من زمانی در یکی از شرکت های بزرگ به عنوان مسئول اصلی بخش بازاریابی و تبلیغات فعالیت داشتم. تمام بازاریاب ها آرزوی دسترسی به منابع مالی نامحدود برای پیشبرد اهداف شان را دارند. من به اندازه کافی برای بهرهمندی از بودجه ای کلان به منظور فعالیت بازاریابی خوششانس بوده ام. در آن زمان به من اختیار نامحدود برای فعالیت بازاریابی و صرف هزینه دلخواه داده شد. به این ترتیب من بودجه تبلیغات برند را از 3 میلیون دلار در سال به 6 میلیون دلار افزایش دادم. این اقدام برای هر بازاریابی همراه با مسئولیت های فراوان است.
آن زمان من به درستی و کاربرد ایده های تبلیغاتی ام باور داشتم، با این حال در نهایت اوضاع براساس برنامهریزی من پیش نرفت. نتیجه کار شکست سنگین در حوزه بازاریابی و تبلیغات بود. بخش قابل توجهی از سرمایه گذاری من بر روی تبلیغات در گوگل متمرکز بود. به این ترتیب شکست موردنظر درس های بسیار زیادی درباره شیوه های درست بازاریابی در گوگل به همراه داشت. استفاده از تجربه من برای کارآفرینان و بازاریاب های علاقهمند به کسب موفقیت گزینه مناسبی محسوب می شود. به همین خاطر در ادامه به بررسی چهار درس مهم برای تبلیغات موفق در گوگل خواهیم پرداخت.
1. خلاقیت یعنی همه چیز
اهمیت خلاقیت در تمام کانال های تبلیغاتی پولی واضح است. در این میان تفاوتی میان گوگل، فیسبوک یا دیگر شبکه های اجتماعی وجود ندارد. بدون تردید اغلب کارشناس های بازاریابی بر روی فرآیند اجرای ایده ها و برنامهریزی برای کسب موفقیت تاکید دارند. من نظر متفاوتی در این بخش دارم. بر این اساس خلاقیت در زمینه ایدهپردازی اهمیت اصلی را دارد. اگر ما در این زمینه با شکست مواجه شویم، امکان جبران به هیچ طریقی را نخواهیم داشت بنابراین تمرکز اصلی برندها باید بر روی ایدهپردازی خلاقانه باشد. سایر مراحل بدون نیاز به صرف زمان یا هزینه فراوان نیز قابل پیگیری خواهد بود.
مطلب مرتبط: کاهش هزینه ها و افزایش بازدیدکننده با تبلیغات گوگل
امروزه الگوریتم تبلیغاتی در گوگل گام های مشخصی برای نمایش تبلیغات به مخاطب هدف طی می کند. نکته مهم در اینجا آگاهی از گام های موردنظر است. به این ترتیب ما فرصت کافی برای جلو افتادن از رقبا را خواهیم داشت. مهم ترین عامل در بهبود کیفیت تبلیغات مان آگاهی از زمان نمایش برای مخاطب هدف است. تبلیغات در گوگل به طور معمول دارای لینک جانبی برای هدایت کاربرانند. اگر ما نسبت به زمان بارگذاری محتوا آگاهی داشته باشیم، امکان شخصیسازی محتوا برای مخاطب هدف فراهم خواهد شد. به این ترتیب تاثیرگذاری بر روی آنها بسیار ساده تر می شود.
اگر شما در زمینه ایدهپردازی خلاقانه دچار مشکلات بسیار زیادی هستید، باید از عملکرد دیگر برندها الهام بگیرید. متاسفانه برخی از برندها مقاومت بی دلیلی در برابر یادگیری نکات تازه از دیگر برندها دارند. ما باید چنین مقاومت هایی را کنار بگذاریم. موفقیت در حوزه بازاریابی نیازمند استفاده از کوچک ترین موقعیت های مناسب به منظور بهبود وضعیت برندمان است. در غیر این صورت هرگز توانایی جلب نظر مخاطب هدف را نخواهیم داشت.
مخاطب برندها همیشه علاقهمند به مشاهده محتوای تازه هستند بنابراین عدم خلاقیت در زمینه تولید کمپین های جدید در نهایت موجب شکست ما در حفظ مخاطب مان خواهد شد.
