سخنرانی در مراسم های کاری مهم یا سر و کار داشتن با انبوهی از مشتریان از پشت تلفن شاید در فیلم های سینمایی سکانس خیلی جذابی از آب دربیاید، اما در دنیای واقعی برای هر کارآفرینی یک پا کابوس تمام عیار خواهد بود. در این بین هم هیچ فرقی ندارد که شما کارآفرین کارکشته ای مثل جف بزوس باشید یا کسی که تازه همین امروز وارد دنیای کارآفرینی شده است. به هر حال وقتی پای اعتبار برند و کلی سرمایه گذار که چشم امیدشان به شماست در میان باشد، حتی ادای یک کلمه ساده هم در جلسات کاری و تعاملات روزمره با مشتریان هم مثل شرکت کردن در مسابقه دو ماراتن سخت و نفسگیر خواهد شد.
شاید شما پیش خودتان فکر کنید صحبت کردن با دیگران ساده ترین کاری است که از دست هر کسی در دنیا برمی آید. خب مگر حرف زدن با بقیه یا سخنرانی از روی یک متن حرفه ای چقدر می تواند سخت باشد که کسی وقت خودش را برای تقویت آن تلف کند؟ همانطور که بازیگران حرفه ای باید خیلی راحت دیالوگ های شان را بیان کنند، یک کارآفرین هر طور که هست باید مثل آب خوردن با بقیه صحبت کرده و طوری قانع شان کند که انگار هیچ برند دیگری در دنیا وجود هم ندارد. فکر می کنم سوال بالا آنقدر مهم هست که ما را مجبور کند جواب درست و حسابی برای آن آماده کنیم. هرچه باشد اگر صحبت کردن با دیگران و سخنرانی در جلسات کاری اینقدر ساده باشد، اصلا دلیلی ندارد که حتی یک نفر هم به مطالعه این مقاله ادامه دهد!
اجازه دهید برای جواب دادن به سوال بالا اندکی از قوه خلاقیت مان استفاده کنیم. شما کافی است خودتان را برای یک لحظه هم که شده جای استیو جابز قرار دهید؛ آن هم زمانی که قصد داشت از اولین سری گوشی های آیفون رونمایی کند. بی شک سخنرانی درباره یک محصول کاملا جدید که هیچ کس درکی از آن ندارد، به اندازه گپ و گفت های دوستانه ساده نیست. خب اگر کسی را سراغ دارید که بدون تپق زدن می تواند جلوی هزاران نفر طوری سخنرانی کند که حتی حواس یکی از آنها هم پرت نشود، ما را هم بی خبر نگذارید.
مطلب مرتبط: مهارت های ارتباطی در محل کار: 5 مشکل اساسی که باید بر آنها غلبه کنید!
همانطور که یک بازیگر تازه کار وقتی برای اولین بار جلوی دوربین کارگردانی در حد و اندازه مارتین اسکورسیزی می رود کلی استرس دارد و شاید حتی چند تا برداشت اول را حسابی خراب کند، کارآفرینان هم وقتی پای سخنرانی در جلسات کاری مهم یا حتی گفت و گو با مشتریان وسط باشد حسابی دستپاچه خواهند شد. باور کنید یا نه، خیلی از کارآفرینان موقعیت های شغلی و حقوق های حیرت انگیز را فقط به خاطر اینکه در لحظات حساس نمی توانند منظورشان را درست بیان کنند از دست می دهند. احتمالا حالا دیگر خیلی خوب متوجه شده اید که گفت و گو در میان دوستان از زمین تا آسمان با سخنرانی در جلسات مهم فرق دارد، مگر نه؟
اگر شما هم جزو آن دسته از کارآفرینانی هستید که همیشه از سخنرانی در جمع و تعامل مستقیم با مشتریان فراری هستند، ما در این مقاله می خواهیم یک بار برای همیشه مشکل تان را حل کنیم. البته در این میان خبری از فرمول های جادویی یا انواع قهرمان بازی های هالیوودی نیست، بلکه راه حل ما برای شما یادگیری مهارت های کلامی (Verbal Communication Skills) است. این مهارت هیجان انگیز به شما کمک می کند تا چالش سخنرانی در جلسات کاری مهم و تعامل با مشتریان را از غول مرحله آخر بازی های کامپیوتری تبدیل به نوعی تفریح سرگرم کننده نمایید؛ همین قدر جالب و باورنکردنی!
