بازاریابی دیجیتال برای موفقیت برندها در بازار اهمیت بسیار زیادی دارد. امروزه مردم بیش از هر زمان دیگری به فعالیت در دنیای دیجیتال مشغول هستند. اغلب ما روزمان با دستگاه های دیجیتال شروع و به پایان می رسد. برندهای مختلف در این میان برای افزایش تاثیرگذاری بر روی مخاطب هدف اقدام به استفاده از شیوه های مختلف برای بازاریابی دیجیتال می کنند. این امر در نگاه نخست مزیت های بسیار زیادی به همراه دارد. وقتی برندها الگوهای مختلفی برای بازاریابی دیجیتال داشته باشند، امکان تعامل بهینه با مخاطب هدف افزایش خواهد یافت. نکته مهم در اینجا ناکامی برخی از برندها در دستیابی به اهداف شان است. دلیل اصلی این امر پیچیدهسازی بیش از حد و بیمورد فرآیند بازاریابی دیجیتال است.
امروزه سادهسازی کمپین های بازاریابی دیجیتال اهمیت بسیار زیادی دارد. مخاطب هدف اغلب اصطلاح های تخصصی کسب و کارها را نمی شناسد. این امر در کنار تلاش برخی از برندها برای استفاده هرچه بیشتر از اصطلاح های تخصصی موجب کاهش تاثیرگذاری کمپین ها می شود. بدون تردید پیچیدگی کمپین های بازاریابی محدود به کاربرد اصطلاح های خاص نیست. هدف اصلی در این مقاله بررسی راهکارهای سادهسازی کمپین های بازاریابی دیجیتال است. در فرآیند بحث پیرامون این موضوع برخی از موارد پیچیدهساز کمپین ها نیز مورد بررسی قرار می گیرد.
1. استفاده از ابزارهای مدیریت بازاریابی
استفاده از ابزارهای مدیریت هوشمند بازاریابی برای افزایش کیفیت محتوای برندمان اهمیت دارد. بسیاری از برندها در زمینه مدیریت محتوای بازاریابی پس از تولید دشواری بسیار زیادی دارند. این امر حتی موجب بروز برخی نگرانی ها در میان برندهای بزرگ شده است. راهکار مشکل موردنظر استفاده از نرمافزارهای مدیریت کمپین است. مزیت اصلی چنین نرمافزارهایی استفاده از نسل جدید هوش مصنوعی است. به این ترتیب برندها فرصت کافی برای ساماندهی خودکار فعالیت های مهم بازاریابی را خواهند داشت.
یکی از چالش های اصلی هر برند در حوزه بازاریابی مربوط به رسیدگی به جزییات بازاریابی است. این امر شامل پاسخگویی به کامنت های کاربران و ارزیابی میزان تاثیرگذاری کمپین موردنظر است. با استفاده از نرمافزارهای مدیریت بازاریابی ما به ساده ترین شکل ممکن کمپین های مان را مدیریت خواهیم کرد. همچنین زمان کافی برای رسیدگی به امور مهم تر کسب و کارمان را پیدا می کنیم.
2. ارزیابی مداوم وضعیت کمپین
وقتی ما تلاشی برای ارزیابی کمپین های مان انجام ندهیم، شانس مان برای بهبود تدریجی کیفیت محتوای بازاریابی مان کاهش خواهد یافت. بسیاری از برندها در عمل هزینه بسیار زیادی برای بازاریابی انجام می دهند، اما همیشه نتایج ضعیفی به دست می آورند. اگر شما نیز چنین تجربه ای دارید، شاید زمان تلاش برای ارزیابی کمپین های قبلی و استفاده از نتیجه آنها در کمپین های بعدی فرا رسیده باشد.
امروزه بسیاری از برندها از الگوی بازاریابی مبتنی بر پلتفرم های مختلف استفاده می کنند. این شیوه در نگاه نخست مزیت های بسیار زیادی برای برندها دارد. دسترسی به دامنه وسیعی از مخاطب هدف همیشه گزینه جذابی محسوب می شود. واقعیت ماجرا اما تفاوت بسیار زیادی با ذهنیت برندها دارد. محصولات برند ما در عمل فقط برای بخشی از مشتریان حاضر در یک بازار اهمیت دارد بنابراین تلاش برای حضور در شبکه های اجتماعی مختلف فقط هزینه های بازاریابی مان را افزایش خواهد داد. راهکار بهتر مبتنی بر تمرکز بر روی یک پلتفرم مشخص خواهد بود. به این ترتیب ما رابطه بهتری با مخاطب هدف مان خواهیم داشت.
3. اتکای کمپین بر سایت رسمی برند
اگر شما توانایی کنترل تمام بخش های کمپین تان را نداشته باشید، فرآیند بازاریابی تان به شدت دشوار خواهد شد. برخی از برندها برای توسعه هرچه بیشتر محتوای بازاریابی شان اقدام به همکاری با طرف های ثالث می کنند. این امر شامل همکاری تبلیغاتی با سلبریتی ها یا اینفلوئنسرهاست. نکته مهم در این زمینه دشواری ارزیابی وضعیت کمپین در صورت همکاری با طرف های ثالث است. توصیه اساسی من در این بخش استفاده از سایت یا وبلاگ رسمی برندمان برای انتشار محتوای بازاریابی است. سپس در صورت نیاز امکان همکاری با طرف های ثالث را نیز خواهیم داشت.
ارزیابی کمپین ها بدون دسترسی به اطلاعات معتبر امکانپذیر نیست. توصیه بعدی من درباره استفاده از اطلاعات سایت رسمی برندمان برای بهبود وضعیت بازاریابی است. این امر اهمیت بسیار زیادی دارد. ما در نهایت باید از اطلاعات یک منبع مشخص برای ارزیابی مداوم وضعیت کمپین مان استفاده کنیم. بدون تردید دسترسی مداوم به طرف های ثالث امکانپذیر نیست بنابراین راهکار نهایی استفاده از اطلاعات سایت مان برای ارزیابی وضعیت خواهد بود. مزیت اصلی این شیوه سادهسازی حداکثری فرآیند ارزیابی کمپین های بازاریابی دیجیتال است.
4. زمانبندی بارگذاری پست
مدیریت مداوم کسب و کار برای بسیاری از بازاریاب ها بدل به دغدغه ای مهم شده است. اغلب برندها در مسیر رقابت سنگین با دیگر کسب و کارها وقت چندانی برای توجه به بارگذاری مداوم پست در شبکه های اجتماعی ندارند. نتیجه این امر کاهش انگیزه مخاطب هدف برای تعامل با آنهاست. راهکار مدنظر من در این بخش شامل زمانبندی دقیق برای بارگذاری محتواست. ما امکان تهیه محتوای بصری و متن یک پست از مدت ها قبل و سپس بارگذاری در بازه زمانی مناسب را داریم. به این ترتیب امکان استفاده از زمان های مرده روز فراهم می شود.
اگر شما در زمینه ایجاد زمان مناسب برای بارگذاری محتوای بازاریابی با مشکل مواجه هستید، استفاده از نرمافزارهای بازاریابی ایده مناسبی خواهد بود. چنین نرمافزارهایی پس از پیش بارگذاری پست در زمان مقرر آن را به طور عمومی بارگذاری می کنند. مزیت این شیوه عدم نیاز به نگرانی پیرامون وضعیت کمپین هاست. این تکنیک یکی از گزینه های مورد علاقه برندها برای سادهسازی مدیریت کمپین های بازاریابی محسوب می شود.
5. شخصیسازی مخاطب هدف
گروهبندی مخاطب هدف به دسته های مختلف نقش مهمی در سادهسازی فرآیند بازاریابی دارد. وقتی ما یک نوع محتوای مشخص برای تمام مخاطب های برندمان تولید کنیم، میزان تعامل به حد مطلوب نخواهد رسید. برندها باید تفاوت سلیقه جزئی مشتریان شان را به رسمیت بشناسند. فقط در این صورت امکان جلب نظر آنها فراهم می شود.
چالش اصلی در زمینه دستهبندی مشتریان مربوط به شناسایی سلیقه های مختلف است. بهترین راهکار در این زمینه نظرخواهی مستقیم از مشتریان خواهد بود. امروزه شبکه های اجتماعی نظیر اینستاگرام ابزارهای نظرسنجی مناسبی دارند بنابراین ما محدودیتی برای آگاهی از سلیقه های متفاوت مشتریان نخواهیم داشت.
مطلب مرتبط: افزایش آگاهی از بازاریابی دیجیتال و شبکه های اجتماعی در نهایت سادگی
6. استفاده دوباره از محتوای برندمان
اغلب محتواهای بازاریابی قدیمی در صورت به روز رسانی مناسب با اطلاعات جدید امکان استفاده دوباره خواهند داشت. این امر هزینه بازاریابی دیجیتال را به شدت کاهش می دهد. نکته مهم در این شیوه استفاده از اطلاعات مناسب برای به روز رسانی محتوای مان است. ما در حقیقت باید به دنبال شناسایی نقاط ضعف محتوای مان پس از گذشت زمان باشیم. به این ترتیب به روز رسانی کمپین های قدیمی هیچ دشواریای نخواهد داشت.