راهنمای بازاریابی در پینترست: همراه با بررسی مزایا و نقاط ضعف آن

زمانی که هنوز اینستاگرام در حد استارت آپی صفرکیلومتر به حساب می آمد، پینترست چند ماهی در بازار دست به دست شده و محبوبیت بی نهایت بالایی نیز به دست آورده بود. آن زمان پینترست با تمرکز بر روی محتوای بصری دل خیلی از کاربران را برد و تا همین امروز هم میلیون ها نفر در سراسر دنیا اوقات فراغت شان را با این پلتفرم دوست داشتنی پر می کنند. بازاریاب ها هم برای اینکه از قافله عقب نمانند، خیلی زود دست به کار شده و دنبال راه و رسم مارکتینگ در این فضا رفتند. اگرچه تا همین الان هم کلی کمپین موفق در پینترست اجرا شده اما هنوز هم خیلی از بازاریاب ها ترس زیادی برای ورود به این فضا دارند. چراکه پینترست آنقدر که اینستاگرام یا توئیتر در کانون توجه هستند، اسم و رسمی به هم نزده است. به علاوه، گاهی اوقات کار با این پلتفرم نیز گیج کننده می شود. پس چه بهتر که بدون حتی یک تلاش خشک و خالی قید آن را بزنیم!

اگر از مخاطب های پر و پاقرص روزنامه فرصت امروز باشید، خیلی خوب می دانید ما اصلا میانه خوبی با خالی کردن میدان نداریم. شما تا وقتی خودتان وارد گود نشده و شانس تان در این فضا را امتحان نکرده اید، نباید تسلیم شوید. خب مگر در این دنیا کار راحت هم وجود دارد؟ به همین خاطر ما در این مقاله کنارتان هستیم تا زیر و بم بازاریابی در پینترست را دربیاوریم. یادتان نرود در این مسیر شما تنها نیستید، بلکه میلیون ها بازاریاب دیگر هم به دنبال راهکارهایی برای موفقیت در پلتفرم محبوب پینترست هستند. به همین خاطر ما کارمان را از زیر صفر شروع می کنیم. این یعنی اول از همه یک تعریف درست و حسابی از پینترست و ویژگی های این پلتفرم را بررسی کرده و بعد هم مثل همیشه سراغ مزایای مارکتینگ در آن می رویم. البته اینجا یک تفاوت عمده میان مقاله مان درباره پینترست با بقیه مقالات مان در روزنامه فرصت امروز هست. ما در بررسی پینترست فقط به مزایای آن اکتفا نکرده ایم، در عوض سری هم به معایب و مشکلات بازاریابی در این محیط زده ایم. 

بازاریاب ها مثل کارگردان ‎ها هزاران دلیل برای رد کردن یک فیلمنامه یا انصراف از مشارکت در پروژه های سینمایی مختلف دارند. با این حال ما اینجا هستیم تا به شما ثابت کنیم بازاریابی در پینترست آنقدرها هم به ضررتان تمامی نمی شود و چه بسا با طراحی یک استراتژی استاندارد سکوی پرتابی برای موفقیت های سریالی پیدا کنید. پس آب دست تان است زمین گذاشته و در ادامه با ما همراه شوید. 

مطلب مرتبط: راهکارهای بازاریابی و درآمدزایی در پینترست

پینترست چه مدل پلتفرمی است؟

همانطور که در مقدمه گفتیم، ما این مقاله را از زیر صفر شروع می کنیم. اجازه دهید فرض کنیم هیچ کدام از ما تا حالا اسم پینترست هم به گوشش نخورده و اصلا نمی داند چطور باید از آن استفاده کند. احتمالا در چنین شرایطی گوگل بهترین منبع برای آشنایی با چنین پلتفرم ناشناخته ای خواهد بود. کافی است پینترست را گوگل کنید تا میلیون ها صفحه برای تان بالا بیاید. بی شک همین نتایج فراوان هم آدم را گیج می کند، اما مطابق معمول کسی حوصله ندارد صفحات گوگل را زیر و رو کرده و به همان نتایج ابتدایی اکتفا می کند. اگر بخواهیم براساس نتایج گوگل یه تعریف ساده سرهم کنیم، باید گفت پینترست در واقع یک پلتفرم عکس محور است که اتفاقا قبل از اینستاگرام هم وارد بازار شده.

