اغلب افراد در طول روز آرزوی داشتن زمان بیشتر را دارند. بسیاری از ما کارهای بسیار زیادی در زندگی شخصی و به ویژه کاری داریم. این نکته برای بازاریاب ها معنای بسیار بیشتری دارد. بروز اغلب مشکلات در حوزه بازاریابی ناشی از کمبود زمان برای تیم های بازاریابی است. بدون تردید کمپین های بسیار زیادی در طول تاریخ در صورت اختصاص زمان بیشتر توانایی کسب موفقیت را پیدا می کردند.
بازاریاب ها مانند هر گروه دیگری در دنیای کسب و کار با مشکلات و نگرانی های مختلفی دست و پنجه نرم می کنند و این امر بر روی کیفیت نهایی کار آنها تاثیر بسیار منفی دارد. هدف اصلی ما در این مقاله بررسی شیوه های کاهش استرس و نگرانی های محیط کار است. بحث مدیریت زمان در حوزه بازاریابی بسیار بنیادی محسوب می شود. اشتباه اصلی برخی از بازاریاب ها تلاش برای مدیریت پروژه ها و کارهای متضاد با هم است. بی تردید برندهای بزرگ دارای کارهای بسیار زیادی برای ساماندهی هستند، با این حال چنین نکته ای به معنای ضرورت استفاده بیش از اندازه از نیروی انسانی در دسترس برند نیست.
شاید در نگاه نخست تلاش برای مدیریت بهینه زمان در حوزه بازاریابی چندان ایده تازه و کاربردی نباشد. بسیاری از برندها با اعمال شیوه های مختلف فقط موفق به کاهش 10 تا 15 دقیقه ای اتلاف وقت شان هستند. نکته مهم در این میان اهمیت همین زمان اندک در حوزه بازاریابی است. همچنین باید نسبت به کاربست شیوه های بهتر با میزان تاثیرگذاری بیشتر آگاهی داشته باشیم. هدف اصلی ما در مقاله کنونی بررسی برخی از شیوه ها و تکنیک های حرفه ای تر برای مدیریت زمان در حوزه بازاریابی محتوایی است.
چگونه برنامه بازاریابی محتوایی مان را اثربخش تر کنیم؟
بدون تردید ایدهپردازی در زمینه موفقیت بازاریابی نقش بسیار زیادی دارد. اغلب برندها به دلیل ضعف ایده های شان شکست می خورند. اگر بازاریاب ها زمان بیشتری برای طراحی ایده محوری کمپین داشته باشند، احتمال موفقیت بیشتر در طراحی و اجرای کمپین ها وجود خواهد داشت. هدف اصلی ما در این میان بررسی برخی از راهکارهای مناسب برای یافتن ایده های مطلوب در حوزه بازاریابی محتوایی و کاربست آنها در کمترین زمان ممکن است.
مطلب مرتبط: 20 راهکار ساده برای مدیریت زمان
1. تکنیک توفان ذهنی
یافتن ایده های تازه برای بازاریابی محتوایی کار ساده ای نیست. یکی از شیوه های رایج در این میان استفاده از الگوی «توفان ذهنی» است. شاید این نام برای شما عجیب باشد، اما برخی از بزرگترین آثار در زمینه هنر و علم براساس همین شیوه طراحی شده اند. محور اساسی الگوی توفان ذهنی بیان تمام نکات مدنظر و موجود در ذهن مان برای مدتی کوتاه است. تیم های بازاریابی حرفه ای برای یافتن ایده های تازه اقدام به اختصاص زمان برای ترتیب جلسه و بیان سریع و کوتاه تمام ایده های ذهنی شان می کنند. این شیوه به ما برای یافتن سر نخ هایی مناسب به منظور چارچوب بندی نکات مختلف کمک خواهد کرد.
ایراد بسیاری از برندها تلاش برای یافتن ایده های محدود به هفته یا ماه پیش روی است. ما باید در جلسه شرکت مان اقدام به بیان تمام ایده های ذهنی مان تا جایی که می توانیم کنیم. پس از پایان بیان ایده ها باید نسبت به بررسی هر کدام از آنها و در نهایت انتخاب از میان گزینه های مختلف اقدام کنیم.
بدون تردید الگوی توفان ذهنی برای کسانی که با آن آشنایی ندارند، دشوار به نظر می رسد. شما نیز در ابتدا چنین چالشی را احساس خواهید کرد. نکته مهم در این میان تلاش برای عادت به شیوه های حرفه ای بازاریابی است. فقط در این صورت امکان موفقیت بیشتر وجود خواهد داشت.