احتمالا شما چند باری اسم مهارت های کلامی به گوش تان خورده و شاید در گفت و گوهای دوستانه با همکاران تان هم بارها پای این مهارت جذاب به میان آمده باشد. در این صورت نوبتی هم باشد باید فکری به حال یادگیری این مهارت کنید. وگرنه یک روز از خواب بیدار می شوید و می بینید که تنها کسی در دنیا هستید که هنوز یک کلمه هم از مهارت های کلامی چیزی یاد نگرفته است.
اگر شما هم از تپق زدن های مداوم هنگام صحبت با دیگران و ترس تمام نشدنی از سخنرانی خسته شده اید، این مقاله مخصوص شماست. پس با ما همراه باشید تا سیر تا پیاز مهارت های کلامی را با هم یاد بگیریم. البته در اینجا خبری از تمرین های سخت و کسل کننده نیست، بلکه ما این کار را با تعریف دقیق این مهارت و مزایای آن شروع می کنیم. دست آخر هم با کلی تکنیک و توصیه کاربردی برای تقویت مهارت های کلامی شما را تبدیل به یک پا قهرمان شکست ناپذیر در سخنرانی ها خواهیم کرد.
مهارت های کلامی: مهارتی که کسی با تعریفش کاری ندارد!
ما در روزنامه فرصت امروز معتقدیم که یادگیری هر مهارتی باید اول از همه با تعریف دقیق آن شروع شود. وگرنه هر لحظه ممکن است آن را با مهارت دیگری اشتباه بگیرید و بعد از کلی تمرین و درست وقتی که یک عالمه خیالبافی برای خودتان کرده اید متوجه شوید تمام مسیر را باید دوباره طی کنید. شما را نمی دانم، ولی من که اینطور وقت ها حسابی انگیزه ام را از دست می دهم و شاید حتی قید کارآفرینی را هم بزنم. دقیقا به همین خاطر ما همیشه کارمان را با ارائه یک تعریف بی عیب و نقص درباره مهارت های کارآفرینی شروع می کنیم تا جای هیچ حرف و حدیثی باقی نماند.
شاید کارشناس های کسب و کار و بعضی از کتاب های تخصصی تعریف های حسابی پیچیده ای از مهارت های کلامی داشته باشند، از آن دست تعریف هایی که بیشتر شبیه کدهای مخفی است که با هزار زحمت می شود معنای شان را کشف کرد، اما راه و رسم ما در اینجا کاملا متفاوت است. پس هر فکر و خیالی که درباره تعریف های سخت و پیچیده در ذهن دارید را همین الان دور بریزید.
مهارت های کلامی به زبان خودمانی به توانایی هر فرد برای انتقال پیام اصلی اش در قالب جملات و کلمات ساده گفته می شود. همانطور که می شود حدس زد، این مهارت بیشتر به خوب حرف زدن اشاره دارد، شامل تبادل اطلاعات با دیگران و رساندن منظور اصلی مان به آنها بدون هیچ کم و کاستی. پس اگر شما هنگام گفت و گو با دیگران مجبور می شوید بارها حرف تان را تکرار کنید، احتمالا یادگیری مهارت های کلامی از هر کار دیگری برای تان حیاتی تر است.
اگر کارآفرین باهوشی باشید، احتمالا خیلی زود به ما اعتراض خواهید کرد که انتقال درست پیام به دیگران فقط با بیان جملات امکان پذیر نیست و تکنیک هایی مثل زبان بدن هم در این بین نقش مهمی دارند. در این صورت کاملا حق با شماست. اجازه دهید همین جا تکلیف این مسئله را روشن کنیم. شما به عنوان یک کارآفرین باید از هر ابزاری برای بیان درست منظورتان استفاده کنید، وگرنه مثل بوکسوری خواهید بود که برای قهرمانی در مسابقات جهانی فقط روی یک فن تمرین کرده است. بی شک چنین بوکسوری خیلی شانس بیاورید در همان بازی اول ناک اوت نمی شود و اصلا خبری از قهرمانی نخواهد بود.