بی شک تعریف بالا اطلاعات مفیدی برای بازاریاب های کاملا ناآشنا به پینترست دارد اما کسانی که قبلا تنی به آب زده و تا حدودی با پینترست آشنا هستند، انتظار تعریفی پر و پیمان تر را خواهند داشت. به همین خاطر ما در روزنامه فرصت امروز پینترست را پلتفرمی دارای الگوریتم هوشمند برای جست و جوی ساده ایده ها در قالب محتوای بصری می دانیم. تاکید ما بر روی محتوای بصری به این خاطر است که با کمی گشت و گذار در این پلتفرم متوجه تنوع فرمت ها در قالب ویدئوی کوتاه و گیف خواهید شد. به همین خاطر اگر با سختگیری تمام به ماجرا نگاه کنیم، پینترست فقط مربوط به عکس نیست. ماجرا جالب شد، نه؟

یکی از دلایل سختی کار با پینترست الگوریتم پیچیده آن برای جست و جو از میان انبوه محتوای این پلتفرم است. شما در پینترست به جای اینکه صرفا با هشتگ ها سر و کار داشته باشید، باید مفاهیمی نظیر پین (Pin) و بُرد (Board) را نیز بشناسید. دقیقا به همین خاطر بعضی از بازاریاب ها خیلی بی تفاوت از کنار مارکتینگ در پینترست عبور می کنند. اگر نظر ما را بپرسید، می گوییم آشنایی با این مفاهیم اصلا کار سختی نیست و به محض اینکه آنها را یاد بگیرید کار برای تان بی نهایت ساده خواهد شد. کافی است تا انتهای این مقاله با ما همراه باشید تا بدل به یک بازاریاب همه فن حریف در پینترست شوید. 

مزایا و معایب پینترست: به وقت دو دوتا چهارتا!

حالا که یک تعریف دقیق از پینترست در دست داریم، باید کم کم جلوتر رفته و با مزایای مارکتینگ در این پلتفرم نیز آشنا شویم. سرمربی های مشهور فوتبال مثل کلوپ یا مورینیو معمولا قبل از اینکه یک تاکتیک جدید را پیاده کنند، طوری آن را زیر تیغ نقد می برند که نگو. ما هم اینجا قصد داریم مثل همین سرمربی ها کارمان را با نهایت سختگیری جلو ببریم. اجازه دهید بدون مقدمه چینی های کلیشه ای یک راست برویم سر اصل مطلب؛ این شما و این هم مزایای و معایب بازاریابی در پینترست.

مزیت اول: دسترسی به ترافیک بالا

پینترست کاربران بی نهایت زیادی در سراسر دنیا دارد که بارها و بارها در طول روز به اکانت شان سر می زنند. ترجمه این عبارت به زبان بازاریابی یعنی دسترسی ساده به ترافیک بالا که اصلا هم کار راحتی نیست. این روزها اگر یک بازاریاب نتواند به ترافیک مناسب دسترسی داشته باشد، کلاهش پس معرکه خواهد بود. چراکه بهترین کمپین های بازاریابی هم وقتی کسی نباشد تا تماشای شان کند، فایده ای نخواهند داشت. 

همانطور که راه اندازی یک فروشگاه در مرکز شهر دسترسی شهروندان را بی نهایت ساده می کند، بازاریابی در پینترست هم به سادگی امکان بازدید کاربران از هر سایت یا دستگاه هوشمندی را به همراه دارد. برخلاف شبکه های اجتماعی مثل اینستاگرام، مدیران پینترست خیلی خوب به اهمیت دسترسی ساده کاربران به پلتفرم شان و بارگذاری بی دردسر انواع لینک ها توجه داشته اند. به همین خاطر از همان ابتدا محدودیتی برای کاربران در زمینه آپلود لینک قرار نداده اند. این نکته یکی از مزایای بی نهایت جذاب پینترست برای مارکترها محسوب می شود. به ویژه اگر تجربه بازاریابی در اینستاگرام را داشته باشید، این نکته اهمیتی دوچندان برای تان پیدا خواهد کرد. 

مطلب مرتبط: چطور در پینترست به فروش بالا دست پیدا کنیم؟

مزیت دوم: دسترسی ساده به اطلاعات 

هر بازاریابی دوست دارد کارش را با دقیق ترین اطلاعات دنیا پیش ببرد. به همین خاطر نیز معمولا شبکه های اجتماعی گزارش های متنوعی در اختیار بازاریاب ها قرار می دهند. البته این گزارش ها اصلا جواب کار مارکترهای حرفه ای را نمی دهد. به همین خاطر بازاریاب های کاردرست مثل جویندگان طلا دنبال بهترین پلتفرم ها و موسسات برای دریافت اطلاعات دقیق درباره عملکرد محتوای شان هستند. البته یک استثنا مهم این وسط وجود دارد و آن وضعیت پینترست است. شما به عنوان یک بازاریاب کاربلد لازم نیست کلی از وقت تان را برای پیدا کردن موسسات معتبر تلف کنید. در عوض گزارش های لحظه به لحظه پینترست آنقدر دقیق و کاربردی هست که شما را از هر منبع دیگری بی نیاز کند. خب مگر یک بازاریاب به غیر از اطلاعات دقیق درباره کمپینش دیگر چه چیزی برای موفقیت لازم دارد؟

