بعضی از برندها همیشه در یاد و خاطره مشتریان حضور دارند. حتی اگر هفته ها خبری از کمپین های تبلیغاتی چنین برندهایی نباشد، باز هم با یک اشاره دل مشتریان را به دست می آورد. مثلا در صنعت فست فود شاید میلیون ها رستوران محلی در سراسر دنیا وجود داشته باشد، اما تا صحبت از این حوزه می شود، فکر همه درگیر اسم هایی مثل مک دونالد یا برگرکینگ می شود. دلیل این امر چیزی نیست به غیر از ثبات برند.
ثبات برند، همانطور که از اسمش به نظر می رسد، به بحث میزان تداوم یک کسب و کار در بازار اشاره دارد. اینکه کسب و کار شما امروز در بازار باشد و فردا دیگر خبری از آن نشود، اصلا ثبات برند محسوب نمی گردد. درست به همین خاطر برخی از کسب و کارها در بازار با حضور مداوم حساب شان را از بقیه جدا کرده اند. در این میان مسئله ثبات برند فقط بر مدت زمان حضور یک کسب و کار در بازار تاکید ندارد. در عوض نکاتی مثل هماهنگی میان اجزای یک برند نیز مورد توجه قرار می گیرد.
وقتی درباره برندهایی مثل آمازون حرف می زنیم، معمولا اجزای مختلف آن در هماهنگی بسیار بالایی با هم به سر میبرند. این امر به شما کمک می کند تا به راحتی برند موردنظر را تشخیص داده و همیشه انتظارات مشخصی از آن داشته باشید.
مسئله ثبات برند در طول سال های اخیر بدل به بحثی جذاب شده که همه را درگیر خودش کرده است. درست به همین خاطر اغلب کارآفرینان برای اینکه کمی هم که شده اوضاع شان در بازار را بهبود ببخشند، سراغ ثبات برند می روند. بی شک در این مسیر الگوهای متنوعی برای پیشبرد کارها وجود دارد، اما شما وقت کافی برای آزمون و خطای همه آنها را ندارید. به همین خاطر ما در این مقاله همراه تان هستیم تا یک مرور کامل بر استراتژی ثبات برند و راهکارهای تقویت آن داشته باشیم. پس با ما همراه باشید تا برخی از مهمترین نکات در این راستا را مرور کنیم.
مطلب مرتبط: 7 جزء اساسی یک استراتژی برند قدرتمند چیست؟
ثبات برند چیست؟
اگرچه در مقدمه مقاله کمی درباره ثبات برند حرف زدیم، اما بد نیست ماجرا را کمی تخصصی تر نیز دنبال کنیم. این مفهوم در واقع به بازه زمانی حضور یک کسب و کار در بازار و همچنین میزان هماهنگی میان اجرای اصلی سازنده هویتش اشاره دارد. بی شک همه ما برندهایی را دیده ایم که شعارهای تبلیغاتی شان هیچ هماهنگی با هویت کلی آنها ندارد. خب استراتژی ثبات برند در پی کاهش این ناهماهنگی ها و ایجاد ثبات بیشتر در نگاه مشتریان است.
وقتی شما یک برند باثبات داشته باشید، به راحتی امکان اثرگذاری بر روی بازار را خواهید یافت. به علاوه، توجه بیشتری از سوی رسانه ها هم جلب می کند. البته مزایای ثبات برند به همین نکات محدود نمی شود. به همین خاطر ما در بخش بعدی سراغ مزایای این استراتژی برای کسب و کارها خواهیم رفت. پس با ما همراه باشید تا نگاهی دقیق به ماجرا بیندازیم.
مزایای ثبات برند
هر کاری در این دنیا باید مزایای خاص خودش را داشته باشد. شما را نمی دانم، ولی من که حاضر به یادگیری یک استراتژی به درد نخور نیستم. این امر به شما کمک می کند تا اوضاع تان در بازار را به طور قابل ملاحظه ای بهبود بخشیده و جلوی انتخاب های ناآگاهانه را بگیرید. ما در ادامه به برخی از نکات مهم در زمینه مزایای ثبات برند اشاره خواهیم کرد.
افزایش شهرت برند
شهرت برند مسئله ای نیست که به این راحتی ها فراموشش کنیم. هر برندی که در بازار شهرت بیشتری داشته باشد، به طور طبیعی مشتریان را کنار خودش جمع می کند. البته وقتی درباره شهرت حرف می زنیم، منظورمان فقط شهرت مثبت است؛ چراکه به شما امکان اثرگذاری بر روی مخاطب هدف به طور حرفه ای را داده و خریداران عادی را بدل به مشتریان وفادار برندتان خواهد کرد.
