آلن مولالی (Alan Mulally) رئیس و مدیرعامل پیشین کمپانی فورد موتور (Ford Motor Company)است که در سال 2014 بازنشسته شد. او در حال حاضر بهعنوان یازدهمین عضو از اعضای هیاتمدیره گوگل مشغول فعالیت است. مولالی در سال 1969، در رشته مهندسی هوافضا از دانشگاه کانزاس (University of Kansas) فارغالتحصیل شد. او بلافاصله بعد از فارغالتحصیلی توسط شرکت هواپیمایی بویینگ (Boeing) استخدام شد. در طول دوره فعالیتش در این شرکت و با توجه به موفقیتهایی که به دست آورد، توانست از یک مدیربرنامه و مهندس به رئیس و مدیرعامل شرکت هواپیماهای تجاری بوئینگ تبدیل شود.
پس از بوئینگ بود که او در سال 2006 بهعنوان رئیس و مدیرعامل فورد انتخاب شد، درست زمانی که این شرکت میلیاردها دلار از دست داده بود، مولالی توانست فورد را دوباره به صنعت خودروسازی بازگرداند و به سمت سوددهی سوق دهد. درسهایی از این مدیر موفق وجود دارد که میتوانید در کسبوکار مدیریتیتان به کار بگیرید.
تعریف 4 کلید اصلی در هر شغل مدیریتی
1- تسهیل ارتباطات بین سازمان و دنیای بیرون
2- خودتان و تیم کاریتان را پاسخگوی تصمیمات گرفته شده بدانید، با مطرح کردن سوالاتی همچون در چه نوع کسبوکاری مشغول به کار هستیم؟ نیاز عمیق مصرفکننده چیست که ما منحصرا قرار گرفتهایم تا مشتری را راضی کنیم؟
3- بیان کردن مجموعهای از رفتارها بهعنوان الگو
4- تقویت فرآیندهایی که شرکت برای رسیدن به اهدافش استفاده میکند.
این چهار نکته شاید یک پاراگراف کوتاه باشد اما بسیاری از زمینهها را دربرمیگیرد.
فرهنگی را ایجاد کنید که تیم برترتان از مخالفت با شما نهراسد
یک بار وقتی از مولالی خواسته شد از بزرگترین فناوریاش برای احیای دوباره فورد نام ببرد، پاسخش این بود: «به تیم اجراییام آموختم که چگونه بحث کنند.» نکته این است که از نظر مولالی، تغییر رفتار تیم کاری از تصمیمگیری رسمی به تصمیمگیری برمبنای مباحثه در اولویت قرار دارد. چرا اهمیت دارد که اعضای بهترین تیم به یکدیگر اعتماد کافی داشته باشند تا بتوانند کشمکشهایشان را بیان کنند؟ دلیل اولش این است که مدیران باید از احاطه شدنشان توسط افراد چاپلوس پیشگیری کنند. اگر تیم برترتان افرادی بسیار متملق باشند، هیچ وقت نمیتوانند کمکتان کنند تا از اتفاقاتی که نمیدانید آگاه شوید و نقطههای کور شما و شرکتتان همچنان تاریک باقی خواهد ماند. در واقع بسیاری از شرکتها نسبت به تهدیدات رقابتی که در آینده برایشان به وجود میآید، بیاطلاع باقی میمانند، برای اینکه تیم اصلی تمایل دارد که از بحث و انتقاد فاصله بگیرد. پس دفعه بعد که جلسهتان با تیم اصلیتان تمام شد و هیچکس با شما مخالفت نکرد، این نکته را به یاد داشته باشید.
بهترین خودتان باشید
داشتن یک دیدگاه و روش ارزشمند با تبدیل شدن «به بهترین خودتان» آغاز میشود. با درگیر شدن مداوم با افکارتان به خودشناسی و خودآگاهی میرسید تا بتوانید ارزشهایتان را بشناسید، بدانید برای چه چیزی تلاش میکنید و آنچه را بیشتر از همه برایتان اهمیت دارید درک کنید. برای یک مدیر دانستن این نکته حیاتی است؛ اگر خودتان را نشناسید، نمیتوانید خودتان را هدایت کنید و اگر نتوانید خودتان را هدایت کنید، نمیتوانید دیگران را مدیریت کنید.
اینکه چگونه بهترین خودتان باشید را حتی میتوانید در کلمات آلن مولالی درباره چگونگی انگیزه دادن، الهام بخشیدن و مدیریت کردن دیگران نیز بیابید: «مدیریت به معنای داشتن دیدگاهی قانعکننده، برنامهای جامع، اجرای مداوم برنامهها و حضور افراد بااستعدادی است که در کنار یکدیگر کار میکنند. همه ما میخواهیم کاری بزرگ انجام دهیم، کاری که با مردم بسیاری سروکار داشته باشیم، کاری که بزرگتر از خودمان باشد.» وقتی قصد دارید شرکتی ارزشمحور بسازید یا تبدیل به بهترین شوید، این پروسه از خود شما با تبدیل شدن به «بهترین خود» آغاز میشود.
تیم اصلی روی بهترینها برای شرکت تمرکز میکند
در بحبوحه مشکلاتی که برای یک شرکت به وجود میآید، افراد با شرکت همطراز نیستند، به این معنا که مفهوم تیم بودن وجود ندارد. برای رسیدگی به این مشکل همهگیر، باید یک تغییر عمیق در ذهنیتها ایجاد شود، آن هم با باور به این نکته که «در این مشکل یا شکست همه ما با هم هستیم.» در شرکتهای موفق، نگرش «تیم اصلی» در محل کار نفوذ میکند. دیدگاه «تیم اصلی» مولالی در فورد ایجاد «یک تیم» و هدفش کار کردن و تعامل افراد با یکدیگر در کمپانی بهعنوان «یک تیم واحد» بود و این نکته در هر جلسه، مکالمه، ایمیل و مصاحبهای تکرار میشد. وقتی بهترین تیم را در محل کارتان داشته باشید، افراد تعهدشان را نسبت به همتیمیهایشان، دیدگاهها و اهداف سازمان تجدید میکنند.