تمایل انسان برای دستیابی به تکنولوژیهایی که تواناییهایش را افزایش دهند، همیشه وجود داشته و خواهد داشت. رشد سریع فناوری و به روز شدن مداوم ظرفیتهای این حوزه باعث شده جایگاه تکنولوژی در زیرساختهای نظامی و دفاعی کشورهای مختلف تثبیت شده و مورد حمایت سازمانهای دولتی قرار گیرد.
هواپیماهای بیسرنشین که اغلب توسط سیستم کنترل از راه دور و با مقاصد شناسایی یا تخریبی کاربرد دارند، از جمله تجهیزاتی هستند که در بسیاری از کشورها به محبوبیتی روزافزون دست یافتهاند.تیم پژوهشی دانشگاه فلوریدا در پروژهای تحقیقاتی با محوریت «پروژههای تکنولوژیک انسان محور» موسوم به BCI تلاش دارند تا از طریق هدستهایی هوشمند و جدید، قابلیتهای هواپیماهای بیسرنشین را چندین برابر کنند.
بنا بر گزارش آسوشیتدپرس، آزمایشگاه پیشرفته دانشگاه فلوریدا هر سال بودجههای کلانی را برای انجام پروژههای تکنولوژیک انسان محور در اختیار دارد و پروژه اخیر نیز با حمایت سازمان امنیت ایالات متحده در دست اجراست.
با این وجود کریس کرافور، دانشجوی دکترای BCI معتقد است هدست هوشمندی که اخیرا در حال بررسی و آزمایش است، نه فقط کاربردهای نظامی، بلکه کاربردهای پزشکی و خدماتی خواهد داشت. در واقع تیم تحقیقاتی تلاش دارد با آزمایش روی نسخههای تجاری و خدماتی، برای افراد نیازمند به این تکنولوژی فرصتی ایجاد کند تا شرایط را تغییر دهند. اما هدست کنترل از راه دور چه تاثیری بر دنیای پزشکی خواهد داشت؟
مدتهاسـت تیمهــای مختلفی برای ایجاد امکان کنترل حرکات دست و پا از طریق برقراری سیناپس عصبی برای افراد معلول یا ناتوان تلاش میکنند، تراشـــهها و تجهیـــزات هوشمند گوناگونی در این زمینه آزموده و استفاده شدهاند و تلاشها برای تولید محصولات کاربردیتر ادامه دارد. هدستهای هوشمند بهگونهای طراحی شدهاند که مجهز به دستگاه EEG (الکتروآنسفالوگرام) یا به عبارتی دیگر، دستگاه ثبتکننده امواج مغزی هستند.
این تجهیزات کمک میکند، هنگامی که فرد دچار سانحه (آتشسوزی، ضربه و..) شد، در سریعترین زمان از طریق امواج مغزی پیام خطر را ارسال کند. پروفسور خوان گیلبرت از اعضای موفق تیمهای BCI معتقد است پروژههای تکنولوژیک انسان محور تاکنون نتایجی بسیار موفق داشتهاند، اخیرا یک معلول از اهالی اوهایو موفق شد با کاشت تراشهای در مغز و تنها با کنترل افکار، دست فلج خود را حرکت دهد و به نظر میرسد تراشههای الکترونیک بازخورد خوبی بر حرکت بیماران خواهند داشت.
با این وجود، بنا بر عدم تمایل برخی بیماران به جراحی و دریافت تراشه، تلاشها برای به دست آوردن نتایجی در خصوص ابزارهای بیرونی که نیازی به نصب از طریق جراحی ندارند، ادامه دارد.
پروفسور گیلبرت میگوید: تلاش برای دستیابی به یک ساعت یا هدست که بتواند افکار افراد را بهطور دقیق شناسایی کرده و اجابت کند بسیار دشوار است، کوچکترین تصمیمات افراد واجد تفکر و ارادهای است که رمز گشایی عصبی آن زمان زیادی میبرد، اگرچه برخی علائم کلی پیوندهای عصبی روشنگر اهداف کلی افراد هستند.
از سوی دیگر وزارت دفاع آمریکا برای پیشگیری از حملات تروریستی و با اهداف دفاعی، بودجهای قابلتوجه در اختیار پژوهشگران دانشگاه تگزاس قرار داده تا در خصوص پروژههای نظامی کنترل از راه دور کار کنند.
یوفی هوانگ یکی از مدیران ارشد پروژههای تحقیقاتی این دانشگاه به نوعی هواپیمای بیسرنشین اشاره میکند که تکنیکی جالب توجه دارد.برای هدایت دقیق و هدفدار این هواپیماها، تنها کافی است خلبان روبهروی نقشه الکترونیک قرار گرفته و به مقاصد مورد نظر نگاه و سپس در مورد هدف انتخابی فکر کند، سیگنالهای مغزی خلبان به هواپیما ارسال و در سریعترین زمان به فرمان وی هدایت میشود.
اما این طرح یک محدودیت بزرگ دارد، به نظر میرسد پیامهای مغزی افراد بیشباهت به اثر انگشت آنان نیست. درواقع هر هواپیما بر مبنای اطلاعات مغزی و دادههایی که در خصوص یک خلبان مشخص است کدگذاری میشود و ضریب خطای هواپیما با یک هدایتگر ثانویه بسیار بالاست.