مطلب مرتبط: مهارت های ارتباطی در محیط کار: آشنایی با نقطه قوت کارآفرینان بزرگ دنیا!
بی شک تعریف ساده ما از مهارت های کلامی حسابی شما را غافلگیر کرده است؛ به ویژه اگر به تعاریف پیچیده و باورنکردنی در حوزه مهارت های کاری عادت کرده باشید. البته اگر کارآفرین سختگیری باشید، حتی تعریف ساده ما هم نظرتان را جلب نخواهد کرد. هرچه باشد شما باید مطمئن شوید که یک استراتژی واقعا در عمل هم به کارتان می آید، وگرنه یادگیری آن چیزی به غیر از اتلاف وقت نخواهد بود. ما برای اینکه آخرین شک و تردیدهای شما نسبت به مهارت های کلامی هم رفع شود، در بخش بعدی قصد داریم بعضی از مزایای آن را با هم مرور کنیم. اینطوری دیگر مطمئن می شوید مهارت های کلامی همان قطعه گم شده تان برای تبدیل شدن به کارآفرینی همه فن حریف است.
مزایای مهارت های کلامی برای کارآفرینان چیست؟
حالا که با تعریف مهارت های کلامی آشنا شدید، نوبتی هم باشد باید سری به مزایای آن بزنیم. شما الان وضعیتی مثل مدیر یک خط هواپیمایی دارید که برای تکمیل کادر پروازش فقط به دنبال بهترین خلبان های دنیاست و به کمتر از این قانع نمی شود. هرچه باشد اینجا پای اعتبار برند و آینده کاری شما در میان است و ماجرا اصلا شوخی بردار نیست.
ما در این بخش سعی می کنیم آخرین شک و تردیدهای شما نسبت به مهارت های کلامی را از بین ببریم و به نوبه خود سوالاتی را که در ذهن تان شکل گرفته پاسخ دهیم. بعد از اینکه مطمئن شدید مهارت های کلامی دقیقا همان چیزی است که برای موفقیت در بازار به آن نیاز دارید، می رویم سراغ بخش پایانی مقاله مان، یعنی تکنیک هایی برای حرفه ای شدن در مهارت های کلامی. اجازه دهید بدون هیچ حرف اضافه ای مزایای یادگیری مهارت های کلامی را با هم مرور کنیم.
مدیریت بهتر تیم های کسب و کار
آیا تا به حال در شرکتی کار کرده اید که مدیرانش حتی برای توضیح برنامه اصلی شرکت هم مشکل داشته باشند؟ اینطور وقت ها آدم احساس می کند در شرکتی مشغول به کار است که حتی یک نفر هم در آن نمی داند دقیقا چه کاری باید انجام دهد. شاید پیش خودتان فکر کنید چنین مدیرانی یک شبه به مقام شان رسیده اند و باید هم اینطور بی دست و پا باشند، اما ماجرای فوق روی دیگری هم دارد. یک فرض هوشمندانه تر در این میان این است که بگوییم این دسته از مدیران به خاطر مهارت های کلامی پایین توانایی انتقال پیام شان به بقیه را ندارند. اگر ماجرا از این قرار باشد، هر مدیری می تواند با تقویت مهارت های کلامی اش مثل آب خوردن تیم کاری اش را ساماندهی کند.
مهارت های کلامی به شما این فرصت را می دهد که بدون هیچ دردسر اضافه ای برنامه تان را برای کارمندان توضیح دهید. حالا اگر به این ماجرا ارتباط مناسب با مشتریان و استفاده از ایده های آنها را هم اضافه کنید، دیگر مو لای درز کارتان نخواهد رفت.
