اعتماد، امید، رضایت، مطلوبیت، شادی و خرسندی از مقولههای ذهنی نیرومند به حساب میآیند که فقدان یا وجود هرکدام از آنها در زندگی فردی، سازمانی و جامعهها پیامدهای منفی و مثبت قابل عنایتی دارد. وجود اعتماد میان افراد یک سرزمین به یکدیگر و به دولت و نهادها و سازمانهای ادارهکننده جامعه به معنای این است که میتوان از هزینههای چشمگیری که عدم اعتماد به بار میآورد اجتناب کرد.
امیدوار بودن شهروندان به آیندهای با چشمانداز روشن و شفاف و پیشبینیپذیر نیز از مقولههای بسیار بااهمیت در هر دورهای از زندگی جامعههای انسانی به حساب میآید. ترسیم چشمانداز توسعه در شمار قابل اعتنایی از کشورها با هدف امیدوار کردن مردم به آینده انجام میشود.
ایرانیان نیز همانند مردم سایر سرزمینها به مقولههای امید و شادی و اعتماد علاقه دارند و باورشان این است که به میزان افزایش امید در ایران میتوان به آینده اقتصادی و کسب و کار پررونق و مطلوب دست یافت. نهاد دولت در ایران در نیمه دوم سال 1392 با هدایت و خواست اکثریت مدیران جامعه و مردم، گفتوگو با غرب را برای عادی کردن فعالیتهای اقتصادی آغاز کرد و خوشبختانه به نتایج مهمی نیز رسید.
اکنون و پس از دور شدن پیامدهای منفی تشدید تحریمها نوبت این رسیده است که با امیدواری به آینده از شرایط مثبت اقبال خارجیها به ایران استفاده کنیم. سخنان روزگذشته ریاست اتاق بازرگانی و صنایع و معادن تهران و درخواست وی از روسای سه قوه برای امیدآفرینی نشاندهنده این است که بخش خصوصی به این عنصر سرنوشتساز در وضع امروز نیاز مبرم دارد.
در شرایطی که نهاد دولت و نهاد بخشخصوصی اعتمادسازی برای تداوم همکاریهای ملی با هدف عبور دادن اقتصاد از تله رکود را فراهم کردهاند و بخشخصوصی به امید دولت تبدیل شده است، خواستههای این بخش را برای پاشیدن بذر امید جدی بگیریم. بخش خصوصی ایران امروز به بلوغ رسیده و همانند دهههای قبل از دولت رانت نمیخواهد و از نهادهای اداره کننده جامعه نمیخواهد که به آنها امتیاز دهد و فقط دنبال این است که امید به کسب و کار روشن و شفاف در جامعه پایدار و بالنده باشد.
بلوغ و امید بخشخصوصی که وضع امروز را درک میکند و با صرف وقت و پول، راه را برای گسترش کسبوکار به ویژه از مسیر جذب امکانات بینالمللی هموار میکند را باید به فال نیک گرفت و اجازه نداد برخی افراد و گروهها به دلایل رقابتهای سیاسی بذر ناامیدی بپاشند.
* عضو هیات رئیسه اتاق تهران