امروزه بسیاری از برندها در تلاش برای جلب مخاطب هرچه بیشتر به سایت رسمی برندشان هستند. این امر به طور معمول با ارزیابی وضعیت ترافیک هر سایت ارزیابی می شود. پرسش اصلی در اینجا برنامه هر برند پس از کلیک کاربران بر روی لینک سایت های شان است. در حقیقت ما باید ایده جذابی برای مرحله بعد از جذب ترافیک نیز داشته باشیم. برخی از برندها در تلاش برای انتقال اطلاعات هرچه بیشتر در مورد خود به مخاطب هستند. نکته مهم در این میان شیوه کسل کننده بسیاری از برندها برای انجام این کار است. به این ترتیب در عمل شمار بالایی از مشتریان دلسرد می شوند. در این راستا بسیاری از کاربران اینترنتی از شباهت بیش از حد سایت برندها به یکدیگر شکایت دارند.
بی شک اشاره ای کوتاه به وضعیت جلب نظر کاربران در دنیای آنلاین برای بیان دغدغه اصلی مقاله کنونی کافی است. به راستی هدف ما از جلب مخاطب به سایت مان چیست؟ بسیاری از برندها در ابتدا تصورات قطعی و محکمی درباره برنامه شان دارند. نکته جالب ماجرا ناتوانی اغلب برندها در پاسخگویی به پرسش های تخصصی در این زمینه است. به این ترتیب بسیاری از پرسش های کلیدی در زمینه مدیریت بهینه محتوای سایت برای جلب نظر مخاطب بی پاسخ باقی می ماند.
هدف اصلی من در این مقاله بررسی شیوه های بهبود کیفیت محتوای سایت ها براساس الگویی خلاقانه است، بنابراین در ادامه به جای بررسی برخی از تکنیک های تاثیرگذار به نقد و اصلاح پنج اشتباه اساسی در زمینه بهینه سازی و افزایش کیفیت مطالب سایت خواهم پرداخت. در انتهای هر بخش مقاله قسمتی ویژه برای بررسی شیوه های رفع ایراد مورد نظر و جلب نظر و حمایت کاربران اختصاص خواهم داد. به این ترتیب امکان بهبود مناسب وضع تولید محتوای سایت مان فراهم خواهد شد.
اشتباه اول: عدم تناسب محتوای سایت با سلیقه مخاطب
تولید محتوا در دنیای آنلاین به طور کامل بستگی به سلیقه مخاطب دارد. به هر حال هدف اصلی ما از تولید محتوا کسب رضایت و اعتماد مخاطب هدف است. در غیر این صورت هیچ کدام از هزینه های ما برای تولید محتوا قابل دفاع نخواهد بود. نکته مهم در اینحا نحوه نگاه افراد مختلف به محتوای سایت ماست. بازاریاب های هر برند نوع نگاه خاصی به محتوای هر سایت دارند. آنها از نقطه نظر فنی و بسیار دقیق به ماجرا نگاه می کنند. به این ترتیب توانایی بیان جزییات بسیار ریز و ظریف در مورد هر محتوا را دارند. نکته مهم در اینجا تفاوت میان سلیقه مشتریان و بازاریاب هاست. به این ترتیب المان های مدنظر مشتریان به طور کامل با زاویه دید فنی بازاریاب ها متفاوت است. یک مثال روشنگر در اینجا مشاهده خانه های شبیه به هم در یک محله از سوی مشتریان است. بی تردید از دیدگاه اغلب ما خانه های یک محله شباهت زیادی به هم دارند، با این حال نقطه نظر یک مشاور املاک مبتنی بر تفاوت های آشکار میان هر خانه است. همین امر تفاوت میان دیدگاه ما و آنها را شکل می دهد. درست به همین خاطر امروزه در دنیای کسب و کار تلاش برای نزدیکی هرچه بیشتر به دیدگاه مشتریان اهمیت دارد.
