برای چند دقیقه در ذهنتان شیوه رهبری در سازمان خود را مرور کنید. آیا شکافی عمیق بین پتانسیل بالقوه کارمندانتان و آنچه در عمل از آنها میبینید، وجود دارد؟ اگر پاسختان مثبت است، مقدار این شکاف را چه اندازه میبینید؟ چه میزان انرژی در سازمان شما به هدر میرود؟ 10 درصد؟ 20 درصد؟ 40 درصد؟ یا بیشتر؟ پیشبینی میکنید سازمانتان تا چه اندازه میتوانست از لحاظ بهرهوری، خلاقیت و ارتباط با مشتری، بهتر عمل کند؟ اعداد واقعی اغلب بسیار بزرگتر از آنچه شما حدس میزنید هستند.
استراتژی اقیانوس آبی، یک رویکرد مدیریتی برای شناسایی بازارهای جدید محسوب میشود که پتانسیل کافی برای رشد شرکت در آنها پیشبینی شده است. در این استراتژی، حوزههای کاری و خدماتی پیشروی سازمان، به دو دسته اقیانوسهای آبی و اقیانوسهای قرمز تقسیم میشوند. اقیانوسهای قرمز، حوزههایی را پوشش میدهند که در حال حاضر توسط گروهی از رقبا اشغال شده و قواعد و مرزهای شناخته شده دارند. اما اقیانوسهای آبی...
فرصتهای اشباع نشده پیشروی سازمان هستند که هیچگونه بهرهبرداری از آنها صورت نگرفته و در صورتی که شما آنها را شناسایی کنید، میتوانید پا به فضایی بیرقیب گذاشته و بهصورت انحصاری در آن فعالیت کنید.
ضرورت استفاده از استراتژی اقیانوس آبی زمانی جدیتر میشود که میزان عرضه در بازار بر تقاضا پیشی گرفته باشد. این وضعیتی است که در شرایط امروزی با اغلب صنایع همخوانی دارد. همانطور که استراتژی اقیانوس آبی میتواند فضایی بیرقیب را در بازار پیشروی شرکت قرار دهد، رهبری اقیانوس آبی نیز دریایی از استعدادهای کشف نشده و پتانسیل بالقوه را در کارمندان یک سازمان شناسایی میکند. پژوهشها نشان داده است که تنها 30 درصد از کارمندان امریکایی، 15 درصد از کارمندان آلمانی، 9 درصد از کارمندان فرانسوی و شش درصد از کارمندان چینی تمام آنچه را در توان دارند به کار میگیرند تا حداکثر بهرهوری ممکن حاصل شود. بخش عمدهای از این مشکل ناشی از شیوه رهبری است.
محققان اعتقاد دارند با بهکارگیری شیوه رهبری اقیانوس آبی، میتوان حجم عظیمی از انرژیها و استعدادهای پنهان را شناسایی کرده و آنها را در راستای تحقق اهداف کسبوکار به خدمت گرفت. در ادامه اصول ششگانه استراتژی اقیانوس آبی معرفی شده است. این چارچوب به سازمانها میآموزد چگونه میتوانند از مرزهای رقابتی بازار عبور کرده و اقیانوسهای آبی سودآور در حوزه کسبوکار خود را شناسایی کنند.
بررسی مجدد مرزهای بازار
این اصل به دنبال شناسایی مسیرهایی است که مدیران به وسیله آنها میتوانند در بین حوزههای صنعتی گوناگون موجود در بازار، فضایی بیرقیب را برای خود پیدا کنند. بررسی مجدد مرزهای بازار، راهی برای شناسایی هرچه بهتر محیطی است که در آن فعالیت میکنید تا به این ترتیب بتوانید فرصتهای پیرامون خود را قبل از رقبا پیدا کرده و روی آنها سرمایهگذاری کنید.
تمرکز بر چشمانداز به جای توجه به اعداد و ارقام
این اصل ضمن شناسایی ریسک برنامهریزی، راهحلی جایگزین برای روش فعلی برنامهریزی استراتژیک که در آن تنها بر اعداد و ارقام تمرکز میشود، ارائه داده و با در نظر گرفتن چشمانداز سازمان در بلندمدت، بهبود شرایط موجود را برای سازمان به همراه دارد.
یک گام فراتر رفتن از تقاضای موجود
برای خلق بازاری جدید از تقاضاهای شناسایی نشده، لازم است مدیران روشهای مرسوم در بررسی تقاضای موجود در بازار را که در آنها بخشبندی بازار به نحوی انجام میشود که با کمترین ریسک ممکن بتوان پاسخگوی نیازهای گروه معدودی از مشتریان بود، کنار بگذارند و به جای آن با قبول ریسک بیشتر، به دنبال خلق نیازی جدید در بازار باشند.
در نظر گرفتن مراتب استراتژیک
اصل چهارم بر سلسله مراتبی تمرکز دارد که لازم است شرکت آنها را در نظر بگیرد تا بتوان اطمینان حاصل کرد مدل کسبوکار فعلی سازمان، قابلیت کسب درآمد و سودآوری بلندمدت برای شرکت را داراست. این سلسله مراتب عبارتند از: کارایی، قیمت، هزینه و الزامات پذیرش.
غلبه بر موانع سازمانی
یکی از گامهای مهم در استفاده از روش استراتژی اقیانوس آبی، شناسایی موانع سازمانی است که پیادهسازی این استراتژی را ناممکن ساختهاند. این موانع میتوانند برگرفته از درک نادرست از مفهوم استراتژی اقیانوس آبی در بین افراد کلیدی سازمان، کمبود منابع مالی و زمانی، عدم وجود انگیزه کافی در بین کارمندان و موانع سیاسی باشد. شناسایی این عوامل میتواند گامی مفید در بهبود شرایط سازمان برای پذیرش استراتژی اقیانوس آبی باشد.
یکپارچهسازی چارچوبهای اجرایی با استراتژی
از آنجا که جاری ساختن استراتژی اقیانوس آبی در سازمان نیازمند کنار گذاشتن بسیاری از روشهای فعلی است، یکی از وظایف اساسی مدیر سازمان تغییر نگرش کارکنان است. یکپارچهسازی استراتژی با روشهای اجرایی میتواند مواردی را که پیش از این از دید کارکنان تنها شعار به حساب میآمده، قابل درک کرده و کارمندان را برای همکاری همهجانبه در جهت تحقق اهداف در نظر گرفته شده برای سازمان آماده سازد. همواره در یک سازمان پیوندی ناگسستنی بین استراتژی و رهبری وجود داشته است.
هیچ سازمانی پیدا نمیشود که بتواند بدون استفاده از یک سبک رهبری درست و بهرهمندی از نیروی انسانی، استراتژی خود را به اجرا درآورد. جاری ساختن مفهوم اقیانوس آبی در شیوه مدیریت و تدوین استراتژی در سازمان بهصورت همزمان، میتواند چشمانداز تازهای را پیشروی شما گشوده و فرصتهای بسیاری را به شما بشناساند؛ فرصتهایی که بهرهبرداری از آنها نویدبخش سودآوری بلندمدت خواهد بود.