بسیاری از بازاریاب ها در طول دوران فعالیت شان فقط به یک الگو وفادار هستند. این امر مشکلات بسیار زیادی برای آنها ایجاد خواهد کرد. امروزه توانایی بازاریاب ها برای فعالیت تا حد زیادی به انطباق با شرایط تازه و اخذ شیوه های نوین نیز بستگی دارد. بی تردید ما توانایی تاثیرگذاری بر روی تمام فرآیند بازاریابی را نداریم، بنابراین باید تا جای ممکن از ایده ها و نوآوری های دیگران استفاده کنیم. در غیر این صورت سرنوشت مناسبی در حوزه بازاریابی نخواهیم داشت.
2. به دام انداختن ایده های ذهنی
بسیاری از افراد در زمان هایی مشخص دارای ایده های جذاب هستند. این امر با گذشت زمان به تدریج از ذهن افراد پاک می شود. نکته مهم در حوزه بازاریابی تلاش برای ثبت هر ایده ای در زمان مناسب است. اگر ما ایده مان را فراموش کنیم، دیگر امکان بازیابی اش را نخواهیم داشت. این امر مشکلات بسیار زیادی برای برندها ایجاد می کند.
توصیه ما در این بخش داشتن یک دفترچه کوچک برای ثبت ایده های مناسب است. فقط در این صورت امکان صورت بندی ایده های ذهنی مان وجود خواهد داشت. بسیاری از ما تجربه کار روزانه و سپس یافتن ایده ای مناسب برای نگارش متن وبلاگی را داریم. اغلب افراد در چنین موقعیت هایی استفاده از ایده موردنظر را به زمانی دیگر ارجاع می دهند. نتیجه این کار در بیشتر موارد فراموشی کامل ایده موردنظر است بنابراین ما باید در لحظه اقدام به ثبت ایده ذهنی مان کنیم.
مطلب مرتبط: روش های ساده برای مدیریت زمان
اگر شما به عنوان مدیر یک شرکت فعالیت دارید، باید زمان مناسب به منظور فعالیت اعضای تیم شرکت را فراهم کنید. در غیر این صورت آنها همیشه نگرانی های بسیار زیادی در زمینه ثبت ایده های ذهنی شان خواهند داشت. بحث مدیریت تیم های بازاریابی همیشه جنجالی است. توصیه ما در این بخش ارائه آزادی عمل به بازاریاب ها برای مدیریت زمان در دسترس شان است. فقط در این صورت امکان کسب نتایج مناسب از دل فرآیند بازاریابی فراهم خواهد شد.
برخی از برندها اقدام به ایجاد جدول ایده ها برای بهبود عملکرد بازاریاب ها می کنند. این جدول در اتاق کار هر کدام از کارمندان نصب می شود. به این ترتیب در طول روز کارمندان در صورت یافتن ایده ای جذاب باید آن را بر روی جدول پیاده کنند. این امر به تحقق هرچه بهتر ایده موردنظر کمک خواهد کرد. نکته جالب اینکه اغلب اوقات کارمندان امکان عوض کردن دفترهای ایده شان با هم را دارند. مزیت این نکته امکان بهره مندی از نقدهای احتمالی دیگران نسبت به ایده های مان است. تمام این فرآیند به افزایش کیفیت ایده های ذهنی بازاریاب ها کمک می کند.
امروزه همه ما دارای دغدغه های متنوع هستیم. نکته مهم در این میان تلاش برای استفاده از زمان در دسترس برندمان به منظور مدیریت مناسب شرایط است. چالش اساسی در این میان ناتوانی برندها برای تغییر الگوهای مدیریتی شان است. به این ترتیب زمان بسیار زیادی از تیم های بازاریابی گرفته خواهد شد. هدف اصلی ما در این بخش کمک به برندها برای مدیریت بهینه زمان در دسترس شان است.
3. برنامه ریزی برای تبلیغات پیش از ایجاد طرح
بازاریابی نباید به طور قطع بر روی برنامه های بزرگ و طولانی مدت تمرکز داشته باشد. ما باید تا جای ممکن ایده های دست و پاگیر را کم کنیم. هرچه آزادی عمل بیشتری در اختیار ما و سایر بازاریاب ها باشد، امکان دستیابی به ایده های مناسب ساده تر خواهد بود.
ایراد برخی از تیم های بازاریابی عدم تأمل درباره شیوه استفاده از محتوای بازاریابی و تبلیغ برای آن است. اغلب تیم های بازاریابی فقط پس از تولید محتوا به دنبال انتخاب پلتفرم مناسب برای انتشارش می روند. این نکته ایرادهای بسیار زیادی دارد. توصیه ما طراحی محتوا برای انتشار در پلتفرم های خاص است. مزیت این شیوه امکان استفاده از امکانات شبکه های اجتماعی برای افزایش تاثیرگذاری محتوای مان است.