الگوریتم پیشرفته پینترست مارکترها را طوری جلو می اندازد که انگار سوار ماشین زمان شده اید و در سال 2050 مشغول بازاریابی هستید. فکر می کنم شما هم قبول داشته باشید با این حساب رابط کاربردی گیج کننده پینترست قابل توجیه باشد، مگر نه؟

مزیت سوم: الگوریتم پیشرفته بدون نیاز به لایک یا کامنت

اینستاگرام و سایر شبکه های اجتماعی چند سالی هست که دنبال کاهش اهمیت لایک و کامنت در پلتفرم شان هستند. باور کنید یا نه، محوریت لایک و کامنت خیلی وقت ها برای کاربران دردسرساز می شود. اجازه دهید یک مثال کلیدی در این رابطه بزنیم. برندی را فرض کنید که تازه وارد عرصه رقابت با بقیه کسب و کارها شده و هر روز یک پست آموزشی برای مخاطبش بارگذاری می کند. در فضایی که تعداد لایک و کامنت حرف اول و آخر را می زند، احتمالا مدیران برند قصه مان دیر یا زود به این نتیجه می رسند که باید دست به جیب شده و کلی لایک و کامنت فیک بخرند. فضای عجیب و غریب خیلی از شبکه های اجتماعی دقیقا به خاطر همین خریدهای بی رویه لایک و فالوور است.

شاید فکر کنید این کاربران هستند که تعداد لایک و فالوور را تا این اندازه مهم کرده اند. در این صورت باید پای الگوریتم شبکه های اجتماعی را نیز به بحث باز کنیم. اگر محتوای شما در توئیتر لایک، کامنت یا ری توئیت زیادی دریافت نکند، فقط آنهایی که شما را فالو داشته باشند، محتوای تان را خواهند دید. به علاوه، خیلی وقت ها برای فالوور برندتان هم محتوای بدون لایک یا کامنت نمایش داده نمی شود. هم اینها کلی دردسر برای برندها به همراه داشته و کارشان را حسابی سخت می کند. این وسط اوضاع پینترست کاملا متفاوت است. کاربران در پینترست بدون هیچ دردسری امکان مشاهده انواع و اقسام محتوا و ایده های مختلف را دارند؛ به همین سادگی!

ما در روزنامه فرصت امروز معتقدیم امپراتوری لایک و فالوور در شبکه های اجتماعی به زودی از بین خواهد رفت. در این مسیر پینترست از مدت ها قبل برای حذف اهمیت چنین مواردی گام برداشته و حسابی هم بین بازاریاب ها محبوب شده است. پس اگر دوست دارید طعم بازاریابی به سبک آینده نگرانه را بچشید، پینترست را دست کم نگیرید.

مزیت چهارم: بازاریابی بدون هزینه 

در دورانی که ایلان ماسک قدم به قدم کار با توئیتر را پولی می کند، آشنایی با پلتفرمی محبوب که هنوز خیلی پولکی نشده، بهترین هدیه دنیا برای بازاریاب ها خواهد بود. بی شک هر کاری در بُعد تبلیغاتی اش روی دست برندها هزینه زیادی می گذارد، اما وقتی پای بازاریابی وسط باشد، پینترست خیال من و شما را راحت کرده است. بر این اساس شما می توانید بدون نگرانی بابت از دست دادن بودجه کارتان در پینترست را شروع کرده و یک دلار هم از سرمایه تان کم نشود. 

بازاریابی تا حد زیادی شبیه سرمایه گذاری در بورس است. اگر شما بدون مقدمه کارتان را با خرید و فروش سهام های واقعی شروع کنید، احتمالا کلی ضرر کرده و دست خالی روانه خانه خواهید شد. با این حال اگر تا چند هفته به طور آزمایشی کارتان در این صنعت بزرگ را دنبال کنید، نتیجه بسیار بهتری در انتظارتان خواهد بود. پس به جای اینکه همان اول کار با انواع و اقسام گزینه های تبلیغاتی دخل همه بودجه تان را بیاورید، کمی هم به فکر بازاریابی ارگانیک باشید. به ویژه که پینترست هم حمایت خوبی از کمپین های ارگانیک کرده و چشمداشت مالی نیز به کمپین ها ندارد. 

مطلب مرتبط: بازاریابی در پینترست با ایده های طلایی

نقطه ضعف اول: ترافیک به شدت ویژه 

پینترست فضایی عمومی برای گشت و گذار همه نیست. خیلی از مردم تا وقتی اینستاگرام، یوتیوب و هزار و یک پلتفرم دیگر دم دست شان است، حتی گذرشان هم سمت پینترست نمی افتد. به همین خاطر در ارزیابی دقیق از وضعیت پینترست خیلی از برندها دور آن را خط می کشند. اگرچه اغلب بازاریاب ها صرفا از مارکترهای کارکشته تقلید می کنند، اما دلیل اصلی ترس از پینترست ترافیک به شدت ویژه آن است، نه چیزی دیگر.