مطلب مرتبط: چگونه تولید محتوا کنیم؟
وقتی مخاطب با محتوایی تقریبا یکسان در سایت های مختلف مواجه می شود، نخستین اقدامش ارزیابی و مقایسه محتوای مختلف است. اگر وی تفاوت آشکاری میان انواع مختلف محتوا پیدا نکند، اعتمادش نسبت به هر دو برند کاهش خواهد یافت. بدون شک مخاطب در اینجا شباهت محتوا را تصادفی ارزیابی نمی کند. از نظر وی هر دو برند در حال الگوبرداری (کپی) کار یکدیگر هستند، بنابراین وظیفه اصلی برند ما تلاش برای ایجاد تفاوت میان شیوه تولید محتوای خود و دیگران است. در غیر این صورت امکان ایجاد تمایز میان برند ما و دیگران از بین خواهد رفت.
اجازه دهید باز هم به مثال مقایسه تفاوت خانه ها برگردیم. بدون تردید ایده هر فرد در مورد یک خانه متفاوت است. خانم ها به طور معمول خانه های دارای حیاط و بالکن بزرگتر را می پسندند. در حالی که آقایان اولویت شان با خانه های دارای پارکینگ بزرگتر است. این تفاوت ها ناشی از سطح نیاز و سلیقه متفاوت هر کدام از مشتریان است. ما به عنوان یک آژانس املاک باید برنامه ای دقیق برای جلب نظر مردم مختلف با سلیقه های گوناگون داشته باشیم. نکته جالب در مورد مثال فوق امکان وجود تفاوت سلیقه حتی در گروه به نظر یکسان خانم ها یا آقایان است، بنابراین دسته بندی اولویت ها براساس معیارهای کلیشه ای نظیر جنسیت همیشه همراه با موفقیت نخواهد بود.
وقتی مردم در دنیای آنلاین به دنبال اطلاعات موردنظرشان هستند، اتفاق مشابهی روی می دهد. آنها از زاویه نیاز و سلیقه شخصی شان به تفاوت میان محتوای مختلف نگاه می کنند. به این ترتیب در نهایت محتوای مناسب با سلیقه و نیازشان را انتخاب خواهند کرد. وظیفه ما در این میان تلاش برای تشخیص درست سلیقه مخاطب است. بدون شک این امر دشواری های خاص خود را دارد، با این حال به منظور موفقیت در زمینه جلب نظر مخاطب راه دیگری وجود دارد. امروزه منبع اصلی شناخت سلیقه مشتریان بررسی عملکردشان در شبکه های اجتماعی است. خوشبختانه آژانس های بازاریابی اطلاعات طبقه بندی شده ای در این زمینه در اختیار برندها قرار می دهند. به علاوه، مشاهده نحوه عملکرد برندهای بزرگ و موفق نیز همیشه الهام بخش خواهد بود.
مطلب مرتبط: بازاریابی محتوا به زبان ساده
راهکار حل مشکل: وقتی برند ما در تلاش برای جلب نظر همه باشد، در عمل توجه هیچ کس را جلب نخواهد کرد. به هین خاطر باید ابتدا مخاطب هدف برندمان را به خوبی بشناسیم. گام بعدی شناخت سلیقه مخاطب هدف است. به این ترتیب برنامه برندمان ساز و کار منظمی به خود خواهد گرفت. به این ترتیب امکان عملکرد بهتر و دقیق برای ما فراهم خواهد شد. مشکل بسیاری از برندها ناتوانی در زمینه تعیین دامنه اصلی مشتریان شان است. به این ترتیب آنها بسیاری از مشتریان بالقوه خود را با همین شیوه نادرست از دست می دهند. باید پذیرفت که محتوای برند ما برای همه مخاطب ها مطلوب نیست، به این ترتیب امکان فعالیت متمرکز بر روی شمار مشخصی از کاربران علاقه مند به برندمان فراهم خواهد شد.
اشتباه دوم: تیترهای غیرجذاب
در دنیای آنلاین هیچ چیز به اندازه تیتر جذاب در جلب نظر مخاطب نقش ندارد. مخاطب هدف ما نیز در زمینه انتخاب محتوای مناسب برای مطالعه و کسب اطلاعات مورد علاقه اش همیشه به تیترهای اصلی توجه دارد. متاسفانه بسیاری از برندها به جای تهیه تیترهای جذاب برای مخاطب اقدام به ارزیابی کیفیت هر تیتر براساس سلیقه شخصی شان می کنند. این امر شاید رضایت ما را جلب کند، اما در زمینه جلب رضایت مخاطب هدف هیچ تضمینی وجود نخواهد داشت. مانند بخش نخست، در اینجا نیز سرمایه گذاری برند ما بر روی شناخت درست مخاطب اهمیت دارد. امروزه هیچ برندی توان فعالیت بدون توجه به سلیقه و مشکلات خاص هر گروه از مشتریان را ندارد. برندهای بزرگ و بین المللی نیز صرف نظر از ماهیت جهانی شان برای مشکلات مشتریان در هر منطقه مشخص ایده های خاصی دارند. این امر به آنها انعطاف پذیری خاصی می دهد. درست به همین خاطر اغلب برندهای جهانی امکان بازاریابی و جلب نظر مشتریان در مقیاس محلی را دارند. توجه به شیوه بازاریابی و تبلیغات محلی هر برند به خوبی گواه اهمیت و صحت این موضوع است.
وقتی محتوای ما تیتر جذاب نداشته باشد، مخاطب آن را «کسل کننده» ارزیابی خواهد کرد. به این ترتیب محتوای ما تاثیر موردنظر را ایجاد نخواهد کرد.
راهکار حل مشکل: یکی از بهترین راهکارها برای رفع مشکل تیترهای کسل کننده و کلیشه ای طرح پرسش های کاربردی برای نزدیکی به دیدگاه مشتریان است. به راستی به عنوان یک مخاطب یا مشتری چه نوع تیترهایی نظر ما را جلب خواهد کرد؟ این امر بستگی به سلیقه و نیاز ما دارد. بدون شک سطح نیاز براساس نوع محصولات و خدمات ما مشخص خواهد شد. تعیین سلیقه مخاطب اما به این سادگی ها نیست. در اینجا ما نیازمند شیوه ای برای فهم درست سلیقه مخاطب هستیم. در بخش های قبلی به تکنیک های مناسبی در این زمینه اشاره شد، اما در اینجا من قصد طرح یک ایده دیگر را دارم. بر این اساس شناخت وضعیت مشتریان اصلی برندمان امکان پیش بینی سلیقه مخاطب های احتمالی در آینده را فراهم خواهد کرد.
اگر همچنان در زمینه شناسایی سلیقه مخاطب هدف برندتان با مشکل مواجه هستید، همکاری با آژانس های بازاریابی آخرین راهکار پیش روی تان خواهد بود.
اشتباه سوم: عدم ویرایش محتوا
بدون تردید هر محتوایی نیازمند ویرایش است. این امر حتی در مورد برترین سایت های جهان نیز صدق می کند. هیچ محتوایی برای همیشه معتبر باقی نمی ماند. به همین خاطر نیاز به ویرایش محتوا بیش از هر زمان دیگری قابل درک است. پرسش اصلی در این میان چرایی ضرورت ویرایش محتواست. اگر ما از این نکته چشم پوشی کنیم، در عمل چه چیزی را از دست خواهیم داد؟ پاسخ من به این پرسش اساسی امکان اجتناب از تولید محتوای تازه و صرف هزینه برای آن است. بی تردید داده ها و اطلاعات مورد استفاده در یک مقاله پس از گذشت اندک زمانی قدیمی می شود. این امر بر روی اعتبار مقاله مورد نظر تاثیر مستقیم دارد. به همین خاطر پس از گذشت زمانی مشخص باید به دنبال استفاده از اطلاعات تازه برای تولید محتوای جدید باشیم. در این میان تکنیک موردنظر من استفاده از اطلاعات جدید برای به روز رسانی محتوای قدیمی است. به این ترتیب با هزینه ای بسیار اندک امکان بازآفرینی یک محتوای به اصطلاح مرده وجود خواهد داشت.
امروزه اغلب برندها با مشکلات عمده در زمینه تهیه بودجه شان مواجه هستند. این امر موجب تمرکز اغلب برندها بر روی شیوه های مناسب برای کاهش هزینه های جاری شده است. به این ترتیب امکان صرف نظر از هزینه های تولید محتوای تازه وجود خواهد داشت. چالش اصلی در اینجا ناآگاهی شمار بالایی از برندها نسبت به شیوه درست بازآفرینی محتواست. به این ترتیب در عمل بسیاری از آنها دچار مشکلات حاد می شوند. نکته مهم در این بین شیوه برداشت مخاطب از به روز رسانی نادرست محتوای یک برند است. به این ترتیب مخاطب موردنظر آن برند را متهم به بی میلی در زمینه تولید محتوای تازه خواهد کرد. شیوه به روز رسانی درست محتوا درست برخلاف این موضوع خواهد بود. به این ترتیب امکان تاثیرگذاری فزاینده بر روی مخاطب هدف فراهم می شود.
مطلب مرتبط: محتوا و نحوه تولید آن / همه چیز درباره خلق یک محتوای جذاب اینترنتی
شیوه حل مشکل: تولید محتوای بازاریابی نیازمند همکاری با ویراستارهای حرفه ای است. با این حال تمام برندها توان استخدام ویراستار را ندارند. به همین خاطر باید برخی از مهارت های اساسی در این زمینه را یاد بگیرند. وظیفه اصلی یک ویراستار در وهله نخست ویرایش یک متن پیش از انتشار است. صرف نظر از ایرادهای املایی، باید نسبت به کاربرد اطلاعات و اصطلاح های تخصصی نیز دقت به خرج دهیم. در مرحله بعد نوبت به آپدیت محتوای قدیمی می رسد. در این زمینه موضوع هر محتوا اهمیت دارد. ما باید با توجه به موضوع هر کدام از محتوای قدیمی سایت اقدام به گردآوری اطلاعات تازه تر کنیم. فقط در این صورت امکان بازآفرینی محتوای قدیمی به شیوه ای جذاب فراهم خواهد شد. گاهی اوقات در فرآیند به روز رسانی محتوا باید تیتر تازه ای نیز برای آن انتخاب کنیم. به این ترتیب توجه مخاطب بیش از هر زمان دیگری جلب خواهد شد. نکته مهم در اینجا درک تاریخ اصلی انتشار محتوا و تاریخ ویرایش اساسی اش است. به این ترتیب مخاطب به ماهیت ویرایش شده محتوا پی خواهد برد.
اشتباه چهارم: عدم ارائه فرصت بیشتر به مخاطب برای یادگیری
بی تردید فضای آنلاین کاربردهای بسیار زیادی دارد. یکی از کاربردهای اصلی چنین فضایی یادگیری نکات تازه است. بسیاری از افراد در این زمینه استفاده های فراوانی از شبکه های اجتماعی و فضای اینترنت به طور کلی می کنند. یک برند موفق در دنیای آنلاین امکانات گسترده ای در اختیار مخاطب برای یادگیری نکات تازه قرار می دهد. امروزه تمام برندهای بزرگ و موفق جهان از این الگو پیروی می کنند. به عنوان مثال، برند آدیداس در زمینه لباس های ورزشی مخاطب را در جریان آخرین تحولات حوزه طراحی و استفاده از الیاف مطلوب قرار می دهد. این امر با هدف افزایش سطح آگاهی مخاطب و سهولت تبدیل آنها به مشتریان برند صورت می گیرد. بدون تردید در اینجا نکات کلیدی و انحصاری یک برند در زمینه تولید محصول لو نمی رود. به عنوان مثال، برند کوکا کولا یا پپسی دستور تهیه نوشابه های خود را به هیچ وجه آشکار نمی کنند. این امر به آنها فرصت مناسبی در زمینه جلب نظر مخاطب در کنار پیشبرد مناسب اهداف بازاریابی می دهد.
امروزه اغلب مخاطب ها عطش بالایی برای یادگیری دارند. به این ترتیب هیچ مخاطبی امکان صرف نظر فرصت های یادگیری برند محبوبش را نخواهد داشت. در این میان وظیفه هر برند پیشنهاد راهکارهای مناسب برای یادگیری نکات تازه از سوی مشتریان است. این امر موجب تقویت دیدگاه مثبت مخاطب نسبت به برند ما خواهد شد. فرآیند نمایش پشت صحنه کسب و کار نیز با همین هدف دنبال می شود. در فرآیند نمایش پشت صحنه کسب و کار بسیاری از برندها نحوه تولید محصول و راهکار های جالب در این زمینه را نمایش می دهند. ایراد اصلی در این بخش ناتوانی برندها در ارائه فرصت های یادگیری بهینه به مشتریان است. به این ترتیب اغلب مشتریان نسبت به دوره های موردنظر دلسرد می شوند.
شیوه حل مشکل: در حالت ایده آل برندها باید محتوایی فراتر از بیان اخبار و نکات هیجان انگیز برای مخاطب داشته باشند. این امر به آنها فرصت تاثیرگذاری بی نظیری بر روی مخاطب می دهد. نکته مهم در این بین وجه آموزشی محتوای مان است. این امر تعامل مخاطب به بهترین شیوه را برمی انگیزد. مشکل اصلی اغلب برندها ارائه اطلاعات آموزشی دست چندم به مخاطب است. این امر نوعی توهین از سوی مخاطب ارزیابی خواهد شد. توصیه کلیدی من در این بخش تلاش برای تولید محتوای آموزشی منحصر به فرد است. شاید این امر مدت زمان زیادی طول بکشد، اما نتیجه کار کاملا مناسب و درست از آب درمی آید. به هر حال تاثیرگذاری عمیق بر روی مخاطب ارزش ایجاد وقفه در تولید محتوای آموزشی را دارد.
اشتباه پنجم: ناتوانی در ترغیب مخاطب به سوی خرید
هدف نهایی هر برندی از فعالیت در دنیای آنلاین فروش بیشتر محصولات است. این امر به شیوه های مختلفی روی می دهد. خوشبختانه امروزه راهکارهای بسیار زیادی در زمینه فروش محصولات وجود دارد. به این ترتیب ما باید به دنبال راهکار مناسب برای برندمان در این بین باشیم. اشتباه اغلب برندها در این زمینه تلاش برای استفاده از شیوه ای یکسان و مشابه دیگر برندهاست. در دنیای امروز برخی از شیوه ها به صورت ناگهانی بدل به ترند می شود. به این ترتیب تمام برندها اقدام به استفاده از شیوه موردنظر می کنند. از نظر من این اقدام برندها با شرایط پیش بینی وضعیت آینده کسب و کار انطباق ندارد. یک برند باید بر اسس سطح نیاز و شرایط خاص اش اقدام به استفاده از شیوه های تازه کند. عرصه فروش حساسیت های بالایی دارد. به هر حال تمام زحمات برند ما در اینجا معنا خواهد شد. به همین خاطر یک اشتباه کوچک نیز موجب از بین رفتن زحمات قبلی مان می شود.
مطلب مرتبط: تولید محتوای حرفه ای با 13 راهکار ساده
شیوه حل مشکل: وقتی ما از طریق تولید محتوای کاربردی و مطابق با سلیقه مخاطب توان جلب اعتمادش را داشته باشیم، مرحله فروش چندان دشوار نخواهد بود. وجود دشواری فراوان در این مرحله بیانگر ایراد برندمان در زمینه توسعه مراحل قبلی است. به این ترتیب باید نسبت به شیوه فعالیت در حوزه های قبلی تجدیدنظر کنیم. این امر به توسعه بهتر برنامه برندمان در زمینه فروش محصولاتش کمک شایانی خواهد کرد.
یکی از توصیه های کاربردی در زمینه افزایش فروش محصولات برندمان به صورت آنلاین استفاده از دیدگاه مربوط به مشتریان است. به طور ساده، ما باید خود را به جای مشتریان قرار دهیم. به راستی چه نکاتی موجب جلب نظر مشتریان برند ما می شود؟ تامل پیرامون این مسئله بسیاری از مشکلات ما را حل خواهد کرد.