در پي اعلام نظر حضرت آيتالله نوري همداني درخصوص طرح جديد مجلس مبني بر آنكه طرح جديد بانكداري به ربا رسميت ميبخشد، جناب آقاي مصباحي مقدم براساس گزارش مورخ 98/9/14 خبرگزاري فارس اعلام فرمودند «اگر طرح بانكداري در مجلس مسكوت بماند، بانكهاي خصوصي جشن خواهند گرفت.» ايشان با نگارش نامهاي خطاب به معظم له با عنوان نمودن اين مطلب كه (بانكها، به ويژه بانكهاي خصوصي كه به دريافت ربح مركب و وجه التزامهاي مضاعف و سنگين از بدهكاران بانكي عادت كرده و منافع فراواني از اين رهگذر اندوختهاند، دقيقاً به همين دليل، از تصويب چنين طرحي در مجلس شوراي اسلامي ناراحتند و در صورت مسكوت ماندن يا عدم تصويب آن، جشن خواهند گرفت. بدين ترتيب مشاراليه مواردي را به شبكه بانكي كشور به ويژه بانكهاي خصوصي نسبت دادند كه لازم آمد توضيحاتي در اين زمينه بيان شود:
۱-طرح مطول بیش از 200 مادهای موسوم به طرح بانکداری جمهوری اسلامی ایران که گزارش یک شوری آن اخیراً منتشر شده حاصل زحمات و تلاشهای ارزنده کمیسیون محترم اقتصادی مجلس با همفکری صاحب نظرانی چون جناب آقاي مصباحي مقدم است که مانند هر طرح دیگر دارای نکات بسيار مثبت از جمله پارهای نوآوریها در صنعت بانکداری و ساختار سیاستگذاری و نظارتی بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران است، اما این طرح نیز مانند هر طرح قانونی دیگر نیازمند بررسی و نقد کارشناسی است تا خدای نکرده نظام بانکی کشورمان را با چالشهای اساسی مواجه نسازد.
۲-از جنبه کارشناسی طرح موردنظر در کنار نقاط مثبت، همچنان دارای دو ایراد اساسی در مورد تغییر ساختار و وسعت اختیارات و ماموریتهای قانونی بانک مرکزی جمهوری اسلامی و نیز مبانی شرعی و حقوقی عملیات بانکی بدون ربا است که اجمال آن به شرح ذیل است:
الف: ساختار بانک مرکزی
بررسی به عمل آمده حاکی از آن است که الگوی طرح مورد بحث در مورد تغییر ساختار و ارکان بانک مرکزی، ظاهراً برگرفته از ساختار بانک مرکزی یکی از کشورهای اروپایی است، ولی چندان که باید و شاید براساس مبانی عملیات بانکی بدون ربا بومیسازی نشده است. لذا دور از انتظار نخواهد بود که فقدان استقلال کارشناسی بانک مرکزی، نظام بانکی کشور را در آتیه با چالشهای اساسی مواجه سازد، زیرا در طرح پیشنهادی هم شورای پول و اعتبار و هم هیات نظارت اندوخته اسکناس و هم مجمع عمومی از ارکان بانک مرکزی حذف شده و کلیه اختیارات به هیات عالی داده شده است. از نظر کارشناسی پارهای از نتایج منفی و چالشبرانگیز ساختار موردنظر به شرح زیر بسیار محتمل خواهد بود:
-حذف مجمع عمومي از ارکان بانک مرکزی، براساس قوانین فعلی منجمله قانون محاسبات عمومی به منزله تبدیل ساختار تشکیلاتی بانک مرکزی از شرکت دولتی به موسسه دولتی خواهد بود. در این صورت پرسش آن است که این موسسه جدید تازه تاسیس تحت نظر کدام وزارتخانه است و کدام وزارتخانه یا چه مقامی پاسخگویی عملکرد موسسه دولتی بانک مرکزی در برابر مجلس محترم را خواهد داشت؟ آیا طراحان این طرح در صدد ایجاد تشکیلات دولتی جدید و استثنایی غیر از موسسه یا شرکت دولتی هستند؟ شفافسازی در این مورد به بسیاری از ابهامات حقوقی و قانونی خاتمه خواهد داد. افزون بر آن پس از تاسیس موسسه دولتی بانک مرکزی، تکلیف حقوق و تعهدات شرکت سهامی فعلی بانک مرکزی در مراجع داخلی چه خواهد بود؟ آیا به موسسه دولتی (جدید) بانک مرکزی منتقل خواهد شد یا همچنان پوسته و شخصیت حقوقی آن حفظ خواهد شد؟
-اعضای اجرایی و نیز غیراجرایی هیات عالی بانک مرکزی به طور مستقیم یا غیرمستقیم منصوب دولت (ریاست جمهوری، وزارت امور اقتصادی و بانک مرکزی) خواهند بود و از لحاظ وابستگی استخدامی نیز هیچگونه تفاوتی بین اعضای اجرایی با اعضای غيراجرایی نخواهد بود. قوه مقننه نیز در بالاترین مرجع سیاستگذاری امور بانکی کشور عضویت نخواهد داشت. چنانچه عضویت یک نفر نماینده اتاقهای سهگانه (بخش تعاونی و خصوصی) نیز صرفآ امری تشریفاتی است. زیرا موکول به تایید وزیر امور اقتصادی شده است.
- حذف هیات نظارت اندوخته اسکناس: بدون تردید حذف هیات نظارت اندوخته اسکناس از ارکان بانک مرکزی (متشکل از نمایندگان منتخب قوای سهگانه و دیوان محاسبات کشور) كه نظارت بر امر بسیار مهم چاپ و نشر اسکناس را به عهده دارد و در فقدان نظارت هيأت مزبور (بخوانيم قوای سهگانه) چاپ و نشر اسکناس بدون پشتوانه کافی و قانونی كه امكان آن دور از ذهن نیست، نتايجي را به دنبال خواهد داشت كه افزايش نقدينگي و تورم لجام گسيخته يكي از آثار آن به شمار خواهد رفت.
به هر حال به نظر کانون بانکها لازمه استقلال سیاستگذاری بانک مرکزی در امور پولی، اعتباری و بانکی و نظارت بر بانکها فراهم آوردن، حضور واقعی و غیرتشریفاتی نمایندگان منتخب سه بخش اقتصادی کشور یعنی بخش دولتی؛ بخش خصوصی و بخش تعاونی در مراجع سیاستگذاري بانک مرکزی جمهوری اسلامی است.
ب: عملیات بانکی بدون ربا
گرچه بحث عملیات بانکی بدون ربا میبایستی به صورت لایحه یا طرحی مجزا از طرح مورد بحث ارائه میشد، اما در مورد انتقادات مطروحه از طرح قانوني موردنظر، از حیث موازین بانکی بدون ربا صرفا به بیان موارد زیر من باب مشت نمونه خروار بسنده میشود:
اول: در این موضوع که کلیه فرآیندهای بانکی بدون ربا میبایستی مطابق با موازین شرع انور باشد یا حداقل با آن مغایرت نداشته باشد هیچ تردیدي نیست و این امر مورد اعتقاد کلیه مدیران بانکی اعم از بانکهای دولتی يا خصوصی است اما در این زمینه باید توجه داشت که مدیران بانکی بالفعل متخصص امور شرعی نیستند. پس بایستی مرجعی قانونی باشد که مسئولیت تشخیص و احراز انطباق عملیات بانکی با شرع انور را برعهده داشته باشد. خوشبختانه برنامه ششم توسعه به این خلأ قانونی خاتمه داد و از اين رو شورای فقهی بانک مرکزی در حال حاضر جایگاه قانونی خود را پیدا کرده است. از جمله دستورالعمل امهال يكي از برجستهترين دستاورد شورای فقهی است که در حال حاضر مبنای کار شبکه بانکی کشور قرار گرفته است. شایان توجه است: بسیاری از برداشتهای غیرصحیح که در جامعه از مفهوم سود یا جریمه مرکب و عملکرد نظام بانکی کشور وجود دارد در واقع مبتنی بر راهکارهای پیشبینیشده در دستورالعمل امهال برای فرصتدهی به بدهکاران بانکی است كه به تأييد جناب آقاي مصباحي مقدم نيز رسيده است.
دوم: جناب ايشان در مورد جریمه یا خسارت تاخیر مرقوم داشتهاند: در حال حاضر، جریمههایی که بانک¬ها دریافت میکنند، طبق قوانین و مقررات فعلی به خودشان تعلق می گیرد و همین موضوع باعث شده که ايشان و برخی دیگر از مراجع بزرگوار، اخذ جریمه تأخیر را تحریم و کراراً ناقد و معترض اخذ جریمه تأخیر توسط بانكها، گرديدهاند و لذا طرح مجلس از این نظر کاملاً منطبق بر موازین فقهی و نظرات مراجع معظم تقلید تدوین شده و پرداخت هرگونه جریمه به بانک را ممنوع کرده است) قطعا اظهارنظر راجع به حکم شرعی خسارت تاخیر که در نامه ايشان به عنوان جریمه از آن یادشده در صلاحیت کانون بانکها نیست و انتظار است مراجع عظام تقلید در این خصوص اعلام فتوا نمایند. اما استدلال معظم له برای توجیه مشروعیت خسارت تاخیر آن است که اگر جریمه مالی یا همان خسارت تاخیر به حساب ویژه جرایم مالی واریز و توسط بانک مرکزی هزینه شود واجد هیچگونه ایراد شرعی نیست. اگر این جرایم به عنوان سود عملیاتی بانکها پس از کسر مالیات، متعلق به سهامداران باشد خلاف شرع است. این استدلال از نظر ايشان متضمن این معناست که نفس گرفتن خسارت تاخیر هیچگونه اشکال شرعی ندارد منتها ظاهراً بحث راجع به تغيير در موضوع مصرف و تعيين مصرفكننده این منابع است. بر این اساس از نظر ايشان منابع حاصل از جرائم مالی حق حاکمیت است و بانکها مکلف هستند جریمه تاخیر بگیرند ولی مجاز به هزینه یا توزیع سود عملیاتی حاصل از آن بین سهامداران نیستند. این استدلال بر بنای کدام منطق حقوقی و اصول قانون اساسی ارائه میشود؟ مگر بانک مرکزی میتواند بدون رعایت اصل ۵۵ قانون اساسی این منابع را راساً هزینه کند؟ و مگر در این زمینه بین بانکهای دولتی با بانکهای خصوصی تفاوتی وجود دارد؟ و مگر حقوق سهامداران بانکها را كه متحمل زيانهايي از محل عدم وصول بعضي از اين نوع بدهيها لاوصول ميگردند، ميتوان در اختیار بانک مرکزی گذاشت؟
سوم: در طرح قانوني ارائه شده تخلفات مشتریان بانکی مستوجب دو گونه جرایم مالي و غیرمالی (نظیر محرومیت از خدمات و تسهیلات بانکی) اعلام شده است. این امر در واقع تکرار تجربه شکست خورده دولت در دهه 80 است که پس از موفق نشدن جایگزینی محرومیتهای بانکی به جای وجه التزام مالی موجب شد که نرخ این وجه التزام به صورت پلکانی تا ۱۴درصد نیز افزایش یابد.
به هرحال هیچکدام از کارکنان و خدمتگزاران شبکه بانکی کشور چه بانکهای خصوصی و چه بانکهای دولتی به هیچ وجه به اجرای فرآیندهای بانکی ربوی راضی و خشنود نیستند، اما تشخیص شرعی یا غیرشرعی بودن موضوعات در صلاحیت و تخصص آنان نیست و از سوي ديگر شتابزدگی در تصویب طرح مورد بحث نيز روا نیست. پس لطفاً اجازه بفرمایند طرح موردنظر در فضایی آرام و کارشناسی و بدون طرح اتهام و فضاسازی بر علیه شبکه بانکهای خصوصی (كه معلوم نيست به چه دليل و مميزهاي آنها را از بانكهاي دولتي جدا كردهاند)، از جهات مختلف اقتصادی و به ویژه از جهات شرعی بررسی شود. در مورد موازین شرعی طرح مورد نظر پیشنهاد مینماید گزارش یک شوری کمیسیون محترم اقتصادی مجلس در خصوص طرح بانکداری به همراه دستورالعمل امهال را به نظرخواهی مراجع عظام تقلید بگذارید تا حکم شرعی موضوعات دقیقاً مشخص شود و سیستم بانکی کشور مدام با چالش شرعی یا غیرشرعی بودن مباحث مواجه نباشند. مسلماً هیچ بانک خصوصی یا حتی بانکهای دولتی از عدم تصویب طرح موردنظر جناب آقاي مصباحي مقدم جشن نخواهند گرفت. بلکه قطعا در صورت تصویب نهایی و ابلاغ و انتشار در روزنامه رسمی کشور، آن را دقیقاً اجرا خواهند کرد، اما لازم است تاکید نماید مسلماً الگوبرداری از ساختار بانک مرکزی یکی از کشورها و عدم توجه به نظرات کارشناسی صاحبنظران و مدیران بانکی مسلماً نظام بانکی کشور را با چالشهای اساسی فراوانی مواجه خواهد ساخت.
اما روي سخن ما با حضرت ايشان يادآوري نكاتي است كه ظاهراً از نظر ايشان دور مانده و ضروري است در اين مجمل نكاتي را يادآور گرديم.
اول آنكه شبكه بانكهاي خصوصي كه در پي سياستهاي اصل 44 قانون اساسي و در تبعيت از فرامين قانوني و توصيههاي مقام معظم رهبري در خصوصيسازي اقتصاد پا به عرصه خدمت در كشور نهادند، منشأ نوآوريهاي كمنظير در حوزه خدمات بانكي، الكترونيكي كردن تراكنشها و نظامهاي پرداخت، سرعت عمل در انجام امور بانكي مشتريان، كاهش تردد و مراجعات حضوري و... در كشور گرديدند.
دوم، نظام بانكي كشور و از جمله بانكهاي خصوصي همواره نسبت به اجراي مصوبات شوراي محترم پول و اعتبار و ساير تصميمات بانك مركزي جمهوري اسلامي ايران و نيز مصوبات قانوني كه به تأييد شوراي محترم نگهبان رسيده است كوشا بودهاند و هرگز مقرراتي خارج از چارچوب مقررات مزبور براي خود تدوين نكرده و نخواهند كرد. چه آنكه به لحاظ عملكردي غير از آن، مراجع ذيصلاح ناظر بر بانكها نسبت به اصلاح رويههاي اشتباه و متنبه نمودن آنان به وظايف خود عمل مينمودند و خواهند نمود.
اين درست نيست كه به لحاظ اصلاح طرحي قانوني كه به دفعات از سوي تدوينكنندگان آن و مركز پژوهشهاي مجلس شوراي اسلامي كه همگان دعوت به اظهار نظر در جهت اصلاح آن ميشدند و كانون بانكها و موسسات اعتباري خصوصي با نيتي خير و سازنده به دفعات و به تناسب اصلاح تدريجي و تغيير متون آن اقدام به اظهارنظر و نقد علمي طرح مزبور كردهاند، اين استنباط را براي معظم له ايجاد نمايد كه عليرغم آنكه فرمودهاند بيش از 40 سال در بانكداري اسلامي تتبع، تدريس و تحقيق داشته و همواره منتقد وضع موجود بانكداري كشور بودهاند، اين نقد كانون بانكها و موسسات اعتباري خصوصي را دليلي بر مخالفت بانكهاي خصوصي به طرح مزبور بدانند.
دبیرکل کانون بانک ها و موسسات اعتباری خصوصی*