ایران با توجه به جایگاه جغرافیایی و اهمیت اقتصادی که در منطقه دارد، به طور قطع به عنوان یکی از اصلی ترین دروازه های ارتباطی با کشورهای اروپایی شناخته می شود.
از این رو متنوع سازی مسیرها یکی از اصلی ترین اولویت های ترانزیتی کشور است. طرح تاسیس کریدور جاده ای که ایران را از طریق دریای سیاه به اروپا متصل کند، از مدت ها پیش در دستور کار قرار گرفته و در این زمینه جلسات و اقدامات مثبتی با حضور کشورهای منطقه برگزار و انجام شده و در عین حال مذاکرات متعددی صورت گرفته است.
اگرچه هم اکنون حمل و نقل از طریق گرجستان، ارمنستان و بسیاری از حوزه های دیگر صورت می گیرد، اما امکان وصل به اروپا از طریق کریدور خلیج فارس- دریای سیاه هم از لحاظ کریدوری برای حمل و نقل و همچنین کریدوری برای انرژی بسیار ارزشمند است.
به این معنا که از این طریق می توانیم در عین امکان انتقال انرژی به اروپا، به امکان حمل و نقل از مسیر اروپا نیز دسترسی پیدا کنیم، چراکه این مسیر با متصل کردن کشور ما به اروپا از طریق دریای سیاه، می تواند ظرفیت های صادراتی ما را از طریق حمل و نقل آبی هم در حوزه انرژی و هم در بخش تبادل محصولات صنعتی و مبادلات اقتصادی بین کشورهای همسایه بسیار ارتقا بخشد و افزایش دهد.
بر این اساس، احیای مجدد کریدور خلیج فارس- دریای سیاه نقش بسیار مهم و تاثیرات بسزایی در رونق اقتصاد کشور می تواند به همراه داشته باشد و منجر به این شود که ظرفیت های ما در کشور توسط بخش خصوصی چه در زمینه واردات و چه در بخش صادرات افزایش یابد.
در عین حال که کریدورهای سنتی مثل جاده ابریشم از گذشته وجود داشته و مورد بهره برداری قرار گرفته اند، کریدور خلیج فارس- دریای سیاه نیز که در مقطع فعلی بحث راه اندازی آن مجددا در حال احیاست، از کریدورهای نوظهور است که واقعا می تواند نقش اقتصادی کشور ما را در منطقه، از جنوب خلیج فارس گرفته تا اروپا پررنگ تر کند.
علاوه بر این، کریدور مذکور می تواند جلوه جدید و نوظهوری را در منطقه باز کند تا بخش خصوصی داخلی که در حوزه های مختلف اقتصادی کشور فعال هستند، امکان فعالیت بیشتری داشته باشند و به یقین راه اندازی و بهره برداری از این کریدور از لحاظ درآمدزایی و ارزآوری مزایای بسیاری برای کشور به همراه خواهد داشت.
از طرف دیگر به لحاظ های تک بودن بخش انرژی، این امکان فراهم می شود که با محوریت بخش خصوصی، تبادل انرژی و ارزآوری از این طریق نیز تحقق یابد؛ چراکه خوشبختانه ما از معادن انرژی بسیار غنی و ارزشمندی در کشور برخورداریم.
آنچه مسلم است، راه اندازی کریدور که از لحاظ اقتصادی با چند کشور ارتباط پیدا می کند، حرکت بزرگی است. برای مثال ایجاد خطوط راه آهن در چند کشور یا ایجاد خطوط لوله های گاز و نفت و خطوط شبکه های آب و برق به چند کشور، مسلما مزایای بسیار خوبی به همراه دارد و پیامد آن رشد اقتصادی کشور است.
حتی در بخش صادرات گاز به صورت CNG یا LPG، با فرض اینکه احداث خط لوله گاز توجیه اقتصادی به همراه ندارد، ولی انتقال و حمل گاز از طریق سیلندرهای بزرگ و به صورت کانتینر از این مسیر جدید می تواند واردات و صادرات و تبادل انرژی را در پی داشته باشد.
اما در این میان به طور قطع، مهم ترین موضوعی که می تواند به آن عینیت ببخشد و اجرایی کند، روابط مناسب کشورها با همدیگر است. درواقع استفاده از این گونه کریدورها منوط به روابط خارجی است و باید بتوانیم با سیاست گذاری صحیح در عرصه بین الملل و سیاست خارجی و منطقه ای، بتوانیم از کریدورهای موجود به خوبی استفاده و درآمدزایی ایجاد کنیم.
بر این اساس می توان گفت زمانی این کریدورها می توانند بازدهی مناسبی داشته باشند که سیاست های تنش زدایی را تبیین کرده باشیم؛ اما به یقین با ایجاد و اجرای سیاست های تنش زا، حتی در این کریدور هم نخواهیم توانست موفق عمل کنیم و کاری از پیش ببریم.
در پایان باید به این موضوع اشاره کرد که راه اندازی کریدور خلیج فارس – دریای سیاه در عین حال که می تواند فرصت خوبی را برای توسعه صادرات به کشورهای دیگر فراهم کند، همچنین زمینه مناسبی را برای واردات کالاهای مورد نیاز کشور به وجود می آورد و می تواند از لحاظ توسعه حمل و نقل نقش عمده ای داشته باشد. در حالی که تاکنون واردات کالا مستقیما با کشتی از اروپا انجام می شد، حال فعالیت این کریدور در حالت رفت و برگشت از اروپا و از طریق دریای سیاه به گرجستان و ارمنستان می تواند منابعی را برای ما فراهم و وارد کشور کند.
دبیر کل فدراسیون صادرات انرژی ایران