وقتی از ترافیک ویژه حرف می زنیم، منظورمان کمبود کاربران پینترست نیست. در عوض کسانی که در پینترست حضور دارند، معمولا سلیقه به شدت خاصی داشته و دنبال محتوای تخصصی هستند. به همین خاطر بازاریابی به طور عمومی یا کلی در این فضا سودی نصیب برندها نخواهد کرد. بنابراین اگر فکر کرده اید بازاریابی در این پلتفرم هم مثل توئیتر یا یوتیوب است، سخت دراشتباهید. 

نقطه ضعف دوم: پینترست کسب و کار محور نیست!

همانطور که قبلا گفتیم، پینترست یکی از بهترین پلتفرم ها برای بازاریابی محسوب می شود؛ چراکه مثل یک دوست وفادار نه تنها دنبال کسب درآمد از قبل شما نیست، بلکه کلی اطلاعات تخصصی را نیز به طور کاملا رایگان در اختیارتان قرار می دهد. اگر بازاریاب باهوشی باشید، خیلی زود به این ماجرا شک کرده و دنبال یک ایراد مهم می گردید. هرچه باشد کسی در دنیا دلش به حال شما نسوخته که قید درآمدزایی را بزند!

ماجرا درباره امکانات عجیب و غریب پینترست برای بازاریاب به یک نکته کلیدی ختم می شود. مدیران پینترست اساس این پلتفرم را برای کسب و کارها طراحی نکرده اند. این یعنی هدف اصلی در پینترست کیفیت بالای دسترسی کاربران به ایده های بصری است. حالا اگر برندها این وسط توانایی بازاریابی پیدا کردند، چه بهتر. وگرنه دغدغه اصلی مدیران پینترست حضور کسب و کارها در پلتفرم شان نیست. 

احتمالا این نکته که پینترست دغدغه کسب و کارها را ندارد، خیلی برای تان تکان دهنده خواهد بود. این امر باعث شده برندها معمولا با ترس و لرز وارد دنیای رنگارنگ پینترست شوند. البته ماجرا همیشه تا این اندازه پیچیده نیست؛ چراکه بدون مزایای شاخص برای برندها، کاربران اعتماد بیشتری به پینترست دارند. همین امر بازاریاب های کارکشته را مجاب کرده هر طور شده در این پلتفرم دست به تولید محتوا بزنند. بنابراین در یک تحلیل کلی شما باید انتظار شرایط سخت تر برای بازاریابی در پینترست را داشته باشید. با این حال چنین سختی در صورتی که از کارتان مطمئن باشید، ارزشش را خواهد داشت. 

نقطه ضعف سوم: اتوماسیون در پینترست جایی ندارد

اگر بخواهیم نکته قبلی درباره پینترست را ادامه دهیم، به طور منطقی به سختی های بیشتری برخواهیم خورد. البته پینترست به طور کامل بی خیال برندها نیست؛ چراکه اطلاعات رایگان و صدالبته دقیقی برای بازاریاب ها آماده می کند. با این حال در ورژن بیزینس که مخصوص کسب و کارها طراحی شده، سطح امکانات بی نهایت کمتری از نظر اتوماسیون در دسترس شما خواهد بود. 

بازاریاب هایی که سابقه طولانی در زمینه تولید محتوا دارند، خیلی خوب اهمیت اتوماسیون را درک می کنند. ما در روزنامه فرصت امروز قبلا درباره اتوماسیون و مزایای آن برای کارآفرینان حسابی با شما گپ زده ایم. بنابراین لازم نیست اینجا دوباره همان مطالب را تکرار کنیم. لُب مطلب اینکه شما قرار نیست در پینترست با خیال راحت از سرویس های اتوماسیون استفاده کنید؛ چراکه امکانات این پلتفرم برای کسب و کارها محدودتر از این حرف هاست. البته این اقدام به خاطر ضعف های تکنولوژیک نیست. در عوض ایده پس ذهن مدیران پینترست ساده نگه داشتن فضای شبکه اجتماعی شان برای تقویت فعالیت واقعی کاربران و حتی برندهاست. حالا اگر شما دوست ندارید خودتان را به دردسر انداخته و بدون اتوماسیون کارتان را پیش ببرید، ماجرا کاملا فرق خواهد کرد. 

مطلب مرتبط: 10 نکته در رابطه با پینترست

نقطه ضعف چهارم: نیاز به تولید محتوای بیشتر

پینترست علی رغم اینکه یکی از تخصصی ترین پلتفرم های دنیاست و کاربرانش هم دنبال هر نوع محتوای عادی نیستند، اما حجم زیادی از محتوا را در خودش جای داده است. اینطوری شما می توانید بدون اینکه ساعت ها بین هشتگ های مختلف در گشت و گذار باشید، محتوای دلخواه تان را پیدا کنید.