برخی از نکات مهم پیش از طراحی و اجرای ایده بازاریابی برندها به شرح ذیل است:
• تامل درباره پلتفرم مدنظر برای انتشار محتوای بازاریابی
• انتخاب حدودی بودجه برای تبلیغ کمپین بازاریابی
• تفکر درباره تاثیر کوتاه مدت و بلندمدت کمپین مدنظر بر روی بازاریابی شرکت
• آمادگی برای تغییر هدف و اعمال اصلاحات جزئی بر روی کمپین در مرحله اجرا
مطلب مرتبط: مدیریت زمان به سبک حرفه ای ها
بدون تردید بسیاری از برندها نسبت به نکات فوق توجه کافی ندارند. همین نکته توجه شما به موضوع موردنظر را جذاب تر خواهد ساخت. ما همیشه باید یک گام از رقبا جلوتر باشیم. اکنون فرصت مناسبی برای هدفمندسازی کمپین بازاریابی مان است. وقتی سایر رقبا به چنین نکاتی توجه ندارند، تأمل بیشتر ما بر روی این موضوع امکان تاثیرگذاری بیشتر را فراهم خواهد کرد.
4. استفاده از تکنیک خلاصه نویسی
بازاریابی در دنیای کنونی فقط معطوف به ایدهپردازی نیست. ما باید توانایی بیان ایده های مان در قالب هایی کوتاه را نیز داشته باشیم. بسیاری از ایده های جذاب بازاریابی در ساختار سازمانی شرکت فقط به دلیل طولانی بودن مورد بی توجهی قرار می گیرد. بنابراین ما به عنوان بازاریاب باید مهارت های خلاصه نویسی مان را تقویت کنیم.
امروزه حوصله مخاطب هدف برای توجه به کمپین های بازاریابی طولانی به شدت کم شده است بنابراین ما با تولید کمپین های بازاریابی طولانی شانس بسیار کمی برای تاثیرگذاری بر روی مخاطب هدف خواهیم داشت. هرچه محتوای بازاریابی ما در قالبی کوتاه تر به دست مخاطب هدف برسد، توانایی تاثیرگذاری بیشتر بر روی آنها خواهیم داشت.
یکی از نکات مهم در اینجا توجه به کیفیت نهایی محتوای بازاریابی در فرآیند کوتاه سازی اش است. وقتی ما به دنبال تولید محتوای کوتاه هستیم، این امر نباید بر روی کیفیت نهایی کار اثر بگذارد. ایراد اصلی برخی از برندها و بازاریاب ها در این مرحله آشکار می شود.
اگر ما توانایی خلاصه نویسی داشته باشیم، زمان بسیار بیشتری برای بیان ایده های متنوع خواهیم یافت. برخی از برندها در این مسیر شیوه های بسیار عجیبی در پیش می گیرند. اینکه یک ایده بازاریابی به صورت کامل با جزییات بیان شود، بسیار مناسب است. با این حال در عمل زمان کافی برای ما باقی نخواهد گذاشت. ما در ابتدا باید ایده های کوتاه و مختصر را طراحی کنیم. سپس در صورت تایید نهایی طرح مان امکان توجه به جزییات هرچه بیشتری از کار را خواهیم یافت.
ارتباط با دیگر بازاریاب ها در ظاهر بسیار ساده است. نکته مهم در این میان ضرورت بیان ایده های نهایی بازاریابی به مدیران ارشد شرکت است. بی تردید مدیران ارشد شرکت ها دارای مهارت های بازاریابی بسیار زیادی نیستند بنابراین بیان جزییات طرح ها برای آنها جذابیت زیادی نخواهد داشت بنابراین ما باید به دنبال بیان نکات اصلی و محوری طرح مان در قالب عبارت هایی کوتاه باشیم. در غیر این صورت شانس چندانی برای تاثیرگذاری بر روی مخاطب هدف نخواهیم داشت.
5. تمایز میان پژوهش و نگارش
ایراد برخی از بازاریاب ها در زمینه مدیریت زمان در حوزه طراحی محتوا مربوط به عدم تمایزگذاری میان پژوهش و نگارش محتواست. بی تردید هر برندی برای تاثیرگذاری بر روی مخاطب هدف باید پژوهش های عمیقی بر روی سلیقه و رفتارشان در فضای اینترنت داشته باشد. در غیر این صورت امکان جلب نظر مخاطب هدف فراهم نخواهد شد. اگر ما از همان ابتدا میان فرآیند پژوهش و سپس نگارش محتوا تمایز قائل شویم، امکان فعالیت بسیار ساده تر فراهم خواهد شد.