اگر شما از آن دست مدیرانی هستید که همیشه در جلب اعتماد کارمندان تان با یک عالمه چالش رو به رو هستید، مهارت های کلامی به شما امکان برقراری ارتباط بهتر با کارمندان را می دهد. اینطوری دست کم همه اعضای شرکت و صدالبته مشتریان منظور اصلی شما را متوجه می شوند. خب در این صورت مگر دلیلی هم برای اعتماد نکردن به شما باقی خواهد ماند؟
مطلب مرتبط: معمای بهبود مهارت های ارتباطی: هر آنچه کارآفرینان و بازاریاب ها باید بدانند!
بیان درست پیشنهادهای کاری
امروزه دیگر دوره مدیریت سنتی کسب و کارها تمام شده و فقط در کتاب های تاریخ می شود رد پای آن را پیدا کرد. منظور ما از شیوه سنتی همان دستورهای مداوم رئیس شرکت و اجرای فوری آنها از سوی دیگران است. حالا در تمام برندهای بزرگ مثل مایکروسافت یا تسلا بیشتر از اینکه مدیران ایده هایی برای توسعه برند داشته باشند، این کارمندان هستند که با ایده های جدیدشان همه را غافلگیر می کنند. شاید پیش خودتان فکر کنید این ماجرا خیلی ربطی به مهارت های کلامی ندارد. پس اجازه دهید منظورمان را دقیق تر بیان کنیم. فرض کنید شما آنقدر خوش شانس بوده اید که در شرکتی مثل نایک شغلی برای خودتان دست و پا کرده باشید. بی شک تا اینجای کار هم شما از کلی کارآفرین دیگر جلو هستید، اما اگر بخواهید پا را از این فراتر گذاشته و با یک ایده درجه یک تبدیل به قهرمان نایک شوید، به غیر از طرحی بی عیب و نقص باید توانایی بیان درست آن را هم داشته باشید. وگرنه حتی یک نفر هم به حرف های تان گوش نخواهد کرد؛ به همین سادگی!
مهارت های کلامی به شما کمک می کند تا حتی یک ایده معمولی را هم طوری برای دیگران تشریح کنید که همگی عاشقش شوند. به هر حال در شرکت های بزرگ هیچ کس عاشق چشم و ابروی شما نیست و اگر ایده تان را بی عیب و نقص بیان نکنید، خیلی راحت آن را کنار می گذارند و شاید آخر سر کارتان را هم از دست بدهید. فکر می کنم حالا دیگر خیلی خوب با دومین مزیت مهارت های کلامی در عرصه کسب و کار آشنا شده باشید، مگر نه؟
سازگاری بهتر در شغل جدید
پیدا کردن یک شغل جدید دقیقا مانند انتقال یک بازیکن فوتبال به باشگاهی جدید است. شاید در ابتدا بازیکن قصه ما حسابی از اینکه قرارداد بهتری امضا کرده و قرار است حقوق حسابی بالایی بگیرد کلی هیجان زده باشد، اما خیلی زود متوجه تفاوت جو رختکن تیم جدیدش با آنچه سال های سال به آن عادت کرده خواهد شد. چالش های جدید و سختی های کار دقیقا از همین جا به بعد خودشان را نشان می دهند.
فکر می کنم هر کسی که تجربه ای هرچند کوتاه در عرصه کسب و کار داشته باشد، خیلی خوب کابوس همکاری با فردی تازه در شرکت را درک می کند. اینکه شما مجبور باشید تمام راه و چاه کار در شرکت را به یک تازه وارد آموزش دهید، قطعا دست کمی از صعود به قله اورست ندارد. شاید پیش خودتان فکر کنید چنین اتفاقی کاملا طبیعی است. هرچه باشد وقتی کسی وارد مجموعه ای کاملا تازه می شود باید هم چند هفته اول حسابی دردسرآفرین شود. وگرنه قطعا یکجای کار ایراد دارد.
