردن اجناس، هم از نظر قانونی و اخلاقی قابل قبول بوده و قانونی برای حفظ حقوق نام تجاری وجود نداشته است. در دنیای مد و هنرهای تزئینی، مهارتهای هنر و صنعت از طریق کارآموزی در کارگاههای آموزشی آموخته میشوند که در آن هنرجو قبل از آنکه بتواند به حدی مستقل شود که از استاد خود فراتر رود، باید همچنان به تقلید از استادش بپردازد و این فرآیندی است که ما در سطح بینالمللی نیز میبینیم: به اجبارِ کپی اجناس، کشورهایی که قبلا به کپی میپرداختند، امروزه به کشورهایی در حال نوآوری تبدیل شدهاند.
3میلیارد هزینه فقط برای کپی محصولات لوکس در فرانسه
بررسی مسئله را از فرانسه شروع میکنیم، کشوری که از قرن هفدهم -همانطوری که مجموعه شهر سرامیک سور و موزه هنرهای تزئینی نشان داده است - سفالگرانش که سفالهای رنگی درست میکردند سعی در تقلید و کپی بلورهای با ارزش کشور چین داشتند و تا اواخر قرن نوزدهم، شیفتگیشان به محصولات چین (انواع ابریشم، روغن،...) صنعتگران و هنرمندان اروپایی را به تقلید از تکنیکها و نقوشآسیایی تشویق میکرد. متصدی یک نمایشگاه دربارهچین در موزه هنرهای تزئینی میگوید: «واردات به این دلیل نیازها را ارضا نمیکرد چون امکان خرید با قیمت پایین را میسر نمیکرد.»
با سقوط کالاهای اصل در بازار و روی کار آمدن کالاهای تقلبی، شرکت «میلیو» امروزه در فرانسه امپراتوری کالاهای لوکس تقلبی را ترتیب داده است. بلوزن مونوت، کارشناس و مولف کتاب «نبرد جعل و کپی» بیان میدارد: «کشورهای تولیدکننده اجناس تقلبی عمدتا آنهایی هستند که انقلاب تکنولوژی و صنعتی خود را به پایان نرساندهاند و این موقعیت نیز پلهای از مراحل توسعه و پیشرفتشان است.»
از طرفی دیگر، ژاپن با رسیدن به بلوغ اقتصادی، برای راهاندازی برندهای لوکس مختص به خود، کپیکردن را متوقف کرد و نخستین شرکتهای طراحی چینی فعال در دنیا (Shang Xia, Qeelin) با برداشتن نخستین گام و بازگشایی بوتیکهای خود در پاریس آغاز به کار کردند.
30هزار شغل در فرانسه به دلیل رواج کسبوکار تقلید و کپی، در خطر هستند!
سال 1791 میلادی در فرانسه، هنرمندان به منظور اینکه مطرح شوند، باید به انتظار انقلاب فرهنگی مینشستند. در پی آن، صنایع ملی و خلاق در طول مدت مطالبه تقویت و حمایت قانونی کارخانههای اسلحهسازی، متوقف نشده بودند. از سال 1806 میلادی، قانونی ناپلئونی از تولیدکنندگان پارچه شهر «لیون» به منظور ایجاد یک سیستم جمعآوری طرحها و مدلها حمایت میکند. متن دیگری که در سال 1857 اختصاص داده شده بود، به حمایت از مارکها، خانههای طراحی لوکس را به اختصاص دادن نشانههایی متمایز برای محصولاتشان با هدف مانع شدن از کلاهبرداری اجناس تشویق کرد. همانند «لوئیس ویلتون» که در سال 1896، علامت تجاری معروف «الوی» را معرفی کرد که مقابله با کپی کردن را امکانپذیر و این باعث شد که «لوئیس ویلتون» امروزه یکی از مارکهای شناخته شده در جهان باشد.
