تصور کنید یک نقاش ماهر پس از ماه ها سعی و تلاش اثری هنری خلق کرده است. تابلویی با رنگ های زیبا، خطوط هنرمندانه و جزییاتی چشم نواز. آیا به نظر شما این کافی است که هنرمند قصه ما فقط به زیبایی تابلو امیدوار باشد؟ قطعا نه. خب هر نقاشی برای اینکه بدل به یک هنرمند واقعی شود، باید دائما آثار خودش را بررسی و ارزیابی کند. فقط در این صورت ایرادات کار را پیدا کرده و هر روز بهتر از دیروز خواهد شد. کمپین بازاریابی دیجیتال نیز دقیقا چنین روندی دارد. شما ممکن است یک کمپین بسیار جذاب و پرهزینه راه اندازی کنید، اما بدون ارزیابی دقیق نتایج آن گویی هیچ کاری انجام نداده اید. به عبارت دیگر بدون تحلیل عملکرد چشم بسته به بیراهه خواهید رفت.
بسیاری از کسب و کارها کمپین های بازاریابی دیجیتال را همچون بذرهایی در دل خاک می کارند، اما هرگز به سراغ آنها نمی روند تا ببیند چه محصولی از آنها برداشت کرده اند و چگونه می توانند کیفیت محصول نهایی خود را بهتر کنند. آنها پول و انرژی زیادی را صرف تبلیغات و بازاریابی می کنند، اما بدون بررسی نتایج این اقدامات نمی توانند مشخص کنند آیا این کمپین ها موثر بوده اند یا خیر. از همه مهمتر هیچ ایده ای درباره اینکه کدام بخش ها نیاز به بهبود دارند، پیدا نمی کنند. این گونه سرمایه گذاری های بدون ارزیابی چیزی شبیه آب در هاون کوبیدن است؛ تلاشی بی حاصل و بدون نتیجه روشن. به همین دلیل باید پس از پایان یک کمپین بازاریابی با وسواس زیاد، داده های آماری و عملکرد آن را بررسی نمود.
بد نیست به این نکته ایمان داشته باشید که کمپین بازاریابی بدون بررسی و ارزیابی مثل یک هواپیمای بدون سیستم ناوبری است، هیچ تضمینی برای رسیدن به مقصد نهایی وجود ندارد و در نهایت شما هم ناچار به پذیرفتن سرنوشتی غیر قابل پیش بینی خواهید بود. ارزیابی نتایج مثل قطب نمایی است که راه را نشان می دهد و به شما کمک می کند تا مسیرهای اشتباه خود را شناسایی کرده و از تکرار آنها جلوگیری کنید. اگر به دنبال نتایج درخشان هستید، بررسی نتایج بازاریابی را مثل نقشه راهی برای طی کردن مراحل بعدی کمپین در نظر بگیرید. بدون یک نقشه جامع راه و در دست داشتن اطلاعات و داده های آماری به هیچ کجا نخواهید رسید.
ما در این مقاله با هم سفری هیجان انگیز به دنیای معیارهای ارزیابی کمپین های بازاریابی دیجیتال خواهیم داشت و با این استانداردها و شاخص ها آشنا می شویم. اگر شما هم به این موضوع اهمیت می دهید که هر کمپین بازاریابی باید بعد از راه اندازی ارزیابی شود تا تاثیرگذاری آن مشخص گردد، تا پایان این مقاله ما را همراهی کنید. شما با شناخت معیارهای ارزیابی به رازهای پشت پرده بازاریابی دیجیتال پی خواهید برد. برای یک بازاریاب موفق شدن نیازی نیست با تمام قوانین ریاضی و آمار آشنایی کامل داشته باشیم، فقط کافی است بتوانیم اطلاعات درست را از اطلاعات بی ارزش تشخیص دهیم.
حالا که با اهمیت ارزیابی کمپین های بازاریابی دیجیتال آشنا شدیم، وقت آن رسیده است که به سراغ معیارها برویم و بفهمیم که چگونه می توانیم عملکرد این کمپین ها را به شکل دقیق اندازه گیری کنیم. در این بخش هر یک از این معیارها را همچون فانوسی در مسیر بازاریابی بررسی خواهیم کرد تا با شناخت آنها بتوانیم نتایج درخشان تری را کسب کنیم. در حقیقت این استانداردها همچون قطب نما در سفر هستند و راه رسیدن به مقصود را برای شما تسهیل می نمایند.
مطلب مرتبط: اصول پیش بینی نتایج کمپین بازاریابی
نرخ تبدیل: جادوی تبدیل مخاطب به مشتری
یکی از مهمترین معیارهایی که در ارزیابی کمپین های بازاریابی دیجیتال باید به آن توجه کنید، نرخ تبدیل است. نرخ تبدیل نشان می دهد که چند درصد از بازدیدکنندگان یا مخاطب های کمپین شما اقدام مورد نظر شما را انجام داده اند. این اقدام می تواند خرید یک محصول، ثبت نام در سایت، دانلود یک فایل یا هر عمل دیگری باشد که هدف شما از کمپین است. به زبان ساده تر نرخ تبدیل به ما نشان می دهد چه تعداد از افرادی که در معرض تبلیغات شما قرار گرفته اند، به یک مشتری وفادار و پایدار تبدیل شده اند. اگر نتوانید مخاطب را به مشتری تبدیل کنید، تبلیغات شما، اثربخشی لازم را نخواهند داشت.
محاسبه نرخ تبدیل به شما کمک می کند تا میزان موفقیت کمپین بازاریابی خود را در دستیابی به اهداف مشخص بسنجید و از این نتایج برای بهبود استراتژی های بازاریابی خود استفاده کنید. هر چه میزان نرخ تبدیل شما بالاتر باشد، نشان می دهد که کمپین بازاریابی شما توانسته در تبدیل مخاطبان به مشتری عملکرد خوبی از خود به نمایش بگذارد. البته نباید در این محاسبه فقط به عدد و ارقام توجه کنیم، بلکه لازم است در کنار بررسی های کمی به مسائل کیفی نیز نگاه دقیقی داشته باشیم. برای اینکه نتایج معناداری از محاسبات خود بگیرید، همواره باید از ترکیب بررسی داده های آماری و نظرات و احساسات مشتریان استفاده نمایید.
افزایش نرخ تبدیل مستلزم آن است که شما محتوای جذاب و هدفمندی را تولید کنید، بهینه سازی لازم را برای صفحات فرود انجام دهید و به این موضوع توجه ویژه داشته باشید که تجربه کاربری خوبی را در اختیار مخاطبان خود بگذارید. به این موضوع نیز باید دقت داشت که یک کمپین جذاب الزاما همیشه پربازده نخواهد بود و این مسئله به خوبی نشان می دهد که معیار تبدیل بازدیدکننده به مشتری از اهمیت بالاتری نسبت به سایر معیارها در بررسی کمپین بازاریابی دیجیتال دارد. کمپینی که نرخ تبدیل پائینی دارد مثل یک چاه عمیق بدون آب است که سرمایه شما را بدون نتیجه ای ملموس در خود فرو می برد.
فراموش نکنید نرخ تبدیل مهمترین معیاری است که به شما کمک می کند تا بفهمید آیا تلاش های بازاریابی شما منجر به نتایج مطلوب شده اند یا نه. بررسی این معیار به شما این امکان را می دهد که با توجه به نتایج به دست آمده برای ادامه مسیر بازاریابی تصمیمات بهتری را اتخاذ نموده و به طور هدفمند بر بخش های کلیدی بازاریابی تمرکز نمایید. اگر در سفر بازاریابی خود نتوانید بازدیدکننده ها را تبدیل به مشتری های وفادار کنید، مانند شناگری خواهید بود که هیچ گاه پایش به ساحل موفقیت نمی رسد.
مطلب مرتبط: چگونه کمپین بازاریابی رقبای تان را تحلیل کنید؟
ترافیک سایت: سنجش نبض حضور آنلاین
یکی دیگر از معیارهای مهم برای ارزیابی کمپین های بازاریابی دیجیتال میزان ترافیک سایت شماست. ترافیک سایت نشان می دهد که چند نفر از طریق کمپین های بازاریابی وارد سایت شما شده و با محصولات و خدمات شما آشنا گشته اند. افزایش ترافیک سایت می تواند نشان دهنده این باشد که کمپین شما توانسته در جذب مخاطب هدف عملکرد مطلوبی از خود نشان دهد و علاقه و کنجکاوی آنها را برای بازدید از سایت برانگیزد. به یاد داشته باشید، ترافیک سایت مثل خون جاری در رگ های کسب و کار شماست. اگر این جریان قطع شود قطعا کسب و کار شما از کار خواهد افتاد.
برای تحلیل دقیق ترافیک سایت باید به منابع ترافیک توجه ویژه داشته باشید. بررسی اینکه ترافیک از کدام کانال ها بیشتر وارد وب سایت شما می شود، به شما کمک می کند تا مشخص کنید کدام روش بازاریابی موثرتر عمل کرده و می توانید بودجه های بازاریابی خود را به سمت پربازده ترین کانال ها هدایت نمایید. برای اینکه متوجه شوید تبلیغات شما به خوبی در معرض دید مخاطب قرار گرفته باید ترافیک سایت را در هر کانالی به شکل مجزا بررسی کنید تا ببینید ورودی سایت بیشتر از کدام مسیر است. این محاسبه به شما کمک خواهد کرد تا در کمپین های بازاریابی آینده، بهینه سازی لازم را انجام بدهید. البته توجه داشته باشید که فقط افزایش ترافیک سایت کافی نیست، بلکه کیفیت ترافیک نیز از اهمیت بسیاری برخوردار است. مهم این است که ترافیکی که جذب کرده اید، بازدیدکنندگان هدف شما بوده، به محصول یا خدمات شما علاقه داشته و پتانسیل تبدیل شدن به مشتری را دارا باشند. اگر صرفا ترافیک بی کیفیت و انبوه به وب سایت خود جذب کرده اید؛ مثل یک مهمانی پر از جمعیت و بدون هدف. یک ترافیک خوب ترافیکی است که از میان انبوه مخاطب بی هدف افرادی را پیدا کند که هدف مشترکی با شما دارند.
در پایان، باید گفت که ترافیک سایت یکی از مهمترین شاخص های ارزیابی کمپین بازاریابی دیجیتال است. بررسی دقیق و هدفمند این معیار شما را قادر می سازد تا نقاط قوت و ضعف کمپین خود را شناسایی کنید، کانال های بازاریابی بهتر را کشف کرده و استراتژی های بهتری را برای جذب مخاطبان بیشتر به کار بگیرید. اگر سایت خود را شبیه به قلبی بدانیم که در دل یک کسب و کار می تپد، ترافیک همان خون و اکسیژنی است که به بقای این قلب حیاتی کمک می کند.
مطلب مرتبط: چگونه تاثیرگذاری کمپین بازاریابی مان را افزایش دهیم؟
نرخ تعامل: قلب های تپنده ارتباط با مشتری
در دنیای پرهیاهوی رسانه های اجتماعی جایی که هر لحظه هزاران پیام برای جلب توجه مخاطب با هم رقابت می کنند، نرخ تعامل همچون معیار سنجشی برای تشخیص موفقیت کمپین های بازاریابی عمل می کند. نرخ تعامل نشان می دهد که چه میزان از مخاطب با محتوای شما ارتباط برقرار کرده، آن را پسندیده، با دیگران بازنشر کرده و برای آن کامنت گذاشته اند. به زبان ساده تر، نرخ تعامل بازتابی از میزان علاقه مندی و ارتباط عاطفی مخاطبان با محتوای شماست. تعامل یعنی فقط تولید محتوا به تنهایی کافی نیست، مهم این است که چقدر با محتوای تولید شده توسط شما مشتریان درگیر می شوند.
بالا بودن نرخ تعامل، به شما می گوید که محتوای تولیدشده جذاب و مرتبط با نیازها و علایق مخاطب است. به علاوه آنها را به شرکت در مکالمات و فعالیت های گوناگون برند ترغیب کرده است. همچنین به شما کمک می کند تا بفهمید کدام نوع از محتواها بیشتر مورد پسند مخاطب قرار گرفته و از این اطلاعات برای بهینه سازی استراتژی های بازاریابی خود استفاده نمایید. از آنجایی که مخاطب امروز به راحتی از هر محتوایی عبور می کنند و برای هر چیزی وقت نمی گذارند، افزایش میزان تعامل در رسانه های اجتماعی تاثیر بسیار خوبی بر کسب و کار شما خواهد داشت.
البته توجه داشته باشید که میزان تعامل به تنهایی نمی تواند معیار کاملی برای موفقیت یک کمپین بازاریابی باشد. مهم این است که در کنار میزان تعامل به کیفیت تعاملات هم دقت کنید. تلاش کنید مخاطبانی را جذب کنید که واقعا به محصولات یا خدمات شما علاقه مند باشند و به برند شما وفادار بمانند. یک ارتباط سطحی نمی تواند وفاداری را ایجاد کند. اگر مخاطب شما صرفا لایک و کامنت های بی ربط می گذارند و هیچ علاقه ای به محصولات و خدمات شما نشان نمی دهند، یعنی کمپین بازاریابی شما نتوانسته تعامل مثبتی با مخاطبان ایجاد کند. مهم این است که قلبی با قلب شما در تعامل باشد نه فقط انگشت هایی بی حس که یک دکمه را بی هدف می زنند.
بی شک نرخ تعامل یکی از کلیدی ترین معیارهای ارزیابی کمپین های بازاریابی دیجیتال است و نبض تپنده ارتباط با مشتریان شماست. بررسی این معیار به شما کمک می کند تا بفهمید چقدر توانسته اید قلب و ذهن مخاطبان خود را تسخیر کنید و چقدر در ایجاد روابطی صمیمی و عاطفی با مشتریان موفق عمل کرده اید. همواره در یاد داشته باشید، در بازاریابی باید در پی ایجاد ارتباط بود و نه صرفا ایجاد بازدید. تعامل کلید باز کردن قلب مشتری به روی برند شما است و در قلب او ماندگار خواهد شد.
مطلب مرتبط: بهترین کمپین های بازاریابی ۲۰۲۴
هزینه جذب مشتری: نقشه گنج در دنیای دیجیتال
این روزها هر کسب و کاری با هدف سودآوری وارد میدان می شود. در این میان یکی از مهمترین معیارهایی که در ارزیابی کمپین های بازاریابی دیجیتال باید به آن توجه کنید، هزینه جذب مشتری است. هزینه جذب مشتری به شما نشان می دهد که چقدر باید برای جذب هر مشتری جدید سرمایه گذاری کنید. هر کسب و کار تمایل دارد هزینه جذب مشتریان را تا جای ممکن پایین نگه دارد. در واقع بازاریاب باید بتواند با کمترین هزینه ممکن بیشترین مشتری را جذب کند تا سودآوری مجموعه افزایش پیدا کند. برای پیدا کردن این گنج پنهان لازم است تا مدیر مالی سازمان به خوبی عملکرد هر کانال تبلیغاتی را رصد کند و روش هایی را انتخاب کند که هزینه کم و بازدهی بالاتری دارد.
محاسبه هزینه جذب مشتری به شما کمک می کند تا بتوانید اثربخشی کمپین های بازاریابی مختلف را با یکدیگر مقایسه کنید و مشخص نمایید کدام کانال ها در جذب مشتری جدید موفق تر عمل کرده اند و بیشترین بازدهی را برای کسب و کار شما داشته اند. اگر نتوانید عملکرد مالی هر کانال را جداگانه محاسبه کنید، عملا هیچ راهی برای تصمیم گیری آگاهانه برای کانال های بازاریابی بعدی ندارید. اگر به هر کانالی به شکل یکسان نگاه کنید و بدون تحلیل صرفا پول خود را در کانال های پرهزینه خرج نمایید، به هیچ عنوان نمی توانید میزان هزینه های بازاریابی خود را مدیریت کنید. در این شرایط مدیریت کردن منابع مالی غیرممکن است و باعث خسارت و زیان های جبران ناپذیری خواهد شد.
البته به یاد داشته باشید که پایین بودن هزینه جذب مشتری به تنهایی نمی تواند دلیلی بر موفقیت یک کمپین بازاریابی باشد. شما باید به کیفیت مشتریان جذب شده و همچنین سودآوری آنها نیز توجه کنید. مثلا ممکن است کمپینی با هزینه بسیار پایین، باعث جذب مشتریان بی کیفیتی شده که هیچ تمایلی به خرید محصول شما نداشته باشند. پس نمی توان صرفا به عدد و رقم هزینه جذب مشتری تکیه کرد و باید به نوع مشتری و وفاداری آنها هم توجه داشت. این معیار نیز مانند دیگر معیارها، نیازمند توجه و واکاوی همه جانبه می باشد. گنج یابی همیشه با سختی همراه بوده و با یک معیار سنجش قابل بررسی نیست.
به طور خلاصه، هزینه جذب مشتری، یکی از مهمترین معیارهایی است که به شما کمک می کند تا منابع مالی خود را به طور بهینه مدیریت کرده و کمپین های بازاریابی سودآورتری را طراحی و اجرا نمایید. با تحلیل دقیق این معیار، شما قادر خواهید بود گنج پنهان جذب مشتری را کشف نموده و کمپین های بازاریابی بعدی را با برنامه دقیق تری طراحی نمایید. بازاریابی تنها وقتی اثربخش است که سودآوری سازمان را افزایش دهد و یکی از معیارهای سنجش این سودآوری، پائین نگه داشتن هزینه جذب مشتری است.
مطلب مرتبط: تکنیک های کسب شهرت برای کمپین بازاریابی
سخن پایانی
در پایان این سفر اکتشافی به دنیای معیارهای ارزیابی کمپین های بازاریابی دیجیتال به این درک رسیدیم که بازاریابی بدون ارزیابی همچون مسیری بی انتها در تاریکی است. شما به عنوان یک بازاریاب حرفه ای با سنجش دقیق نتایج کمپین های خود می توانید، میزان تاثیرگذاری تلاش های بازاریابی تان را زیر نظر گرفته و به تدریج کمپین ها را بهینه تر و اثرگذارتر نمایید. معیارهایی که در این مقاله مورد بررسی قرار دادیم، همچون چراغ هایی در مسیر شما هستند و با اتکا به این نورافکن ها دیگر هیچ گاه دچار سردرگمی نخواهید شد. هرگز فراموش نکنید کمپینی موفق خواهد بود که براساس معیارهای قابل سنجش به موفقیت دست یافته باشد.
حالا شما مجهز به دانش و آگاهی لازم برای سنجش موفقیت کمپین های بازاریابی دیجیتال هستید. با تکیه بر این معیارها نه تنها می توانید عملکرد خود را ارزیابی کنید، بلکه فرصت های پنهان را کشف کرده و راه حل های بهتری برای جذب مشتریان پیدا می کنید. فراموش نکنید که بازاریابی سفری بی پایان است. شما همواره باید خود را برای آزمون و خطا، تغییر مسیر، آموختن و نوآوری آماده کنید. با مدیریت صحیح معیارهای سنجش همواره می توانید در مسیر پرفراز و نشیب بازاریابی پیشتاز و نوآور باقی بمانید.
منابع: