علیرضا بیگدلی، فارغالتحصیل آیتی از یک دانشگاه معتبر است که از همان ابتدا سودای ورود به دنیای بازار را در سر میپروراند. برای همین علیرضا فکر دیگری در سر پروراند. نداشتن سرمایه و حامی و از طرفی دانشجو بودن او را بر این داشت تا از قشم مانتو، تیشرت و... بیاورد و بهصورت سرپایی و دورهگردی سودی از فروششببرد.
بعد از مدتی کار به این شیوه گوشهای دنج در بازار کوچه مروی برای خود دست و پا کرد با 15میلیون تومان پول پیش- قرضی- و 200هزار تومان اجاره! در آن دوران آقای بیگدلی تنها 5 یا 6میلیون تومان سرمایه داشت و با همین مبلغ این ریسک را انجام داد و وارد بازار تولید شد.
او میگوید: به خاطر سرمایه اندک نمیتوانستیم در سطح بالا تولید داشته باشیم برای همین کارهای مزونی و خاص را تولید کردیم تا بتوانیم در میان تولیدکنندگان قدیمی دوام بیاوریم. این شیوه جواب داد و کار ادامه یافت و مشتریهای خاص خود را یافت؛ کارهای خاصی که بیگدلی به دلیل تجربهاش در عکاسی و برنامهنویسی به خود این جرات را داد که به تنهایی طراحی کند، البته کمی با الگوبرداری از طراحهای مطرح!
در همان ابتدای کار قدمهای کوچک برمیداشت تا مبادا نتواند در بازار دوام بیاورد برای همین از هر طرح و مدل تنها 100 تا 150مدل تولید میشد تا بازار خود را بیابد. بیگدلی وقتی گذری به گذشته میزند یاد خاطره تلخی میکند که برایش در ابتدای کار بسیار استرسآور بود؛ فصل پاییز بودو کارها نیاز به آستری داشتند. سفارشها باید زودتر آماده میشدند. دو سری سفارش به دلخواه آماده شد اما سفارش سوم مشکلزا شد و خیاط یا آستریها را کوتاه میزد یا بلند و اینگونه خیاط ناشی خاطرهای تلخ و به یادماندنی برای آقای بیگدلی به جا گذاشت.
علیرضا از آن جوانهایی است که آموختههای دانشگاه را چاشنی کارش کرده و برای همین در ابتدای کار از مدلهای خود عکاسی و آنها را برای مشتریانش ایمیل میکرده و حالا که سالهاست از آن دوران میگذرد از تکنولوژیهای جدید بهره میبرد و فروش اینترنتی را تجربه میکند. او در تمام این سالها سعی کرده اعتماد مشتریانش را به خود جلب کند و به همین دلیل مشتریانی دارد که چهار، پنج سال است او را ندیدهاند ولی هنوز به همان تبلیغات بیگدلی اعتماد میکنند و مشتری او هستند و از این کار رضایت خاطر دارد.
بیگدلی حدود 10سالی میشود که در بازار تولید دوام آورده ولی هنوز از مشکلات آن گلایه دارد. او میگوید: کار در بازار برمبنای اعتماد طرفین است و بیشتر افراد با چک معامله میکنند اما به دلیل برخی مشکلات اقتصادی همین چک و نقد کردن آن تبدیل به مشکل شده است؛ چکی که گاهی برای یک مبلغ پایین آن باید کلی هزینه کنی!
به زعم بیگدلی مشکل دیگر بازار مانتو این است که مدلهای مختلفی در سطح جهان فروش خوبی دارند اما همانها در ایران به دلیل برخی محدودیتها به صرفه نیستند!
او هزینههای تولید در داخل را بالا میداند و وارد کردن از ترکیه را به صرفه! چون مالیات کارگاه و دفتر و پول کارگر و.... در داخل با میزان فروش برابری نمیکند. بیگدلی با سابقه 10ساله خود هیچگاه از تسهیلات دولتی استفاده نکرده و دلیل آن را موانع زیاد آن عنوان میکند. بهعنوان نمونه برای گرفتن دستگاه پوز باید روزانه 8-7میلیون گردش مالی داشته باشی و این در حالی است که بازار واقعا کساد است.
بیگدلی کار تولید را استرسزا میداند و میگوید تولیدکنندگان صبح تا شب دلواپس و پروسه کارشان و فروششان هستند؛ اینکه آیا رنگ، مدل، سایز و... تولیدی جای خود را در بازار و در میان مشتریان مییابد یا نه. همه این استرسها در حالی است که برخی فروشندگان کار چینی برای فصل تابستان را در بازار 18000تومان میفروشند و همان جنس برای تولیدکننده داخلی 25000تومان تمام میشود! ایران تنها کشور مصرفکننده مانتو است اما با مشکلات گفته شده وارد کردن آن از ترکیه با در نظر گرفتن هزینههای گمرگی به صرفهتر است. با این اوصاف تولیدکننده داخلی چگونه باید دوام بیاورد؟!
به زعم بیگدلی، کابوس جدیدی که بیشتر تولیدکنندگان را درگیر خود کرده آمدن برندهای معتبر جهانی است؛ برندهایی که به هیچ عنوان با پارچه ایرانی، رنگآمیزی آن، با دستگاهها و... نمیتوان با آن رقابت کرد. بیگدلی از برندی ترک نام میبرد که در حال انتخاب نمایندگیهایش در ایران است و از برندی میگوید که در کسادی شب عید تولیدکننده داخلی فروش آنچنانی را تجربه کرده است چون یکی از مزیتهای این برندها این است که تنها 8درصد هزینه گمرک پرداخت میکنند.