اگرچه حجم بالای محتوای پینترست خیلی به نفع کاربران است، اما از طرف دیگر بازاریاب ها را در شرایط عجیبی قرار می دهد. شما در این شرایط برای جلب نظر کاربران باید تلاش دوچندانی در زمینه تولید محتوا داشته باشید. این یکی از مهمترین نقاط ضعف پینترست در مقایسه با بقیه پلتفرم ها محسوب می شود. از طرف دیگر تاثیرگذاری بهینه بر روی کاربران دیگر به این راحتی نخواهد بود. چراکه شما عملا در فضایی مشغول رقابت با دیگران هستید که پای کلی محتوای رنگارنگ وسط است. چه بسا این وسط حتی یک نفر هم سراغ محتوای تجاری شما نیاید.

بازاریابی در پینترست: یک راهنمای کاربردی

حالا که با مزایا و نقاط ضعف بازاریابی در پینترست آشنا شدید، نوبتی هم باشد باید سری به شیوه بازاریابی در این پلتفرم بزنیم. تمام توضیحات و بررسی های قبلی ما اگر به تکنیک های کلیدی برای مارکتینگ منتهی نشود، هیچ ارزش و اعتباری نخواهد داشت. پس اجازه دهید بدون اتلاف وقت برویم سراغ راه و رسم بازاریابی در پینترست. ما در این بخش توصیه هایی عمومی برای همه کسب و کارها و کارآفرینان مایل به حضور در فضای پینترست ارائه خواهیم کرد. نکته کلیدی در این میان رعایت همه این نکات در کنار هم است. وگرنه نتیجه نهایی تلاش های تان آنطور که باید و شاید از آب درنمی آید. 

طراحی استراتژی جامع: پیش به سوی پینترست

هر کاری در این دنیا باید با برنامه ای دقیق همراه باشد، در غیر این صورت نه تنها خبری از موفقیت در آن نخواهد بود، بلکه خیلی شانس بیاورید با انبوهی از شکست های پشت سرهم تنها نخواهید ماند. همانطور که یک معمار حرفه ای قبل از هر کاری نقشه ای دقیق از ساختمان مد نظرش را طراحی می کند، شما هم برای بازاریابی در پینترست باید اول از همه یک نقشه راه ترسیم کنید. اگر بخواهیم به زبان بازاریاب ها حرف بزنیم، این نقشه راه همان استراتژی جامع مارکتینگ خواهد بود. 

اولین سوالی که درباره استراتژی جامع بازاریابی در پینترست مطرح می شود، کم و کیف آن است. به زبان خودمانی، اصلا این استراتژی چی هست و به چه دردی می خورد؟ اجازه دهید برای توضیح این مطلب یک مثال دم دستی بزنیم. تیم فوتبالی را فرض کنید که بدون هیچ برنامه و طرحی برای گلزنی یا دفاع وارد میدان شود. بی شک این تیم در برابر رقبای گردن کلفت حرفی برای گفتن نخواهد داشت؛ چراکه تکلیف بازیکنان در زمین با خودشان هم مشخص نیست. ماجرا درباره بازاریابی در پینترست نیز تقریبا همین شکلی است. 

شما برای طراحی یک استراتژی استاندارد بازاریابی در پینترست لازم نیست کار عجیبی انجام دهید. فقط چندتا نکته کلیدی زیر را گوشه چشم داشته باشید تا کارتان حسابی راحت شود:

•    هدف گذاری برای بازاریابی در پینترست مثل هر شبکه اجتماعی دیگری باید هوشمندانه انجام شود. هدف گذاری هوشمند (SMART) به شاخص هایی نظیر قابلیت اندازه گیری، تحقق پذیری، ارتباط با حوزه کاری، زمان بندی و مشخص و معین بودن هر هدف ربط پیدا می کند. بر این اساس اگر شما بدون در نظر گرفتن هدفی با ویژگی های بالا وارد گودِ بازاریابی در پینترست شوید، کلاه تان پس معرکه خواهد بود.

•    آشنایی با فضای کلی پینترست کار چندان سختی نیست. کافی است برای چند هفته گزارش های تیم فنی این پلتفرم را زیر و رو کرده تا حساب کار دست تان بیاید. اینطوری با آگاهی دقیق تر شروع به تولید محتوا در پینترست خواهید کرد. 

•    تعیین مخاطب هدف در پینترست به خاطر خاص بودن کاربران آن اهمیت بالایی دارد. اگر شما تکلیف تان را با مخاطب هدف مشخص نکنید، هیچ کس شما را جدی نخواهد گرفت. پس برای ثبات وضعیت برندتان هم که شده این بخش را کاملا جدی بگیرید. 