اما این کار قیمتی دارد: طبق گزارشات کمیته کلبرت، که 75 شرکت تولید کالاهای لوکس فرانسه را گرد هم آورده است، کمبود 10درصدی در گردش مالیشان به چشم میخورد و این در حالیاست که کالاهای لوکس نزدیک به 50درصد از مصادرات و توقیفات کالا در فرانسه و خریداری بهصورت تقلبی در اروپا را تشکیل میدهد.
300هزار یورو، خسارتی که تمامی خریداران اجناس تقلبی با رضایت میپردازند!
اگر متقلبان در کالاهای لوکس تمرکز میکنند، بیشتر به این دلیل است که هزینه تولید معمولا بسیار کمتر از قیمت فروش قانونی توسط توزیعکنندگان برگزیده و از طریق تبلیغات است. سودهای بسیار استثنایی که اغلب از 20درصد هم فراتر میروند، نتیجه را مضاعف میکنند. «پی یر دلوال»، در کتاب «بازار کاذب جهانی» خود میگوید: «در ابتدا برای مصرفکنندگان وسوسه عظیمی است که بتوانند کالاهایی را با قیمت پایین برای خود تهیه کنند که بهصورت روزمره نمیتوانند.»
این دغدغه برای تولیدکنندگان تقلبی نیز به همان اندازه مهم است: برای آنها کافیست که بپذیرند تخفیفی را به روی قیمت مرجع و اصلی اعمال کنند، با هدف اینکه مشتری، حال فریبخورده یا نه، با قیمت مقرون به صرفهای جنس را خریداری کند. به طور خلاصه کپی اجناس لوکس سودآورتر از کپی اجناس رده پایین یا رده متوسط است و نسبت به قاچاق موادمخدر هم ریسک کمتری دارد و جای تعجب نیست که در این شرایط، مافیاهای روسی، آلبانیایی، چینی و ایتالیایی، قلبا راضی و خشنود هستند.
جای هیچ شگفتی نیست که لوئیس ویلتون تیم 40 نفری را برای تالیف کتب حقوقی در این باره تشکیل داده است. این تیم، که گوگل و eBay را به جرم همراهی در فروش کالاهای تقلبیشان مورد محاکمه قرار داده بودند، امسال موفق به کسب پیروزی شدند، زیرا غولهای اینترنت در حال تنظیم توافقنامهای مبنی بر همکاری با تولیدکنندگان چرم به منظور جلوگیری از اینگونه فروشها و تبلیغات هستند. تنها این موضوع مطرح است که در عصر تجارت الکترونیک و جهانیسازی مبادلات، جلوگیری و سرکوبی این فعالیتهای کاذب پیچیدهتر میشود؛ مسئولان نمیتوانند تمام بستههای پستی را کنترل کنند و تمام سایتهای مشکوک را ببندند. بلوزن مونوت اظهار میدارد: «دنیای مجازی، که فروش محرمانه محصولات را به راحتی مهیا میکند، بهشت متقلبان است.»
برای جلوگیری از اینکه حس مصونیت از مجازات برای متقلبان پیش نیاید، شرکتهای کالاهای لوکس، ایدهها و قوه ابتکارشان را چندین برابر کردند. مانند کفاشی به نام کریستیان لوبوتین، که سایت (Stopfake.christianlouboutin.com) را راهاندازی کرد. سایتی که امکان شناسایی و متوقف کردن دلالهای کفشهای روباز را با کفههای قرمز فراهم میآورد. با وجود اینها، آسیب واقعی ممکن است کمی اغراقآمیز به نطر بیاید: کمبود درآمد تا زمانی که خریدار یک کالای تقلبی راهی را برای خرید یک کالای اصل ندارد، به حقیقت نمیپیوندد.
شریک و بنیانگذار شرکت «کرفووی» گفت: «این مسئله در فرانسه بیشتر است، جایی که آنها از حمایت قوی برخوردارند.»و سرانجام از سال 1994 میلادی، کپی و تقلب جرم قضایی محسوب میشود و خریداران کالاهای تقلبی مشمول جریمه نقدی 300هزار یورو هستند و امکان دارد تا سه سال به زندان بیفتند.