داستانگویی و بیان خاطرات تاثیر بیشتری از اسلاید و پاورپوینت دارد. وقتی داستان میگویید مشتری احساس میکند که قرار نیست به سوالی پاسخ دهد، قرار نیست تمرکز داشته باشد، فقط به یک داستان گوش میکند اما چون خوب گوش میکند، متمرکز میشود و این همان چیزی است که فروشنده میخواهد.ما لابهلای داستان باید حرفهایمان را بزنیم. اشتباه ما در گوش دادن به طرف مقابل این است که تصور میکنیم تنها گوش است که در شنیدن موثر است اما تحقیقات ثابت کرده که علاوه بر گوش، چشمها، دل و مغز ما هم باید با تمام وجود فعال باشند.
در کتاب «فروشندگان بزرگ چگونه عمل میکنند؟» نوشته مایکل تی. بازورث و ترجمه امیرمصطفی اعرابیپور، فروشندگان داستانها و یافتههای خود را با خواننده به اشتراک میگذارند و این داستانها و یافتهها متکی به دهها تجربه شخصی در زمینه فروش است.این اثر کتابی است برای فروشندگان حرفهای و برای تمام مدیران اجرایی، سیاستمداران، معلمان، وکلا، مشاوران، والدین و تمام کسان دیگری که کارشان به نحوی مستلزم اثرگذاشتن بر دیگران است، با هرکالایی که در معرض فروش میگذارند، خواه یک محصول باشد و خواه خدمات، ایدهها مشاورهها یا باورها.
در بخشی از این کتاب آمده است که «طول داستان از عوامل مهمی است که باید به آن بپردازیم.باید داستانی داشته باشید که آنقدر طولانی باشد که بتواند شنونده شما را تحت تاثیر قرار دهد، ولی نه آنقدر طولانی که شنونده خود را خسته کنید.»
در نهایت میتوان گفت که مدت زمان مطلوب برای یک داستان بستگی به خود داستان دارد. مدت زمان مطلوب برای داستان همچنین به این بستگی دارد که شما چقدر وقت داشته باشید و عکسالعمل شنونده شما چه باشد. اگر احساس کردید که حواش شنونده در حال پرت شدن به جاهای دیگر است، بهتر است که هرچه سریعتر داستان خود را تمام کنید. اگر حس کردید شنونده آنچنان غرق در داستان شماست که انگار میخواهد هرگز تمام نشود، تا جایی که میتوانید لفت و لعابش دهید. این کتاب در 224 صفحه و قیمت 16 هزار تومان توسط انتشارات بازاریابی به چاپ رسیده است.