وقتی ما فرآیند پژوهش و نگارش محتوا را همزمان پیش می بریم، توانایی تاثیرگذاری مناسب بر روی مخاطب هدف را نخواهیم داشت. این امر اغلب موجب بروز مشکلاتی مانند شلختگی و بی نظمی فراوان خواهد شد. هرچه توانایی ما برای ایجاد تمایز میان 2 بخش فوق بیشتر باشد، صرفهجویی بهتری در زمان برندمان خواهیم داشت.
مطلب مرتبط: 10 راهکار موثر برای مدیریت زمان بهتر
یک ایده مناسب در این میان برای بازاریابی بهتر همراه با صرفهجویی در زمان تقسیم کار میان 2 بخش از بازاریاب های شرکت است. یک بخش باید وظیفه پژوهش بر روی رفتار مشتریان را برعهده داشته باشد. گروه دیگر نیز با استفاده از یافته های تیم نخست اقدام به طراحی کمپین بازاریابی نماید. ما به این ترتیب توانایی تاثیرگذاری بسیار بیشتری بر روی مخاطب هدف خواهیم داشت.
ایراد اصلی برخی از برندها فقدان انگیزه کافی برای تقسیم بندی به شرح فوق است. آنها بسیاری از کارهای برندشان را به صورت سنتی و بدون تلاش برای کاربست شیوه های نوین دنبال می کنند. بدون شک شیوه های سنتی در زمان کنونی دیگر تاثیرگذاری مورد نظر را ندارند بنابراین ما با مشکلات بسیار زیادی مواجه خواهیم شد.
6. تولید محتوای بازاریابی طولانی در قسمت های متعدد
امروزه کاربران فضای آنلاین حوصله مشاهده محتوای بازاریابی طولانی را ندارند. این امر در بخش های قبلی نیز مورد بررسی قرار گرفت. پرسش اصلی در اینجا تکلیف ایده های مناسب بازاریابی در قالب طولانی است. بدون تردید برخی از ایده های بازاریابی طولانی، علی رغم بیمیلی مخاطب برای مشاهده شان، کیفیت بالایی دارند. توصیه ما در این بخش برای افزایش تاثیرگذاری کمپین و صرفهجویی در زمان موجود تلاش برای قالببندی محتوای موردنظر در بخش های متعدد است.
امروزه بسیاری از برندها کمپین های بازاریابی سریالی تولید می کنند. مزیت این شیوه جلب نظر مداوم مخاطب هدف و ایجاد نوعی انتظار در آنها برای مشاهده قسمت های بعدی است. بدون تردید ما برای استفاده از این شیوه بازاریابی باید ایده های بسیار جذابی در اختیار داشته باشیم. در غیر این صورت فرصت کافی برای تاثیرگذاری بر روی مخاطب هدف را پیدا نخواهیم کرد. همانطور که کمپین های بازاریابی طولانی فاقد تاثیرگذاری بر روی مخاطب هدف هستند، کمپین های سریالی با ایده های کلیشه ای نیز بی توجهی مخاطب را در پی خواهد داشت.
یکی از نکات جالب در حوزه بازاریابی مربوط به زمان موردنیاز برای طراحی کمپین های مختلف است. بر این اساس طراحی کمپین های کوتاه زمان بسیار کمتری از بازاریاب ها خواهد گرفت. این امر امکان تمرکز بر روی سایر الگوهای بازاریابی را به همراه دارد. بدون تردید در حوزه بازاریابی فقط الگوی محتوایی مدنظر برندها نیست بنابراین ما با صرفه جویی در زمان در دسترس بازاریاب ها در عمل سایر بخش های بازاریابی را نیز توسعه خواهیم داد.
7. ایجاد روندهای مشخص
صرفه جویی در زمان برای بازاریابی بدون ایجاد روندهای مشخص امکانناپذیر است. تیم های بازاریابی موفق همیشه الگوهای طراحی، پردازش و اجرای کمپین به صورت تاثیرگذار را دارند. توصیه ما در این بخش ایجاد روال های مشخص برای بازاریابی در شرکت است. مزیت این امر امکان صرفهجویی در زمان در دسترس بازاریاب هاست. بسیاری از بازاریاب ها برای یافتن ایده های مناسب با سردرگمی بسیار زیادی مواجه هستند. اگر ما روال های عادی برای بازاریابی در اختیار آنها قرار دهیم، فرآیند تولید محتوا سرعت بسیار بیشتری خواهد یافت.
گاهی اوقات برندها برای تاثیرگذاری بیشتر بر روی مخاطب هدف نیاز به ایده های عجیب و غریب ندارند. برخی از تغییرات سازمانی کوچک به فعالیت بهتر بازاریاب ها کمک خواهد کرد. بی تردید ایجاد روال های بازاریابی از عهده مدیران ارشد شرکت خارج است بنابراین ما باید آزادی عمل موردنظر را در اختیار مخاطب هدف قرار دهیم. فقط در این صورت ایجاد روال های مشخص بازاریابی نتیجهبخش خواهد بود.
یکی از روال های مناسب برای بازاریابی در مدت زمانی اندک مربوط به تشکیل جلسه های مشترک میان اعضای مختلف بخش بازاریابی است. هماندیشی میان بازاریاب ها همیشه نتیجه مناسبی برای برندها دارد بنابراین شما باید آن را در کانون توجه برندتان قرار دهید. در غیر این صورت فرصت چندانی برای تاثیرگذاری بر روی مخاطب هدف نخواهید داشت.
8. بازآفرینی محتوای قدیمی
یکی از ایده های مناسب برای صرفه جویی در زمان برندها در حوزه بازاریابی مربوط به بازآفرینی محتوای قدیمی است. اغلب برندها پس از اجرای یک کمپین آن را به دست فراموشی می سپارند. به این ترتیب دیگر خبری از تاثیرگذاری محتوای هدف بر روی طرف مقابل نیست. توانایی برندها برای استفاده دوباره از محتوای قدیمی اهمیت بسیار زیادی دارد. بی تردید بازآفرینی محتوای قدیمی نیازمند زمان بسیار کمتری در مقایسه با تولید محتوای تازه است. همین امر چنین نکته ای را دشوار می سازد.
تقویت مهارت های بازآفرینی محتوای قدیمی در مدت زمانی اندک امکانپذیر نیست. این امر نیازمند تمرین و اختصاص زمان مناسب است. در غیر این صورت ما هیچوقت توانایی تاثیرگذاری بر روی مخاطب هدف را نخواهیم داشت. بسیاری از برندها در فرآیند بازآفرینی محتوای قدیمی در عمل همان محتوا را با ادبیاتی جدید منتشر می کنند. نکته مهم در اینجا استفاده از اطلاعات تازه به جای بیان متفاوت است. به عنوان مثال، اگر کمپین ما در مورد حمایت از حقوق مشتریان است، باید آن را با اتفاقات تازه به عنوان داده های جدید ترکیب کنیم. ما به این ترتیب محتوایی تازه و جذاب برای مخاطب هدف خواهیم داشت. ایراد برخی از برندها عدم استفاده از داده های تازه برای تاثیرگذاری بر روی مخاطب هدف است. به این ترتیب همیشه محتوای قدیمی شان با تغییر لحن و شیوه بیان در اختیار مخاطب هدف قرار می گیرد. بی تردید عدم توجه مخاطب هدف به چنین محتواهایی طبیعی خواهد بود.
9. اختصاص هر بخش فرآیند بازاریابی به زمان مناسب
کار زیاد همیشه نشانه موفقیت در مدیریت زمان نیست. سطح توانایی افراد برای کار مناسب در پی ساعت های متمادی فعالیت به شدت کاهش می یابد بنابراین در برخی از موارد کار بیشتر در عمل تاثیر چندانی بر روی وضعیت برندها نخواهد داشت. ما باید در عوض به دنبال راهکارهایی برای برنامه ریزی مناسب و اختصاص هر کار به زمان مناسب باشیم.
بی تردید برنامه ریزی و اعتماد به برنامه موردنظر کار دشواری است. این نکته به طور ویژه ای برای افرادی که به کار بیبرنامه عادت دارند، برجسته است. وقتی ما با برنامه در طول روز ساعت های مشخصی به طراحی کمپین بازاریابی اختصاص دهیم، در تحلیل نهایی فرصت و زمان بیشتری برای کار خواهیم داشت.
بدون شک صرفه جویی در زمان برای بازاریابی بهتر امری ضروری است. امروزه بسیاری از برندها به دنبال کاهش مدت زمان بازاریابی شان هستند. استفاده از ایده های مورد بحث در این مقاله فقط شروع یک جریان طولانی و بلندمدت محسوب می شود. شما به عنوان بازاریاب یا مدیر یک شرکت باید به دنبال استفاده مداوم از یافته های تازه در زمینه بازاریابی بهتر باشید بنابراین مقاله کنونی فقط نقطه شروعی برای این امر خواهد بود.