احتمالا ایده بالا به اندازه کافی قانع کننده هست که خیال هر کسی را نسبت به مشکلات سازگاری در یک شرکت جدید راحت کند. با این حال ما در روزنامه فرصت امروز اصلا چنین حرف هایی را قبول نداریم. اجازه دهید در این باره یک مثال دم دستی و جذاب بزنیم. احتمالا همه شما ایلان ماسک را می شناسید. او یکی از کارآفرینان برتر دنیا و شخصیتی مهم در شرکت تسلا محسوب می شود. راستش را بخواهید، خیلی از مردم دنیا برند تسلا را فقط به لطف ایلان ماسک می شناسند. یکی از مهارت های جالب این کارآفرین موفق توانایی اش برای انطباق با هر شرایطی و آشنایی سریع با کسانی است که حتی یک بار هم در زندگی اش ندیده است.
بی شک کسانی که چالش های سازگاری با موقعیت شغلی یا همکاران تازه را امری طبیعی محسوب می کنند، ماجرای کسانی مثل ایلان ماسک را از بقیه جدا خواهند کرد. به هر حال اینجا پای یکی از ثروتمندترین انسان های کره زمین در میان است و هیچ کس نباید خودش را با او مقایسه کند. اگر نظر ما را بخواهید، کسی مثل ایلان ماسک به غیر از ایده های نوآورانه متعددی که در سرش هست، مهارت های کلامی فوق العاده حیرت انگیزی هم دارد. همین امر باعث شده تا مثل سوپراستارهای سینمایی در عرض چند ثانیه بتواند با هر کسی که می خواهد ارتباط بگیرد. پس اگر شما هم می خواهید از شر دردسرهای شروع به کار در شرکتی تازه یا همکاری با افراد تازه وارد خلاص شوید، بهترین گزینه تقویت مهارت های کلامی است. خب وقتی شما به راحتی منظورتان را به دیگران منتقل کنید و حرف های آنها را هم در یک چشم به هم زدن متوجه شوید، مگر دلیلی هم برای بروز چالش های کاری باقی خواهد ماند؟
مطلب مرتبط: مهارت های ارتباطی موردنیاز کارآفرینان
تقویت مهارت های کلامی: کلاسی جامع برای حرفه ای شدن
شما تا اینجا مسیر نسبتا طولانی را طی کرده اید و با تعریف مهارت های ارتباطی و همینطور مزایای آن در دنیای کسب و کار آشنا شده اید. امیدوارم خیلی خسته تان نکرده باشیم، چراکه بخش پایانی این مقاله از قضا جذاب ترین قسمت آن هم هست. اگر صبرتان لبریز شده تا با تکنیک های بهبود مهارت های کلامی آشنا شوید، این بخش کاملا مخصوص شماست. خب پیش خودتان فکر نکرده اید که ما شما را با یک تعریف خودمانی و چند تا مزیت ساده تنها می گذاریم، مگر نه؟
اگر از مخاطب های پر و پا قرص روزنامه فرصت امروز باشید، خیلی خوب می دانید که ما اصلا میانه خوبی با تکنیک های پیچیده و بی سر و ته در عرصه کسب و کار نداریم. به همین خاطر در اینجا دور تمام توصیه ها و راهکارهای سخت در تقویت مهارت های کلامی را خط کشیده ایم. پس اصلا لازم نیست نگران پیچیدگی ماجرا در این مقاله باشید. تنها کاری که شما برای حرفه ای شدن در مهارت های کلامی باید انجام دهید، رعایت نکاتی است که در ادامه با هم زیر و بم شان را درخواهیم آورد.
فکر کردن قبل از سخنرانی: پایانی بر کابوس تپق ها!
فرض کنید در جلسه ای نشسته اید و سخنران اصلی همه نکات را از روی کاغذ بیان می کند و تازه کلی هم تپق می زند. شما را نمی دانم، ولی من که ترجیح می دهم در خانه حوصله ام سر برود تا اینکه چنین جلسه کسل کننده ای را به زور تحمل کنم. بی شک خیلی از حاضران دیگر در یک چنین سخنرانی هایی نیز چنین عقیده ای خواهند داشت. اشتباه نکنید، ما در این بخش نمی خواهیم به شما دستور فراموشی هرچه کاغذ و نُت برداری قبل از سخنرانی است بدهیم، چراکه تکنیک ما خیلی ساده تر از این حرف هاست.