•    ارزیابی وضعیت رقبا و شیوه های تولید محتوا از طرف آنها نیز اهمیت بالایی دارد. شما با چنین کاری به مرور زمان یاد می گیرید چه تکنیک ها و ایده هایی در پینترست جواب می دهد. به طور مشابه ایده های غلط هم در طول این بررسی های موشکافانه از لیست تولید محتوای تان حذف خواهد شد. 

•    طراحی تقویم محتوا برای تولید به موقع و بارگذاری سریع پست ها در پینترست یکی از نیازهای ضروری هر استراتژی جامع بازاریابی محسوب می شود. شما بدون تقویم محتوایی عملا شانسی برای اثرگذاری بر روی مخاطب تان نخواهید داشت؛ چراکه انتشار نامنظم پست ها فقط کاربران را سردرگم خواهد کرد، نه چیزی بیشتر.

بی شک نکات خلاصه بالا خیال شما را بابت موفقیت صددرصدی در بازار راحت نمی کند. با این حال نقطه شروع مناسبی برای کارتان خواهد بود. یادتان باشد یک استراتژی استاندارد سقف مشخصی ندارد و می توانید همیشه آن را ارتقا دهید. با این حال کف استانداردهای لازم برای استراتژی بازاریابی در پینترست همین نکاتی است که مرور کردیم. پس دست کم آنها را به خوبی رعایت کنید. 

مطلب مرتبط: چگونه در پینترست فالوور بیشتر به دست بیاوریم؟

پین کردن محتوای جذاب و تعامل برانگیز: به وقت هماهنگی با سلیقه مخاطب

گاهی اوقات بازاریاب ها همان محتوایی را تولید می کنند که خودشان می پسندند. این وسط هم اصلا مهم نیست کاربران چه سلیقه ای دارند یا چه محتوایی لازم شان می شود. انگار که اصلا چیزی به اسم مخاطب وجود خارجی هم ندارد. اگر شما هم تا حالا با این دست فرمان محتوا تولید می کردید، دیگر داستان فرق کرده است. حالا باید شیوه کارتان را عوض کنید؛ چراکه پینترست و کاربرانش با کسی شوخی ندارند. کافی است برای یک بار هم که شده محتوایی خلاف سلیقه مخاطب تان تولید کنید تا برای همیشه دور اسم تان را با خودکار قرمز خط بکشند. 

قبل از اینکه جلوتر رفته و ویژگی های پین های تعاملی را بررسی کنیم، باید اندکی درباره خود مفهوم پین با هم گپ بزنیم. اگر بخواهیم دور تعاریف پیچیده را خط بکشیم، پین در واقع همان بوک مارک خودمان است. یعنی کاربران با پین کردن محتوای مورد علاقه شان در واقع آنها را در مجموعه ای مجزا کنار گذاشته تا هر وقت دل شان خواست آنها را مشاهده کنند. وقتی چند تا پین در کنار هم قرار می گیرد، پای بُرد به بحث باز می شود. بُرد در واقع مثل فولدری است که کاربران پین های مشابه هم را در آن قرار می دهند. پس وقتی درباره طراحی پین های تعاملی با شما حرف می زنیم، در واقع دسته بندی دقیق و کارآمد محتوا را مد نظر داریم. اینطوری شما می توانید بدون دردسر اضافه دست به تولید محتوا زده و کارتان را نیز بی نهایت آسان تر کنید. یادتان نرود این روزها کاربران در پینترست به محتوای یکه و تنها توجهی نشان نمی دهند. در عوض این پین و بُردها هستند که حرف اول و آخر را خواهند زد. 

حالا که متوجه شدید پین ها چقدر مهم هستند، باید کمی هم درباره ویژگی های یک پین جذاب و تعامل برانگیز صحبت کنیم. پس شش دانگ حواس تان را به این نکات اختصاص داده و همه کارهای تان را کنار بگذارید:

•    براساس مطالعه موسسه هوت سویت (HootSuite) 82 درصد از پین های محبوب در پینترست در حالت عمودی هستند. دلیل این محبوبیت بالا سازگاری تصاویر عمودی با صفحه نمایش گوشی های هوشمند است. پس اگر شما هم دوست دارید مو لای درز کارتان نرود، کافی است یکبار هم که شده محتوای مورد نظرتان برای پینترست را در قالب عمودی منتشر کنید. 

•    کپشن ها حتی در پینترست هم اهمیت خاص خود را دارد. بنابراین اگر فکر کرده اید محتوای تان در پینترست بدون کپشن به جایی می رسد، سخت در اشتباهید. طرح یک سوال کلیدی یا نظرخواهی از کاربران ایده بسیار مناسبی برای تعامل بیشتر خواهد بود. اینطوری شما با یک تیر دو نشان خواهید زد. هم تعامل بیشتری با کاربران خواهید داشت، هم اینکه از نظر سئو کلی جلو می افتید. خب هرچه باشد گوگل معنای تصاویر شما را که متوجه نمی شود. در عوض این کپشن ها هستند که الگوریتم گوگل را راهنمایی خواهند کرد. 

