بسیاری از کارشناسان بازاریابی معتقدند زمانی باید در مورد معرفی محصول دست به کار شد که صاحب آن نسبت به آن اطمینان کامل داشته باشد. درواقع زمانی که شما بهعنوان صاحب محصول، آن را به خوبی نشناسید و از تمام ابعاد آن مطلع نباشید، نمیتوانید برای فروش آن تکنیک بازاریابی موثری را اجرا کنید. این همان اتفاقی است که در بازار داخلی به کرات شاهد آن هستیم.
در برخی موارد وقتی از فروشنده محصول که نماینده شرکت تولیدکننده است، از قابلیتهای محصول میپرسید، جواب قانعکنندهای به شما نمیدهد و به نظر میرسد فقط هدف آن فروش محصول وکسب سود آنی است و به آینده کسبوکار و سود آتی آن توجه چندانی نمیشود.
کیسه خواب ضدحریق
چند روز پیش وقتی در محل کارم مشغول تایپ مطلبی بودم، یک دستفروش سرزده وارد دفتر شد؛ دستفروشی میانسال با لباسی ساده و راحت. موقع ورود با خود چند کیسه خواب داشت.
کیسههای حجیمی که به نظر میرسید، قصد فروش آنها را دارد، اما با شیوهای متفاوت و خارقالعاده هر فردی را به سمت خود جلب میکرد.
دستفروش با کیسه خوابی به دست مستقیم به سراغم آمد.
هنوز توجهم به صفحه لپتاپ بود و آنچنان غرق در نوشتن بودم که حس نکردم دستفروش به سمتم نزدیک میشود. موقع نزدیک شدن، وقتی متوجه شد که به او نگاه نمیکنم به یکباره کیسه خواب را روی میز گذاشت، کیسه خواب حجیم بود و خواه ناخواه توجهم را به خود جلب کرد.
هنوز زبان به گفتوگو باز نکرده بود که فورا گفتم: چیزی نمیخرم و نیازی به کیسه خواب ندارم. اما دستفروش سمجتر از اینها بود که بخواهد با این حرف، میدان را خالی کند. بیمقدمه گفت: اهل سفر هستی؟ با گفتن نه، میخواستم از سرم بازش کنم، ولی هنوز حرفی نزده بودم که به سرعت گفت: معلوم است که اهل سفری، مگر میشود کسی به سفر نرود.
شروع کرد از خواص مسافرت گفت. مسافرتی که اگر با خود کیسه خواب به همراه داشته باشید، چقدر میتواند لذتبخش باشد. فورا گفتم: موقع مسافرت هتل میروم و او درجواب از هیجان سفرهای طبیعتگردی و خوابیدن آرامشبخش درکیسه خواب گفت.
آنقدر از مناظر طبیعی و نقاط مختلف کشور خوب صحبت میکرد که گمان کردم جغرافیدان است. کمکم زمان گفتوگوی من و دستفروش زیاد شد و بقیه همکاران نیز توجهشان به سمت ما جلب شده بود. به نظرم دستفروش تلاش میکرد با حرف زدن و بالا و پایین کردن صدایش نظر اطرافیان را به سمت خود جلب کند.
دیگر خسته شده بودم و به فروشنده گفتم: متوجه نیستی نمیخرم و او با آرامش گفت: این کیسه خواب ضد حریق و ضدآب است. خبرهای زلزله را نشنیدهای، میخواهد در تهران زلزله بیاید، این وسیله حتما آن زمان به درد میخورد.
در زمان زلزله امکان آتشسوزی و سیل وجود دارد و داشتن چنین وسیلهای حتما به درد شما میخورد. دوباره با بیتوجهی به دستفروش نگاهی کردم که به یکباره گفت: باور نمیکنی که ضدحریق است؟
دراین لحظه کیسه خواب را به راحتی وسط دفتر پهن کرد و روی قسمتی از آن الکل ریخت. اینجا بود که تمام همکاران دور دستفروش جمع شدند. همین لحظه دستفروش کبریتی را روشن کرد و روی قسمتی که الکل ریخته بود، انداخت. آتشی کوچک
شعله ور شد.
دستفروش با سرعت و با دست آتش را خاموش کرد و کیسه خواب را به سمتم گرفت و گفت: متوجه شدید که ضدحریق است، آثاری از سوختگی روی آن میبینید؟ دستفروش آنچنان به محصول خود اعتماد داشت که حاضر بود آن را به آتش بکشد. استفاده از تکنیکی به این شکل هر مصرفکنندهای را به سمت خرید جلب میکند.
به محصولات خود اعتماد داشته باشید
کارشناسی دراینباره به «فرصت امروز» میگوید: تولیدکنندگان ایرانی در برخی موارد از محصولات تولیدی خودشان استفاده نمیکنند و به سراغ محصولات دیگر شرکتها یا برندهای خارجی میروند.
وقتی مدیرعامل و کارکنان یک سازمان به خدمات و محصولات خود ایمان نداشته باشند، دیگر نمیتوان از مصرفکننده انتظار اطمینان داشت.
اگر تمام کارکنان، نگاهی متعصبانه و با اطمینان نسبت به محصول داشته باشند، روند برندسازی نیز درکشور بهتر طی خواهد شد، ولی با توجه به اینکه مدیران ما امید به آینده ندارند و هرلحظه احساس میکنند، شاید دیگر درجای قبلی نباشند، در نتیجه وقت کافی را برای اعتمادسازی مشتری نسبت به محصول صرف نمیکنند. باید مدیران سازمانها وقت بیشتری را برای ارتباط با نیروی انسانی خود بگذارند.
از این طریق میتوان اعتماد نیروی انسانی را به سمت خود جلب کرده و آنها نیز میتوانند وقت بیشتری را برای معرفی محصول صرف کنند. البته این موضوع نیز به اطمینان مدیر سازمان به محصول بازمیگردد.