دولت حسن روحانی مخالفان جدی، پیگیر و البته فاقد اصول بسیار دارد. بعید می دانم در خیال کسی از سیاست مداران ایرانی می گذشت که تا این حد مخالفت و دشمنایگی، آنچنان که مرزهای ادب، اخلاق و منافع ملی را درنوردد، در فضای ایران و در نظامی که برمبنای باورهای ایدئولوژیک شکل گرفته است، ممکن باشد. اما موضوع اجرای قوانین مربوط به پولشویی و هیاهوی عجیب و باورنکردنی ایجاد شده پیرامون آن، یک بار دیگر این پیام را به مردم داد که چقدر کشور ما نیاز به اصول و اصول گرایی دارد.
پس از انتخابات اخیر مجلس، بسیاری از سیاسیون و اغلب در طیف معتدل و اصلاح طلب، از موضوع از هم پاشیدگی صفوف اصولگرایان و فقدان رهبری در میان آنها ابراز نگرانی کردند. به نظر می رسد این مساله در حال حاضر مرزهای یک جناح سابق سیاسی را درنوردیده و مشکل عمومی کشور شده است.
صفوف پریشان جناحی که سابقا به عنوان اصولگرا نامیده می شد در فقدان رهبری مقبول از نظر طیف های مختلف آن،(و هر کس در خیال خویش) بنا را نه بر بازسازی فکری، سیاسی و سازمانی برای یافتن جایگاه اجتماعی متناسب با افکار و دیدگاه های خود، بلکه بر مبنای مخالفت و هیاهو بر سر هر آنچه می توان به دولت یازدهم منتسب کرد گذاشته است. در این مسیر بعید است خردمندی بتواند حتی با ذره بین، خطی از پایبندی به اصول قابل دفاع ملی بیابد. این نقطه همان جایی است که می پنداشتیم عقلایی از این جناح هستند و وارد کار می شوند و جلوی خسارت به منافع ملی را می گیرند.
صرف نظر از اینکه قانون مبارزه با پولشویی در چه مجلسی طرح و تصویب شده است(مجلس اصولگرای قبلی)، تمامی بندها و مفاد آن در جهت عمل شفاف اقتصادی و بر بستر یک فعالیت جهانی طرح شده است، این قانون بالکل فاقد جزییاتی است که موجب نگرانی برای فعالیت نهادهای قانونی داخلی شود. اینها مواردی است که به تصریح در بیانیه شورای عالی مبارزه با پولشویی آمده است و کسی در خوش خیالانه ترین حالت نمی تواند تصور کند که منتقدین این قانون از آن بی اطلاع باشند. هیاهو و فشار رسانه ای بر دولت تنها می تواند به وجهه بین المللی کشورمان که این روزها برای ایجاد فضای سرمایه گذاری و تعاملات جهانی به آن نیاز بسیار داریم، صدمه بزند. این دقیقا یعنی بریدن نان مردم و جلوگیری از رفاه، آسایش و سربلندی بیشتر برای ایران.
دولت روحانی در سه سال گذشته ظرفیت مناسبی برای برخورد با «بحران های کاذب مخالف ساخته» از خود نشان داده است. از این پیچ نیز امیدواریم بگذرد، که می گذرد. اما پرسش اینجاست که آیا ما شهروندان ساده این کشور پهناور، باید آرزوی داشتن سیاست مداران دارای اصول را در طیف منتقدین دولت فراموش کنیم؟
عضو شورای سردبیری