•    لینک های خراب همیشه روی اعصاب آدم راه می رود. این امر درباره پینترست نیز مصداق دارد. اگر شما در پروفایل یا پست تان از لینک های خاصی استفاده می کنید، باید مطمئن شوید این لینک ها کاملا سالم هستند. وگرنه خیلی زود صدای کاربران بلند شده و دسته جمعی برندتان را کنار خواهند گاشت. آن وقت هر چقدر تلاش کنید دیگر فایده ای ندارد. 

•    شما در پینترست با هر محتوایی که منتشر می کنید، در واقع قدمی به سوی برندینگ نیز برمی‎دارید. به همین خاطر باید حواس تان به ارتباط میان محتوای اکانت و ماهیت برندتان باشد. وگرنه حوزه کاری برندتان برای کمتر کسی باورپذیر خواهد بود. مثلا برندی را در نظر بگیرید که در صنعت رستورانداری فعال است، اما پین های پینترستش همگی در دنیای مد و پوشاک جریان دارد. بی شک حوزه کاری چنین برندی حتی برای یک نفر هم باورپذیر نخواهد بود. 

بازاریاب ها در دنیای پینترست آزادی عمل بی نهایت زیادی دارند. با این حال اگر دوست دارید محتوای تان در همان لحظه اول مخاطب تان را میخکوب کند، باید نکات بالا را مو به مو رعایت کنید. اینطوری پین های جذاب و صدالبته تعاملی خواهید داشت. 

امتحان فرمت های مختلف: پینترست فقط عکس نیست!

اکرچه اغلب کاربران پینترست را به عنوان یک پلتفرم عکس محور می شناسند اما از همان اوایل تنوع فرمت ها در پینترست مشهود بود. کافی است نگاهی به اکانت نایک در پینترست بیندازید تا متوجه اهمیت فرمت ویدئو شوید. بازاریاب های این برند در پینترست به جای اینکه فقط تصاویری از محصولات شان بارگذاری کنند، ویدئوهای هیجان انگیز با حضور افتخاری ستاره های دنیای ورزش نیز تدارک دیده اند. البته همه این ویدئوها کوتاه و مختصر هستند؛ چراکه در پینترست جایی برای ویدئوهای طولانی نیست. خب اگر قرار بود اینجا هم خبری از ویدئوهای طولانی باشد، پینترست تبدیل به شعبه دوم یوتیوب می شد!

علاوه بر ویدئو و عکس که دو تا از مهمترین فرمت های پینترست هستند، شما امکان طراحی پین های خرید را هم دارید. این پین ها به طور تخصصی به کاربران برای خرید مستقیم کمک کرده و تنوعی از عکس، ویدئو و گیف را شامل می شود. برندها معمولا در چنین فضایی حتی از لینک های جانبی نیز سود می برند. بنابراین هیچ دلیلی ندارد جلوی خودتان را گرفته و فقط روی یک فرمت خاص تمرکز کنید. یادتان باشد این روزها مردم حتی اگر بهترین محتوا را هم جلوی شان بگذارید، اگر کمی تنوع به خرج ندهید آن را پس خواهند زد.

مطلب مرتبط: چگونه برندمان را در پینترست توسعه دهیم / 4 راهکار برای جلب نظر کاربران پینترست به مطالب سایت مان

طراحی دقیق بُردها: وقتی پین ها به تنهایی جوابگو نیستند

قبلا به شما درباره پین ها گفتیم اما الان نوبت به بُردها رسیده است. اگر یادتان باشد قبلا گفتیم بُردها در واقع نقش فولدر برای منظم کردن پین ها را بازی می کنند. به همین خاطر اگر دوست دارید کاربران با دسته بندی دقیق و هیجان انگیزی از محتوای تان رو به رو شوند، طراحی بُرد اجتناب ناپذیر خواهد بود. شاید پیش خودتان بپرسید بُردها به غیر از دسته بندی محتوا اهمیت دیگری هم دارند؟ اگرچه این سوال عجیب به نظر می رسد اما ارزش بررسی را دارد. 

براساس گزارش پینترست، 97 درصد از محتوای این پلتفرم از سوی کاربران حقیقی تولید و بارگذاری می شود. این یعنی سهم برندها در این بازار گسترده فقط و فقط 3 درصد است. حالا اگر شما در این ماراتن شلوغ محتوای تان را به موقع دسته بندی نکنید، همین سهم اندک را نیز به مرور از دست خواهید داد. به علاوه، محتوای تان به طور معمولی هیچ بازدید و توجهی جلب نخواهد کرد. پس چه بهتر که از همان اول به فکر ایجاد بُردهای مشخص و دسته بندی محتوای تان باشید. اینطوری کاربران خیلی راحت تر به محتوای تان دسترسی خواهند داشت. 