نکته کلیدی که در این میان باید درباره اش حسابی حرف بزنیم، مسئله مربوط به اثر ثبات برند بر شهرت کسب و کار است. ماجرا در این میان تا حد زیادی ساده است. وقتی شما یک برند باثبات دارید، خیلی راحت تر اعتماد مشتریان را جلب خواهید کرد. کافی است چند دقیقه خودتان را به جای مشتریان گذاشته و سختی های یافتن یک برند مورد اعتماد را مرور کنید؛ آن هم در بازارهایی که همیشه بی ثبات بوده و پر از افراد سودجو هستند.
ماندگاری بهتر برند در ذهن مخاطب
برندهایی که ثبات بالایی دارند، خیلی راحت تر در ذهن مخاطب باقی می مانند. این یعنی شما به جای اینکه هزاران دلار صرف بازاریابی و تبلیغات کنید، به طور رایگان در ذهن مشتریان ثبت خواهید شد. این امر به شما کمک می کند تا بدون هیچ مشکلی از اثرگذاری لازم بر روی مخاطب تان بهره مند شده و کارتان را بدون هیچ مشکلی جلو ببرید. نکته کلیدی دیگر اینکه شما می توانید با استفاده از ماندگاری در ذهن مخاطب فروش ساده تری را نیز تجربه کنید.
مطلب مرتبط: ثبات در عین پویایی؛ رمز زنده ماندن برند
وقتی یک نفر برای خرید نوشابه وارد فروشگاه می شود، به صرف محصولی به عنوان نوشابه فکر نمی کند. در عوض احتمالا پیش خودش می گوید «بروم یک کوکا کولا یا پپسی بخرم»!
مسئله بالا به خوبی اهمیت ثبات برند در بازار را نشان می دهد. به طوری که مشتریان دیگر به گزینه هایی به غیر از شما فکر هم نمی کنند، چه برسد به اینکه دنبال خرید از آنها باشند.
صدمه پذیری کمتر
برندهایی که ثبات بالایی در بازار دارند، دوام بیشتری در قبال آسیب های احتمالی از سوی دیگران دارند. مثلا در صورتی که کسب و کار شما ثبات بالایی داشته باشد، بحران های مالی یا حتی اشتباهاتی که در بازار روی می دهد، کمتر مشتریان را نسبت به کسب و کارتان بی اعتماد خواهد کرد.
یادتان باشد، شما نمی توانید از اعتماد بالای مشتریان سوءاستفاده کنید؛ چراکه خیلی زود دست تان برای آنها رو شده و دیگر کسی در بازار به شما اعتماد نخواهد کرد. پس بهتر است قبل از اینکه اعتماد تمام مشتریان را از دست بدهید، یک استراتژی واقعی برای حضور در بازار تنظیم کنید.
ثبات برند فقط مقدمه ای برای موفقیت کسب و کارتان در بازار محسوب می شود. پس اگر فکر می کنید با استفاده از این استراتژی اوضاع تان به طور کامل رو به راه شده و دیگر هیچ چیز جلودارتان نیست، سخت در اشتباهید. این روزها یکی از نکاتی که به طور ویژه برای کسب و کارها اهمیت دارد، مسئله مربوط به صدمه پذیری است. وقتی این مشکل را حل کردید، باید به دنبال توسعه کسب و کارتان در مقیاس وسیع نیز باشید. وگرنه کارتان همیشه مشکل خواهد داشت.
راهکارهایی برای تقویت ثبات برند
ما در روزنامه فرصت امروز معتقدیم هر مشکلی در این دنیا راه حل های خاص خودش را دارد. به همین خاطر هیچ وقت کارآفرینان را ناامید و تنها رها نمی کنیم. اگر شما برندی تازه تاسیس دارید یا از نظر ثبات برند اوضاع تان چندان خوب نیست، این بخش به شما کمک می کند تا دستی به سر و گوش برندتان بکشید. پس با ما همراه باشید تا یک نگاه دقیق به اوضاع انداخته و کمی از بار مسئولیت تان را کم کنیم.