اگر شما هر وقت شروع به سخنرانی در جلسات کاری یا گفت و گو با همکاران می کنید حسابی دچار استرس می شوید، اصلا لازم نیست خودتان را سرزنش کنید. اجازه دهید با هم روراست باشیم، خیلی از انسان ها در چهار گوشه دنیا از سخنرانی در هر سر و شکلی وحشت دارند. این امر باعث می شود که شما به طور ناخودآگاه در حین سخنرانی کلی سوتی بدهید و دست آخر حتی خودتان هم متوجه منظورتان نشوید؛ درست مانند مجری تلویزیونی که بعد از کلی کلاس و دوره های آموزشی برای اولین بار جلوی یک دوربین زنده قرار می گیرد. ماجرا پیچیده شد، نه؟
تکنیک طلایی ما در این بخش برای شما آنقدر ساده است که حتی شاید باورتان هم نشود. تنها کاری که شما در اینجا باید انجام دهید، فکر کردن به محورهای اصلی صحبت های تان قبل از حضور در جلسه یا شروع گفت و گو با همکاران است. شاید در این بین لازم باشد چند بار سخنرانی تان را در کنار اعضای خانواده یا حتی اوقات فراغت تان تمرین کنید. قبول دارم این کار به اندازه تمرینات ورزشی جذاب و هیجان انگیز نیست، اما دست کم شما را از دست کابوس تپق زدن در حین سخنرانی و از دست دادن توجه دیگران خلاص خواهد کرد.
استفاده از جملات و اصطلاحات ساده: زیبایی در سادگی است
کمتر کسی در دنیا وجود دارد که خاطرات خیلی خوبی از شرکت در کلاس های درسی دوران دانشجویی اش داشته باشد. اگر در این باره شک دارید، کافی است کمی به خاطرات خوش تان از دوران دانشجویی فکر کنید. احتمالا هیچ کدام از آنها کمترین ارتباطی به کلاس های درس ندارد، مگر نه؟
مطلب مرتبط: اهمیت مهارت های ارتباطی و 4 روش بهبود آنها
بی شک هر کسی برای خودش نظری درباره دلیل بی علاقگی دانشجویان به کلاس های درس دارد، اما اگر نظر ما را بخواهید ماجرا بیشتر از اینکه مربوط به دانشجویان باشد به استادها ربط دارد. حتما پیش خودتان می پرسید چطور چنین چیزی ممکن است. جواب ما برای شما یکی از کوتاه ترین پاسخ های تاریخ خواهد بود: استفاده از جملات و اصطلاحات سخت!
همانطور که یک معمار کاربلد باید همیشه از ساده ترین اصطلاحات و عبارت ها برای توضیح طرحش به سرمایه گذارها استفاده کند، شما هم به عنوان کارآفرین باید تمام تمرکزتان را بر روی بیان منظورتان در قالب ساده ترین جملات ممکن بگذارید. وگرنه خیلی زود با منظره همکاران تان که در حال چرت زدن هستند رو به رو خواهید شد.
اگر انتظار دارید ما در این بخش یک فرمول جادویی برای تان رو کنیم و همه مشکلات تان برای استفاده از زبانی ساده در تأمل با دیگران حل شود، کاملا در اشتباه هستید. هیچ کس یک شبه نمی تواند تبدیل به سخنرانی حرفه ای شود، بلکه باید مثل یک قهرمان المپیک بعد از یک عالمه تمرین به سطح قهرمانی برسید. توصیه ما در این میان برای شما تهیه متن سخنرانی و بازخوانی چند باره آن قبل از حضور در مراسم کاری یا جلسه شرکت است. اینطوری فرصت کافی برای اصلاح برنامه تان را خواهید داشت و احتمالا دیگر خبری از چهره های هاج و واج مخاطب های تان نخواهد بود.
درک دقیق مخاطب هدف: پای تان را در کفش طرف مقابل کنید!
یکی از بخش های مهم در مهارت های کلامی درک درست مخاطب هدف است. از این نظر شما مثل تهیه کننده ای هستید که باید قبل از سرمایه گذاری بر روی یک فیلم از سلیقه مردم مطمئن شوید تا آخر سر سودتان تضمین شده باشد. شکی نیست که حرف زدن درباره درک درست مخاطب هدف خیلی راحت تر از اجرای آن است. پس اگر فکر می کنید ما در این بخش می خواهیم چند تا توصیه خشک و خالی برای فهم بهتر مخاطب هدف به شما بکنیم، باید بگوییم که راه را کاملا اشتباه آمده اید. چراکه ما در روزنامه فرصت امروز همیشه تا آخر خط همراه شما هستید.
وقتی صحبت از درک درست مخاطب هدف می شود، خیلی ها فکر می کنند چنین کاری اصلا شدنی نیست. اگر نظر ما را بخواهید، این قبیل برداشت ها فقط به خاطر انتظارات بیجای کارآفرینان از خودشان است. شما قرار نیست مثل پیشگوهای حرفه ای در فرآیند درک مخاطب همه زیر و بم زندگی شان را بفهمید. در عوض تنها کاری که باید انجام دهید، اندکی تحقیق درباره مهمان های مراسم کاری یا کسانی که باید برای شان سخنرانی کنید. اینطوری می توانید اندکی از پیشینه فرهنگی آنها و سلیقه شان برای جذاب تر ساختن سخنرانی تان استفاده کنید.
گاهی اوقات آدم آنقدر انتظارات را از خودش بالا می برد که عملا دیگر انگیزه ای برای کار کردن باقی نمی ماند. اگر شما دوست دارید همیشه با انرژی و سر حال برای دیگران حرف بزنید، باید هر فکر و خیالی درباره کارهای خارق العاده در آماده سازی سخنرانی تان را فراموش کنید. اجازه دهید با هم روراست باشیم، چنین انتظاراتی فقط شما را به دردسر اضافی می اندازد، نه چیزی بیشتر!
حواس تان به زبان بدن تان باشد: حساس ترین مرحله در مهارت های کلامی
زبان بدن همیشه بخش مهمی از ارتباطات افراد در طول روز محسوب می شود. کارآفرینی که زبان بدن خوبی نداشته باشد، دقیقا مثل گوینده اخباری است که جلوی دوربین مثل یک مجسمه قدیمی ایستاده و هیچ حرکتی در دست ها، شانه و حتی اعضای چهره اش به چشم نمی خورد. فکر می کنم شما هم قبول داشته باشید که بیننده های چنین شبکه ای در یک چشم به هم زدن سقوط خواهد کرد، مگر نه؟
مطلب مرتبط: مهارت های ارتباطی رهبران بزرگ
ما قبلا در روزنامه فرصت امروز حسابی درباره زبان بدن و اهمیت آن برای کارآفرینان با شما صحبت کرده ایم. پس لازم نیست دوباره اینجا تمام تکنیک های زبان بدن را دوباره برای تان بازگو کنیم. راستش را بخواهید حجم مقاله فعلی هم چنین اجازه ای به ما نمی دهد. بنابراین فقط به دو نکته کلیدی در این باره اکتفا خواهیم کرد. البته همین دو تا نکته کافی است تا شما مثل یک فوتبالیست حرفه ای با یک گل تماشایی تیم تان را از شکست نجات دهید.
توصیه اول ما برای شما در این بخش تلاش برای پرهیز از حرکت های ناگهانی بدن است. وقتی کسی خیلی سریع دست ها یا اعضای صورتش را تکان می دهد، طرف مقابل در یک چشم به هم زدن احساس نگرانی و حتی خطر خواهد کرد. خب به هر حال اگر کسی را سراغ دارید که با وجود حرکت های ناگهانی تان هنگام سخنرانی باز هم سراپا گوش خواهد بود، ما را هم بی خبر نگذارید!
نکته بعدی که حتی از توصیه قبلی ما هم مهمتر است، حفظ ارتباط چشمی در طول سخنرانی است. باور کنید یا نه، بقیه در جلسات کاری عاشق چشم و ابروی شما نیستند و اگر حتی یک لحظه ارتباط چشمی تان را با آنها قطع کنید، خیلی راحت تا آخر ماجرا به شما بی محلی خواهند کرد. پس حواس تان باشد همیشه نیم نگاهی به وضعیت ارتباط چشمی تان با دیگران داشته باشید.
گوش دادن به حرف های دیگران: مهارت های کلامی یک جاده دوطرفه است
داشتن یک جفت گوش شنوا دقیقا به اندازه مهارت سخنرانی در بین هزاران شنونده مهم و حیاتی است. احتمالا از شنیدن این مطلب در چنین مقاله ای حسابی تعجب خواهید کرد، اما واقعیت این است که خیلی وقت ها بقیه به شما گوش نمی دهند چون که شما هم اصلا چنین کاری را در قبال آنها انجام نمی دهید؛ به همین سادگی!
گوش دادن به حرف دیگران نه تنها شما را نسبت به ایده ها و نظرات شان مطلع می کند، بلکه اعتماد آنها را نیز در یک چشم به هم زدن جلب خواهد کرد. البته قرار نیست شما از اول تا آخر ماجرا به حرف های طرف مقابل گوش دهید و آخر سر دوباره ایده های خودتان را بیان کنید (اینطوری ماجرا خیلی شبیه به فیلم های کمدی می شود).
اگر نظر ما را بخواهید، بهترین راه برای اینکه مهارت گوش دادن تان به بقیه را تقویت کنید، تلاش برای استفاده از نظرات آنهاست. قبول دارم بحث دارد اندکی پیچیده می شود. پس اجازه دهید تا حوصله تان کاملا سر نرفته، سراغ چند نکته کلیدی در این باره برویم. اگر شما هم دوست دارید خیلی خوب به دیگران گوش دهید، فقط کافی است این مراحل را به دقت دنبال کنید:
• اول از همه سعی کنید منظور طرف مقابل تان یا به زبان خودمانی پیامش را خیلی خوب متوجه شوید. اگر لازم بود در اینجا می توانید چند تا سوال دقیق هم بپرسید تا دیگر مو لای درز کارتان نرود.
• در قدم بعدی حرف طرف مقابل را به ذهن بسپارید تا در موقعیت مناسب از آن استفاده کنید.
• آخر سر هم وقتی نوبت به سخنرانی شما یا تصمیم گیری رسید، حواس تان را جمع کنید تا از حرف ها و پیشنهادهای بقیه نیز استفاده کنید. این طوری دیگران مطمئن می شوند که حرف های شان حداقل تاثیری هرچند کوچک روی شما داشته و الکی تظاهر به گوش دادن به حرف های شان نکرده اید!
همانطور که در یک فیلم سینمایی کاراکترهای مختلف باید کم و بیش به یک اندازه دیالوگ داشته باشند، در یک مراسم کاری هم قرار نیست فقط یک نفر تا آخر جلسه یک بند حرف بزند و بقیه فقط گوش دهند. شما را نمی دانم، ولی من که حاضر نیستم حتی یک دقیقه هم چنین جلسات کاری را تحمل کنم. پس یک لطفی به خودتان و حاضران در جلسه بکنید و کمی هم به آنها برای اظهار نظر وقت دهید. قول می دهیم هیچ اتفاق خاصی نمی افتد و تازه کلی هم روند بحث ساده تر خواهد شد.
مطلب مرتبط: مهارت های ارتباطی، نقطه ضعف اکثر مدیران کسب و کار
سخن پایانی
همانطور که دیدید، مهارت های کلامی خیلی مهمتر از آن چیزی است که حتی فکرش را می شود کرد. خبر خوش اینکه شما الان یک پا کارآفرین کاربلد در حوزه مهارت های کلامی هستید و کاملا آماده اید تا از این مهارت برای موفقیت در دنیای کسب و کار استفاده کنید.
من و همکارانم در روزنامه فرصت امروز امیدواریم نکات این مقاله کمکی هرچند کوچک به شما برای یادگیری مهارت های کلامی کرده باشد. یادتان نرود ما همیشه از دیدن نظرات و سوالات شما خوشحال می شویم. پس اگر سوالی داشتید، حتما همینجا آن را با ما درمیان بگذارید.
منابع: