رهبران کسانی هستند که بی محابا به پیشواز ناشناخته ها می روند. آنها به استقبال خطر می روند و به خاطر حمایت از ما و سوق دادن مان به سوی آینده از منافع شخصی خود می گذرند. رهبران خیلی زود داشته های خود را برای محافظت از دارایی های ما فدا می کنند و آنان هیچ گاه اموال ما را فدای داشته های خودشان نمی کنند.
این معنای رهبری است. هنگامی که از حمایت شان مطمئن می شویم، از آنها پیروی خواهیم کرد و برای تحقق آرمان های شان به طور خستگی نا پذیر خواهیم کوشید و با افتخار خود را پیرو آنها خواهیم خواند.
کتاب «رهبران، آخر غذا می خورند»، اثر سایمون سینک، ترجمه الهام نورانی پور با نگاهی انسانی و به زبانی ساده و امروزی، ویژگی های رهبران موفق و همچنین اثر رفتار آنها را بر سازمان و جامعه بیان می کند.
سینک با بیان داستان ها و تجربه های شرکت ها نشان می دهد داشتن حس اعتماد و همکاری میان رهبران و افراد آنها تا چه اندازه در موفقیت بلند مدت سازمان نقش دارد. از طرفی کارکردن در سازمانی که مدیران آن با اعضای سازمان صادق نیستند و به منافع گروهی توجه ندارند، افراد در آن سازمان احساس رضایت و امنیت نمی کنند، چه عواقب خطرناک جسمی و روحی ای برای افراد سازمان و به دنبال آن برای جامعه دارد.
در بخشی از این کتاب آمده است: وقتی کسی را از خود برتر می شماریم، به جای اینکه سر غذا با او بجنگیم، داوطلبانه کنار می ایستیم و می گذاریم او زودتر از ما غذا بخورد. سروتونین باعث می شود کسانی که رفتار متفاوتی با آنها داشته ایم، احساس کنند از جایگاه والاتری برخوردارند و این مسئله به آنها می فهماند که ستاره درخشان گروه بوده اند...
این کتاب 398 صفحه ای در چهار فصل توسط انتشارات آریانا قلم به چاپ رسیده است.