شما در این بخش یاد می گیرید چطور ثبات برندتان را تقویت کرده و جلوی از بین رفتن آن را بگیرید. خب اجازه دهید به جای مقدمه چینی های کلیشه ای یکراست برویم سراغ اصل ماجرا.
توسعه استایل برند: شروع ماجرا
آیا تا حالا به این فکر کرده اید که برندتان برای دیگران چطور به نظر می رسد؟ اینکه کسب و کار شما وجهه ای حرفه ای در میان مشتریان داشته باشد، فقط شروع ماجرا محسوب می شود. متاسفانه خیلی از کارآفرینان فکر می کنند هر طوری با مخاطب ارتباط برقرار کنند، اوضاع نهایتا به کام شان خواهد بود. خب ما اینجا اصلا از این فکر و خیال ها نداریم؛ چراکه شما باید همیشه طوری در بازار رفتار کنید که توانایی اثرگذاری بر روی مخاطب را از دست ندهید. این امر بدون طراحی استایل برند امکان پذیر نخواهد بود.
وقتی درباره استایل برند حرف می زنیم، در واقع نحوه برخورد و تعامل آن با مشتریان را مدنظر داریم. این امر به شما کمک می کند تا خیلی راحت تر سراغ مشتریان رفته و انتظارات شان را برآورده کنید.
اجازه دهید برای فهم بهتر این بخش از چند تا مثال دم دستی استفاده کنیم. برند آدیداس همیشه سعی کرده خودش را خودمانی و بی نهایت صمیمی با مشتریان نشان دهد. این امر نه تنها در بخش روابط عمومی و خدمات مشتری به چشم می خورد، بلکه با یک تحلیل ساده از کمپین های بازاریابی اش نیز هویدا خواهد شد. پس طبیعی است که مشتریان خیلی راحت با آدیداس ارتباط گرفته و اصلا از دست آن ناراحت نشوند.
برند دیگری که در این میان استایل جذابی دارد، برگرکینگ است. این برند به طور مشخص در رقابت با مک دونالد وارد بازار شده و اوضاعش را از نظر سطح اثرگذاری بر روی مخاطب هدف حسابی تغییر داده است. این امر به آنها کمک می کند تا بدون هیچ مشکلی از رقابت با یک برند بزرگ تر سود ببرند. البته شیوه رفتار و ارائه خدمات این برند نیز به طور کامل با مک دونالد فرق دارد. به همین خاطر مشتریان همیشه احساس راحتی بیشتری با برگرکینگ می کنند.
مطلب مرتبط: افزایش شهرت برند با تکنیک های مطمئن
گاهی اوقات طراحی استایل در نقطه مقابل رقیبی که مشتریان کمابیش از دستش شاکی هستند، حسابی به شما کمک می کند. اینطوری دیگر کمتر مشکلات پردامنه در دنیای کسب و کار داشته و دیگر لازم نیست نگران مشکلات مختلف باشید.
تعیین اهداف، ارزش ها و اصول: تمرین جدی تر ماجرا
اگر دوست دارید برندتان همیشه در میان مشتریان محبوب باشد و ثبات بالایی هم پیدا کند، باید خیلی زود سراغ تعیین اهداف بروید. اصلا هدف شما از حضور در بازار چیست؟
هر برندی در بازار کلی هزینه می کند تا محصولش به دست مشتریان برسد. اگر محصول شما قبلا از سوی دیگران تولید شده و هیچ فرقی با نمونه های رقیب ندارد، چرا مشتریان باید به شما اعتماد کنند؟ این سوالی است که خیلی از کارآفرینان مطلقا جوابی برای آن ندارند. درست به همین خاطر همیشه با مشکلاتی از نظر بازاریابی و تعامل با مشتریان رو به رو هستند. اگر شما دوست دارید کمی هم که شده کارتان را بهبود بخشید، بد نیست اهداف تان را حتی قبل از تولید محصول روشن کنید.
هدف هر کسب و کار براساس شرایط خاصی که دارد، متفاوت از رقباست. بنابراین اصلا سعی نکنید از سوی دست بقیه کپی برداری کنید. در عوض بهتر است کمی کارتان را با جدیت دنبال کرده و دور این نکات را خط بکشید.
مرحله دوم برای شما تعیین ارزش هایی است که برندتان پیرامون آن توسعه پیدا می کند. این امر به شما کمک می کند تا در کوتاه مدت کارتان را توسعه داده و جلوی بروز مشکلات اساسی را بگیرید. نکته دیگر اینکه یک برند بدون ارزش خاص هیچ وقت در میان مشتریان محبوب نمی شود. پس باید از همین حالا به دنبال توسعه ارزش های کاری تان باشید. فقط در این صورت مشتریان حسابی درباره تان حرف خواهند زد.
این روزها کلی نکات مختلف برای مشتریان اهمیت دارد که می تواند بدل به ارزش محوری برندتان شود. یک نمونه واضح در این میان مسئله حفاظت از محیط زیست است. یک مسئله جذاب دیگر مربوط به حقوق کودکان و کمک به آموزش درست بچه هایی است که سرپرست مناسب ندارند. این امر به شما کمک می کند در طول زمان هویت برندتان را بهتر توسعه داده و به دیگران نشان دهید.
دست آخر شما باید اصول برندتان را نیز مشخص سازید. اصول برند در واقع خط قرمزهایی است که شما تحت هیچ شرایطی از آنها عدول نمی کنید. مثلا حمایت از مصرف کننده یکی از اصولی است که اغلب برندها دنبال می کنند. البته در این میان میزان پافشاری شما برای رعایت این اصول امری اساسی خواهد بود؛ چراکه همه روی کاغذ خودشان را حامی مشتریان نشان می دهند، اما وقتی نوبت به عمل می رسد، یکی پس از دیگری میدان را خالی می کنند.
تغییر در کادر شرکت: گامی به جلو
وقتی شما مرحله قبل را با موفقیت کامل پشت سر گذاشتید، نوبت به ایجاد تغییراتی اندک در کادر شرکت فرا می رسد. خب شاید شما تا اینجا با کارمندان فعلی به هر شیوه ای پروژه ها را جلو بردهاید، اما وقتی اجزای برندتان را اصلاح کردید، دیگر نوبت به اعمال تغییر در بخش کارمندان نیز فرا می رسد. البته گاهی این تغییرات تا سطح مدیریت نیز ادامه می یابد. در هر صورت ماموریت شما در این بخش اطمینان از هماهنگی میان اهداف، ارزش ها و اصول برندتان با کارمندان تان است. پس اگر حس می کنید میان این دو مورد تضاد وجود دارد، باید دست به کار شده و نیروی کار تازه استخدام کنید.
بد نیست هنگام استخدام نیروی کار کمی از خودتان سختکوشی به خرج دهید؛ چراکه در غیر این صورت کارتان حسابی سخت می شود. منظور ما در این بخش مراقبت از روندی است که در نهایت کارمندان را از دل آن انتخاب می کنید. خب هرچه باشد کارمندان باید نهایتا به کار برندتان بیایند، مگر نه؟
چینش درست اجزای برند: هر چیزی سرجای خودش!
بعد از اینکه مراحل قبل را با دقت طی کردید، بد نیست کمی به نکات مختلف توجه کنید. این بخش در واقع یک یادآوری سریع برای شما محسوب می شود. خب انتظار ندارید که مشتریان تحت هر شرایطی از شما حمایت کرده و برندتان را دوست داشته باشند. هدف اصلی در این بخش آزمون میزان هماهنگی میان بخش های مختلف برند است. مثلا کمی درباره ارزش ها و هویت تبلیغاتی برندتان فکر کنید. آیا این دو بخش با هم هماهنگ هستند؟
نکته دیگری که در این میان باید به طور ویژه ای بدان توجه نشان دهید، مسئله مربوط به درک مشتریان از هویت کلی برندتان است. آیا مشتریان درک یکپارچه ای از برند شما دارند؟ اگر جواب تان به این سوال منفی است، باید یک بار دیگر مراحل قبلی را تکرار کنید.
یادتان باشد، ثبات برند به این سادگی ها روی نمی دهد. پس اگر فکر می کنید اوضاع تان در بازار هنوز آنطور که می خواهید نیست، باید کمی بیشتر تلاش کنید. این امر به شما کمک می کند تا کمی هم که شده برندتان را منسجم تر سازید.
شاید فکر کنید سختگیری ما در این بخش خیلی غیرمنطقی به نظر می رسد. خب در این صورت باید کمی درباره اش توضیح دهیم. برندهای باثبات فقط به خاطر سابقه تاریخی شان در بازار محبوب نیستند. در عوض پای هماهنگی بی چون و چرا میان اجزای مختلف برند در میان است. اگر شما نتوانید از عهده این بخش کار برآیید، با مشکلات بی نهایت بزرگی رو به رو خواهید شد. به طوری که پس از مدت زمانی کوتاه دیگر هیچ کس در بازار به شما اعتماد نخواهد کرد.
