«تفکر طراحی» و اجرایی ساختن آن، نیازمند تغییرات فرهنگی در سازمان است.برخلاف آنچه از شنیدن نام «تفکر طراحی» به ذهن می رسد، این مقوله چیزی نیست که به طور انحصاری توسط طراحان مورد استفاده قرار گیرد. تفکر طراحی تکنیکی است که گرچه ریشه در خلاقیت دارد، اما شرکت ها برای حل مشکلات خاص از آن استفاده می کنند. تفکر طراحی به عنوان مقوله ای چندبخشی شامل طراحی، کسب وکار و تکنولوژی تعریف می شود که برای حل مشکلات انسانی ایجاد شده است.
نکته ای که وجود دارد این است که تفکر طراحی مشکلات جهان را حل نمی کند، اما با ترکیبی از تفکر، اجرا و فرهنگ، می تواند اوضاع را به نفع تان عوض کند.
در ادامه به نقل از مدیر اینفو به بررسی هر کدام از این فاکتورها می پردازیم:
تفکرطراحی: نقاط ضعف را درک کنید
اینکه مشکل را شناسایی کنید و برای حل آن چاره ای بیندیشید، کافی نیست. باید بتوانید درک کنید که چرا این مشکل کاربران و مشتریان تان را به زحمت می اندازد. مهم ترین مرحله در تفکر طراحی این است که نتیجه گیری کنیم. در واقع فقط جمع آوری داده کافی نیست. باید بتوانید به معنا و مفهوم داده ها پی ببرید.
این مقوله به معنای صرف زمان با مشتریان، مصرف کنندگان و کارمندان تان است تا دقیقا درک کنید که مشکلات آنها چیست و اساسا چرا این مشکلات وجود دارند. هنگامی که کسب وکار سناریوی فعلی را درک کند، می تواند نقاط ضعف را شناسایی و سپس شروع به تصور کردن وضعیتی کند که این مشکلات در آن وجود ندارد.
اجرایی ساختن: طراحی، رویکردی برای ارائه راه حل ها
یکی از مشکلات رایج در کسب وکارهایی که سعی در اعمال اصول طراحی دارند، مرحله ایده یابی است. در اغلب شرکت ها کمبود ایده وجود ندارد؛ مشکل اصلی در اجرایی ساختن ایده ها است.
توصیه می شود که روشی چابک و بهینه را برای اجرایی ساختن راه حل ها ایجاد کنید. نمونه ای از ایده تان را به صورت آزمایشی ایجاد و بررسی کنید، مشکلات را بیابید و نمونه بهتری را توسعه دهید.
راه اندازی سریع و تکراری؛ روش خوبی است. به این معنی که باید بررسی کنید، نمونه موردنظر واقعا خوب کار می کند یا خیر؟ در مرحله بعد ارزیابی کنید که تأثیر تجاری آن تا چه اندازه بوده است؟ آیا بر افراد تأثیرگذار بوده است یا خیر؟ (به یاد داشته باشید روش معمول به این صورت است: از طریق تعامل با مشتری، نیازمندی ها و مشکلات او شناسایی می شود. بعد از آن نمونه اولیه مطابق با خواست و نیاز مشتری ایجاد و وارد بازار می شود و در نهایت ارزیابی و اصلاحات لازم انجام می شود).
فرهنگ، بستری برای ظهور نوآوری
شکل گیری تفکر طراحی موفق، نیازمند تحول فرهنگی است. «آی. بی. ام» چندین مرحله را برای پرورش تفکر طراحی در فرهنگ خود پشت سر گذاشته است برای مثال در نیروی کارش تعداد طراحان را افزایش داده است به صورتی که به ازای هر 33 برنامه نویس، هشت نفر طراح استخدام کرده است.
شرکت ها باید فضایی اختصاصی برای تیم ها ایجاد کنند که بستری برای کارهای خلاقانه و توام با ریسک باشد. همچنین لازم است به افراد مسئول در تیم قدرت و اختیارات لازم داده شود. زیرا آنان قادر هستند ورای قوانین موجود فکر و عمل کنند.
کارشناس ارشد کارآفرینی