بازاریابی محصولات در بازار هدف

هنگامی که ما محصولی را رونمایی می کنیم، باید بازار هدف مناسب را نیز مورد شناسایی قرار دهیم. برندهای بزرگ همیشه بازارهای مشخصی برای فروش محصولات شان در نظر دارند. اغلب برندها در تلاش برای معرفی محصولات شان به بازار هدف نوعی ارزش اضافی به آن می بخشند. شاید ارزش موردنظر واقعی نباشد، اما تلاش برندها ایجاد تاثیر روانی بر روی مشتریان است. محصولات هر برند باید جایگاه مناسب در بازار را پیدا کند. در غیر این صورت امکان تاثیرگذاری بر روی مخاطب هدف فراهم نمی شود. افزایش روز به روز حجم رقابت در بازار نیاز به برنامه ریزی برای بازاریابی محصولات را دوچندان کرده است. مفهوم بازاریابی محصولات چندان برای کارآفرینان آشنا نیست. این مفهوم پس از افزایش رقابت جهانی بر سر فروش محصولات ایجاد شد. هدف اصلی این مقاله بررسی راهکارهای مناسب برای بازاریابی محصولات است. در ادامه برخی از راهکارهای مناسب در این حوزه مورد بررسی قرار خواهد گرفت.

1. ارزیابی عملکرد رقبا

فعالیت رقبا در حوزه کسب و کار ما امر عجیبی نیست. امروزه هر بازار میان شمار فزایند ه ای از برندها تقسیم شده است بنابراین در رقابت میان برندهای مختلف امکان پیروزی فقط متعلق به بهترین محصولات همراه با بازاریابی مناسب خواهد بود. توصیه نخست من در زمینه بازاریابی محصولات توجه به نحوه فعالیت رقباست. شاید در نگاه نخست این توصیه بسیار بدیهی به نظر برسد، اما اغلب برندها توجهی به آن ندارند.
برندهای بزرگ همیشه بخش قابل توجهی از تمرکزشان را معطوف به بررسی وضعیت رقبا می کنند. مزیت این امر امکان آگاهی از تغییرات حوزه کسب و کار بدون نیاز به صرف هزینه های هنگفت است. تولید محصولات باکیفیت تنها عامل ضروری برای موفقیت در حوزه کسب و کار نیست. اکنون نیاز به قیمت گذاری دقیق محصولات، بازاریابی، تبلیغات و برندسازی بیش از هر زمان دیگری احساس می شود. تلاش برای برنامه ریزی مستقل در تمام این حوزه ها انرژی و هزینه بسیار زیادی طلب می کند. به همین خاطر بررسی نحوه فعالیت رقبا گزینه ساده تری خواهد بود.

مطلب مرتبط: چگونه بازار هدف را شناسایی کنید

راهکار بررسی عملکرد رقبا چندان دشوار نیست. اگر برند موردنظر دارای سایت رسمی باشد، اطلاعات موجود در آن بخش زیادی نیاز ما را رفع خواهد کرد بنابراین به عنوان توصیه نخست بررسی فعالیت آنلاین و آفلاین رقبا را مدنظر داشته باشید.

2. شناسایی مزیت رقابتی برندمان

پس از بررسی نحوه فعالیت رقبا نوبت به تقویت جایگاه خودمان می رسد. هر برندی دارای مزیت رقابتی مشخصی است. شاید این نکته در ابتدا عجیب به نظر برسد. به هر حال بسیاری از برندهای شکستخورده نیز در دنیای کسب و کار فعالیت دارند. نکته مهم درخصوص آنها عدم آگاهی از مزیت های شان است. به همین خاطر نیز با شکست در فروش محصولات مواجه می شوند. برندهای موفق همیشه آگاهی دقیقی از مزیت های شان دارند. آنجلو دی سیمون، موسس برند نُوالوسه بیوتی، عامل اصلی موفقیت برندش در دنیای کسب و کار را آگاهی دقیق از توانایی ها عنوان کرده است: «اگر توانایی و مزیت های برندتان را بشناسید، توانایی موفقیت در حوزه کسب و کار را خواهید داشت.»

مزیت رقابتی یک برند شامل کارها یا ارزش های منحصر به فرد آن است. این کارها از سوی دیگر رقبا قابلیت انجام ندارد. به همین خاطر ما را در موقعیت خاصی قرار می دهد. به عنوان مثال، برند اپل را در نظر بگیرید. این برند توانایی گسترده ای در زمینه تولید گوشی و سایر دستگاه های هوشمند دارد. مزیت رقابتی این غول دنیای IT فرصت غلبه بر سایر رقبا را فراهم می کند. با بررسی هرچند سطحی آمارهای فروش امکان آگاهی از اختلاف میان اپل و سایر برندهای فعال در عرصه تولید دستگاه های دیجیتال وجود دارد. این امر به دلیل آگاهی دقیق اپل از توانایی ها و مزیت های رقابتی اش است. مدیران این برند به طور مداوم بر روی تقویت این مزیت ها سرمایه گذاری می کنند بنابراین مشاهده موفقیت مداوم این برند چندان عجیب نخواهد بود.

3. افزایش مهارت بازاریابی و ارزیابی بیرونی وضعیت برند

بدون تردید رقبای ما نیز دارای مزیت رقابتی هستند. این امر نیاز به بررسی دقیق تر وضعیت رقبا را ایجاد می کند. بدون شک هیچ برندی توانایی فعالیت و بازاریابی محصولاتش بدون توجه به رقبا را ندارد. رقابت گسترده در بازارهای مختلف این امر را ضروری می سازد بنابراین ما همیشه باید نسبت به مزیت های رقبای مان حساس باشیم.

امروزه هر برند در حوزه مشخصی از تبلیغات و بازاریابی مهارت دارد. برخی از برندها مانند بوتنی در حوزه تبلیغات تلویزیونی سرمایه گذاری فراوانی کرده اند بنابراین مشاهده عملکرد مطلوب آنها در زمینه بازاریابی محصولات از طریق تلویزیون جای تعجب نخواهد داشت. اگر ما نیز به دنبال یافتن مهارت و تخصص در حوزه ای خاص از بازاریابی محصول هستیم، باید عملکرد رقبا را زیر نظر داشته باشیم. این امر مانند یک دوره آموزشی خواهد بود. نیاز اصلی در این میان آگاهی از شیوه های نظارت بر عملکرد رقباست. اگر ما در این زمینه مهارت مشخصی نداشته باشیم، به سرعت دچار مشکل خواهیم شد.

گاهی اوقات چند برند در بازاری واحد اقدام به تبادل اطلاعات می کنند. این امر نیازمند وضعیت برابر برندهاست. بدون تردید یک برند موفق هرگز نکات کلیدی کسب و کارش را بدون هیچ زحمتی در اختیار برندی با وضعیت نامساعد قرار نمی دهد. توصیه من در این میان یافتن یک برند دارای وضعیت مشابه خودمان است. سپس باید اقدام به بازاریابی محصولات برای یکدیگر کنیم. این امر موجب بهره مندی هر طرف از دیدگاه بیرونی نسبت به فرآیندهای بازاریابی اش می شود. گاهی اوقات ما به دلیل تمرکز بیش از حد بر روی بازاریابی محصولات از نحوه ارزیابی مخاطب نسبت به فعالیت مان غافل می شویم. این بخش به طور مشخص بر روی بازیابی آگاهی از نمای بیرونی فعالیت های برندمان تمرکز دارد.

مطلب مرتبط:همه آنچه در مورد شناخت مخاطب هدف باید بدانیم

4. استفاده از بازاریابی تاثیرگذار (اینفلوئنسرها)

بازاریابی تاثیرگذار یکی از شیوه های جذاب برای جلب نظر مخاطب محسوب می شود. تا پیش از این برندها اغلب به سراغ همکاری با سلبریتی ها می رفتند. ایراد اصلی این شیوه عدم باورپذیری تبلیغات بود. بی تردید یک سلبریتی بدون تخصص در حوزه های مختلف کسب و کار امکان تاثیرگذاری روانی بر روی مخاطب را نخواهد داشت. همین امر موجب ظهور افرادی با تخصص های مختلف در حوزه های خاص شد. به این ترتیب آنها با ارزیابی محصولات برندهای مختلف موفق به جلب نظر دامنه وسیعی از برندها شدند. اکنون الگوی بازاریابی تاثیرگذار در سراسر جهان شهرت بسیار زیادی دارد. همکاری برند ما با افراد تاثیرگذار مشهور در بازار رقبا مزیت های بسیار زیادی به همراه دارد. نکته مهم افزایش اعتبار برند ما در مقایسه با سایر رقباست.

ایراد اصلی برندها در زمینه همکاری با اینفلوئنسرها انتخاب افراد نامناسب است. فرد تاثیرگذار موردنظر باید شناخت درستی از حوزه کسب و کار ما داشته باشد. فقط در این صورت همکاری ما نتیجه بخش خواهد بود. برخی از افراد تاثیرگذار با استفاده از لایک و فالوور تقلبی اقدام به جلب همکاری برندها می کنند. بدون تردید همکاری با چنین افرادی هیچ نتیجه رضایت بخشی برای برندها به همراه نخواهد داشت، بنابراین گام نخست در بازاریابی تاثیرگذار شناخت اینفلوئنسر حرفه ای و مشهور است.