چینش درست اجزای برند در کنار هم به تمام المان های سازنده برند اشاره دارد. بد نیست در این میان نظرات افراد بیرون از برند را نیز جویا شوید. معمولا آنها نظرات بی نهایت جذابی درباره هویت برند شما می دهند. مثلا مشتریان یا اعضای خانواده و دوستان را در نظر بگیرید؛ استفاده از نظرات آنها به شما چشم اندازی متفاوت خواهد داد. پس منتظر چه هستید؟ همین حالا دست به کار شده و کمی اوضاع را به سود خود تغییر دهید.
مطلب مرتبط: توسعه برند با ۱۰ گام
استفاده از داستانی سرراست: اغراق ممنوع
ثبات برند در نهایت باید همراه با یک داستان جذاب و هیجان انگیز باشد. به طوری که مخاطب پس از آشنایی با این داستان حسابی اجزای آن را بپسندد. متاسفانه خیلی از کسب و کارها در این میان عملکرد لازم برای طراحی یک داستان درست را ندارند. به همین خاطر همیشه با مشکلات اساسی برای اثرگذاری بر روی مخاطب رو به رو می شوند. این مسئله در برخی از موارد موجب بروز مشکلات اساسی برای کسب و کارها می شود.
وقتی شما داستان جذابی نداشته باشید، تمام تلاش های تان نقش بر آب می شود. مردم همیشه داستان های خوب را ستایش کرده اند. به همین خاطر شما هم باید چنین داستانی پیش روی آنها قرار دهید. یادتان باشد، قرار نیست جذابیت داستان را به هر قیمتی تامین کنید. گاهی اوقات یک داستان جذاب به نظر می رسد، اما در نهایت هیچ ارتباطی میان آن و هویت برند مشاهده نمی شود. پس همیشه هویت برند را در کانون توجه قرار دهید؛ چراکه بدون آن همیشه اوضاع تان در بازار پیچیده خواهد بود.
یک داستان ایده آل باید مقدمه، بدنه اصلی و پایان بندی درستی داشته باشد. اگر هر کدام از بخش های فوق را کنار بگذاریم، یکجای کار ایراد پیدا خواهد کرد. به علاوه، شما که یک نویسنده هنری نیستید. پس سعی کنید داستان تان را در نهایت سادگی نوشته و کار را جلو ببرید. این امر به شما کمک می کند تا داستانی بی نهایت جذاب و اثرگذار برای مخاطب تان تهیه کنید.
مشتریان دوست ندارند با داستان هایی پیچیده یا معمایی رو به رو شوند. پس سعی کنید کارتان را خیلی راحت جلو برده و همیشه مطمئن شوید داستانی جذاب تحویل مخاطب تان می دهید. اینطوری کارتان خیلی راحت تر جلو می رود. پس منتظر چه هستید؟ همین حالا دست به کار شده و اوضاع تان را کمی هم که شده تغییر دهید. انتظار اصلی از شما در این بخش تغییر محتوای داستان برندتان یا ایجاد یک داستان تازه است.
سخن پایانی
توسعه کسب و کار در دنیای امروز امر بسیار مهمی محسوب می شود. در این میان ثبات برند یکی از المان های اثرگذاری برای بهبود وضعیت یک کسب و کار در افق بلندمدت بوده و اوضاع را حسابی به سود برندها تغییر می دهد. ما در این مقاله سعی کردیم مقدمه ای کاربردی برای آشنایی شما با مفهوم بندی ثبات برند ارائه کنیم. شما الان نه تنها با تعریف درست این استراتژی آشنا هستید، بلکه مزایای آن را نیز می شناسید. از همه مهمتر اینکه دیگر لازم نیست خیلی به خودتان زحمت داده یا الکی پول اضافی به موسسات گوناگون بدهید تا به افزایش ثبات برندتان کمک کنند؛ چراکه حالا خودتان یک کارشناس همه فن حریف در این حوزه هستید.
مثل همیشه اگر سوالی درباره نکات مورد بحث در این مقاله داشتید، کارشناس های ما در روزنامه فرصت امروز همیشه آماده پاسخگویی و کمک به شما هستند. پس تعارف را کنار گذاشته و با ما در ارتباط باشید.
منابع: