میزان صادرات غیرنفتی ما در زمینه صادرات تکنولوژی و خدمات رقم بسیار پایینی است. سهم این صادرات رقمی بین دو تا سه درصد است. این سهم صادرات در سطح جهانی و در مقایسه با صادرات دیگر کشورها چیزی معادل صفر و یکدهم درصد است. اینکه ما در سیاستهایمان عنوان کنیم که قصد داریم صادرات غیرنفتی در زمینه تکنولوژی و خدمات را افزایش دهیم ابتدا باید میزان تولیدات تکنولوژی و صنایع هایتک خود را افزایش دهیم.
کشور ما در زمینه تولیدات دانشبنیان بسیار ضعیف است و حتی تکنولوژی که در تولیدات ما بهکار میرود، تکنولوژی بسیار عقبافتادهای است. بنابراین ما نمیتوانیم بگوییم که صادرات غیرنفتی را در زمینه تکنولوژی و خدمات افزایش دهیم، اما درشرایطی باشیم که براساس منابع طبیعی موجود و نیروی کار ضعیف در حال صادرات باشیم. در حال حاضر فرش، خشکبار و صادرات سنتی ما بین 70 تا 80 درصد صادرات غیرنفتی ما را تشکیل میدهد و بهتازگی صادرات محصولات پتروشیمی نیز به آن اضافه شده که باز هم بهنوعی با نفت ما پیوند خورده است.
در زمینه خدمات نیز ما در زمینه صادرات خدمات فنیمهندسی تا حدی وارد شدهایم اما همچنان نتوانستهایم در مقایسه با کشور چین و هند بازارهای افریقا را به تسخیر درآوریم. اگر ما هم ارادهای در این زمینه داشته باشیم، دیر یا زود میتوانیم در این زمینه پیشرو باشیم و در بخش خدمات نرمافزاری نسبت به رقبا موفق عمل کنیم. اگر این جزو سیاست خارجی ما قرار بگیرد، ما پتانسیل خوبی در این زمینه داریم.
در سال جاری سطح تولیدات ما نسبت به دو سال گذشته کاهش داشته که این امر ناشی از رشد منفی اقتصادی است و نتیجه آن کاهش میزان صادرات ماست. زمانی که تولیدات داخلی بهتبع تحریمها محدود شود، خواهناخواه صادرات ما نیز محدود خواهد شد. اگر در شرایطی که میزان تولید ما کاهش پیدا کند ما همچنان صادرات خود را ادامه دهیم این امر به تورم و کمبود مواد تولیدی در کشور میانجامد. در زمینه صادرات پتروشیمی نیز ما با کاهش روبهرو بودیم که این امر نیز ناشی از تحریمهایی بوده که بر صنایع پتروشیمی اعمال شده و ما نتوانستهایم تولیدات خود را به میزانی که تمایل داریم صادر کنیم.
پس از مذاکرات اگر نتیجه مثبت باشد، صادرات غیرنفتی تا حدی رشد خواهد کرد اما همچنان صادرات غیرنفتی ما همان منابع سنتی و منابع طبیعی خواهد بود، زیرا ما تولید کالاهای دانشبنیان نداریم. در حال حاضر در زمینه صنعت خودرو ما احساس میکنیم وارد تکنولوژی هایتک شدهایم اما این تکنولوژی برای ما هایتک است و در مقایسه با صنایع بزرگ تکنولوژی جهان هایتک به حساب نمیآید. مثلا شرکتی مانند فولکسواگن خودرویی تولید کرده که بهازای هر 100 کیلومتر،
9/0 لیتر مصرف بنزین دارد. آیا ما قابلیت رقابت با این صنایع هایتک را داریم و میتوانیم خود را در برابر آنها هایتک بدانیم؟ بنابراین وقتی ما میگوییم برنامه صادرات صنایع هایتک را داریم، باید ببینیم که آیا صنایع هایتک ما یارای رقابت با همتایان خود و هایتک جهانی را دارد یا خیر؟
در کل مشکل اصلی اقتصاد ایران ظرفیت پایین جذب است. اقتصاد ایران با تواناییها و امکانات موجود از ظرفیت تولید مولد خود بهخوبی بهره نمیبرد. ما باید تلاش کنیم تا حداقلهای دانش پیشرو جهانی را جذب کنیم و با جذب موثر این دانش در جهت رشد اقتصاد و توانمندیهای تولیدمان گام برداریم. زمانی این روند خوب پیش میرود که ما سرمایهگذاری مناسبی بر نیروی انسانی متخصص، بحثهای مدیریتی و بنگاههای تحقیقاتی خود داشته باشیم و با استفاده از جذب ظرفیتهای موجود سبب ارتقای تولیدات خود شویم.
یادگیری فزاینده، تولید فزاینده ایجاد میکند. اگر این روند در تولیدات کشور مدنظر قرار بگیرد، میوه آن تولیدات دانشبنیان خواهد بود و تولید دانشبنیان در آن زمان است که امکان صادرات خواهد داشت. زمانی که ما وارد صادرات تولیدات هایتک و دانشبنیان شویم تحول بزرگی در اقتصاد به وجود میآید که نتیجه آن از بین رفتن رکود اقتصادی در کشور است. بنابراین لازم است ظرفیت جذب را تغییر دهیم و از این طریق باعث افزایش بهرهوری و کارایی نیروی انسانی متخصص شویم که در تکنولوژیهای روز وارد هستند و میتوانند با یادگیری فزاینده در حیطه هایتک سریعتر پیش بروند. در این شرایط است که اقتصاد ما بر نفت تکیه ندارد و ما نگران کاهش قیمت نفت نخواهیم بود.
کاهش قیمت نفت برای ما درس مهمی است که چندینبار هم اتفاق افتاده و براساس آن باید بدانیم که همیشه نمیتوانیم به نفت وابسته باشیم و لازم است زمانی که قیمت نفت بالاست از آن منبع برای تامین اعتبارات تولیدات هایتک و دانشبنیان بهره ببریم. اگر به این درک درست دست پیدا کنیم بیشک در آینده سیاست صادرات غیرنفتی ما قابل پیادهسازی خواهد بود، اما ابتدا باید به فکر تولید آن باشیم.
تا زمانی که اراده کافی برای اصلاح وضعیت موجود نباشد، تنها اجبار و خواستن نتیجهای در بر ندارد. بیشک تا اراده واقعی و برنامهریزی صحیح و تامین اعتبارات لازم وجود نداشته باشد، ظرفیت لازم برای تولید صنایع هایتک و صادرات آن ایجاد نخواهد شد.