شما را نمی دانم، ولی من که اصلا حوصله گشت و گذار در پینترست برای پیدا کردن محتوای برندها را ندارم. اگر هشتگ ها در بقیه شبکه های اجتماعی سلطه بی برو برگشتی دارند، پینترست کاملا با پین و بُرد معنا پیدا می کند. پس لطفا قواعد بازی در پینترست را رعایت کنید تا کمپین بازاریابی موفقی داشته باشید. هر جا هم که به مشکل خوردید، کافی است دوباره برگردید و دستی به سر و گوش بُردهای اکانت تان بکشید. به علاوه، همیشه برندهای بزرگ نیز در دسترس هستند تا در یک چشم به هم زدن از آنها الگوبرداری کنید. 

سئو کپشن: هماهنگی با موتور جست و جوی پینترست

وقتی کسی وارد دنیای بازاریابی می شود، نمی تواند نسبت به سئو محتوا بی تفاوت بوده و خیلی راحت از کنار آن بگذرد. همانطور که یک بازیگر باید توانایی ایفای نقش های اکشن را نیز در کنار الگوهای کمدی داشته باشد، بازاریاب ها هم در کنار تولید محتوای خیره کننده باید سئو آنها را نیز پیش چشم داشته باشند. وگرنه حتی ایده های طلایی شما نیز سرنوشتی بهتر از نابودی نخواهند داشت. 

 از آنجایی که تا حالا همه کارهای ما درباره پینترست با بقیه شبکه های اجتماعی فرق داشته، شاید فکر کنید اینجا هم چنین ماجرایی در انتظارتان است. در این صورت باید خیال تان را کاملا راحت کنیم؛ چراکه سئو کپشن در پینترست هیچ فرقی با بقیه پلتفرم ها ندارد. کافی است کلیدواژه های مناسب با پست تان را پیدا کرده از آن در قالب کپشن استفاده کنید. اینطوری مسیرتان برای جلب نظر کاربران بی نهایت هموار خواهد شد. 

پیدا کردن کلیدواژه ها برای استفاده در پینترست کار خیلی سختی نیست. شما علاوه بر ابزارهای گوناگون گوگل در این زمینه می توانید همیشه روی اطلاعات خودِ پینترست نیز حساب باز کنید؛ چراکه تیم فنی این پلتفرم کلیدواژه های محبوب را در گزارش های ماهانه اش درج می کند. بنابراین شما دیگر هیچ عذر و بهانه ای برای سئو نامناسب محتوا در این پلتفرم نخواهید داشت. 

ارزیابی نتایج کمپین: گام آخر

تا اینجای کار شما روش های اساسی برای تولید محتوای حرفه ای در پینترست را یاد گرفته اید. حالا مثل بازیگری هستید که تجربه اولین ایفای نقش جلوی دوربین را داشته و باید اول از همه خودش کارش را نقد کند. کافی است مثل یک کارشناس بی طرف کمپین تان را زیر ذره بین برده تا تکلیف همه چیز مشخص شود. 

معمولا بازاریاب ها اول کارشان اهداف متنوعی برای کارشان تعیین می کنند. ما هم در این مقاله به اهمیت تعیین اهداف هوشمند اشاره کردیم. در این مرحله کافی است نگاهی به وضعیت کمپین و تحقق اهداف موردنظر کنید. اگر اغلب اهداف مورد نظرتان برآورده شده، کمپین تان موفقیت آمیز محسوب می شود. با این حال اگر کلی ایراد و ناکامی در کمپین تان به چشم می خورد، باید برای تلاش های بعدی روش کارتان را عوض کنید. وگرنه با کلی مخاطب ناراضی تنها خواهید ماند. 

سخن پایانی

پینترست یکی از پلتفرم های قدیمی محسوب می شود که اتفاقا به نوعی تافته جدابافته نیز هست. از رابط کاربردی گرفته تا الگوریتم دسته بندی محتوا، همه و همه در پینترست کاملا فرق دارند. به همین خاطر اگر شما قصد دارید مارکتینگ موفقی در این فضا داشته باشید، چاره‎ای به غیر از آشنایی با زیر و بم این پلتفرم ندارید. ما در روزنامه فرصت امروز امیدواریم نکات مورد بحث در این مقاله کمکی هرچند کوچک به شما برای آشنایی بیشتر با پینترست و راه و رسم بازاریابی در آن کرده باشد. مثل همیشه اگر سوالی داشتید، ما همیشه آماده کمک به کسب و کارتان هستیم. 

مطلب مرتبط: راهکارهای پینترست (Pinterest) برای ارتقای جایگاه برند شما / کسب‌ و‌ کار خود را اجتماعی‌ تر کنید

منابع:

https://blog.hubspot.com

https://blog.hootsuite.com

https://brandongaille.com

https://kinsta.com