2. ناکارآمدی نرمافزارهای بازاریابی
بازاریابی و تبلیغات در گوگل همیشه همراه با گزینه های بسیار زیادی از پلتفرم های مدیریت بازاریابی است. این پلتفرم ها اغلب در قالب یک نرمافزار کاربردی در اختیار برندها قرار می گیرد. من تجربه استفاده از نرمافزارهای بسیار زیادی برای بازاریابی بهتر در گوگل را داشته ام. تنها نکته مشترک میان تمام نرمافزارهای موجود در بازار مهارت بالای تیم بازاریابی آنها برای فروش شان به برندهاست. تاثیر چنین نرمافزارهایی بر روی سرنوشت بازاریابی برندها بسیار اندک است. در حقیقت ما باید براساس شناخت و مهارت مان اقدام به تعامل با گوگل برای کسب موفقیت بازاریابی کنیم. هیچ ابزار کمکی در این میان بی توجهی ما را جبران نخواهد کرد.
گوگل در سال های اخیر دسترسی اپ های ثالت به اطلاعات کاربرانش را محدود کرده است. این امر به معنای کاهش سطح دسترسی نرمافزارهای مدعی کمک به برندها برای تبلیغات بهتر در گوگل است. من هزینه بسیار زیادی برای یادگیری این نکته پرداخت کرده ام بنابراین شما برای جلوگیری از صرف هزینه اضافی در حوزه بازاریابی از چنین اشتباهی خودداری کنید.
3. یوتیوب هنوز هم زنده است
تولید محتوای تبلیغاتی در یوتیوب دشوار است. این امر به دلیل ماهیت منحصر به فرد این پلتفرم است بنابراین بسیاری از برندها در عمل تمایلی به تولید محتوا در این پلتفرم ندارند. اگر شما نیز علاقه ای به تولید محتوای تبلیغاتی در یوتیوب ندارید، باید نسبت به نظرتان بازنگری کنید. امروزه هنوز هم یوتیوب اهمیت بسیار زیادی از نقطه نظر تبلیغاتی دارد. الگوریتم گوگل نیز توجه زیادی به تبلیغات در این شبکه اجتماعی دارد بنابراین اگر برند ما تجربه ناموفقی در زمینه تولید محتوا در یوتیوب داشته باشد، به احتمال زیاد سایر حوزه های بازاریابی اش نیز عملکرد مناسبی نخواهد داشت.
یکی از نکات جالب در زمینه بازاریابی در یوتیوب مربوط به هزینه اندک آن برای برندهاست. تجربه من بیانگر هزینه متوسط 20 دلار در ازای هر بازدید در شبکه های اجتماعی رایج است. این هزینه برای یوتیوب به رقم شگفتانگیز چهار دلار می رسد بنابراین بازاریابی در این فضا مزیت های بسیار بیشتری برای برندها خواهد داشت. اگر ما در زمینه بازاریابی در یوتیوب اندکی مهارت کسب کنیم، امکان جلوگیری از صرف هزینه فراوان در شبکه های اجتماعی دیگر در کنار دریافت نتیجه بهتر تبلیغاتی در گوگل را خواهیم داشت.
4. تبلیغات در جی میل
تبلیغات ایمیلی هنوز هم یکی از گزینه های جذاب برای جلب توجه مخاطب هدف است. براساس گزارش رسمی گوگل در دهه گذشته بین 10 تا 20درصد بر حجم کلی استفاده از ایمیل برای ایجاد ارتباط افزوده شده است. این امر در تضاد کامل با نظریه کارشناس های بازاریابی مبنی بر افول تاثیرگذاری سرویس های ایمیل بر روی ارتباطات در دهه گذشته قرار دارد.
استفاده از جی میل برای تبلیغات امکان دسترسی به دامنه وسیعی از مخاطب هدف را دارد. امروزه اغلب کاربران از جی میل به جای سایر سرویس های رقیب استفاده می کنند. این امر مزیت دسترسی به دامنه وسیعی از مخاطب ها را به ارمغان آورده است بنابراین ما چاره ای جز استفاده از جی میل برای طرح های تبلیغاتی مان نخواهیم داشت.