افرادی که تازه فارغالتحصیل میشوند، دغدغههایی دارند. آنها هزینههای سنگین زندگی را تهدیدی برای آینده خود ارزیابی میکنند. بر همین اساس هم فکر میکنند که اگر به سازمانی، بعضا هر سازمانی، تحت شرایطی، عمدتا هر شرایطی، وارد شوند، به سوی موفقیت میروند. این باور غلط است. این باور غلط میتواند منجر به شکستهای شغلی شود که قبلا به آن پرداختیم و گفتیم که نباید به هر سازمانی و تحت هر شرایطی وارد شد.
در دنیای رقابتی امروز، سازمانها با تهدیدهای جدی مواجه هستند. چه بسا شرکتهای بزرگ و موفق دیروز که دیگر امروز نام و نشانی از آنها نیست. چرا فکر میکنیم که سازمانهای بزرگ و موفق امروز تا ابد خواهند ماند؟
سازمانها برای ماندن و مهمتر از آن، برای تداوم موفقیت به نیروهای کارآمد و با انگیزه نیاز دارند؛ نیروهای حرفشنو و مجری اوامر مقامات مافوق در سازمان. تا روزی که مدیر مشخصی در سازمان هست، موفق میمانند و پس از آن، با تهدید جدی مواجه میشوند. آنها برای سازمان فعلی تهدید هستند، چون سربار محسوب میشوند و سازمان علاقهمند به تحمل بار آنها نیست. آنها همچنین در بازار کار خواهانی ندارند، چون تنها هنر آنها حرفشنوی است. آنها نمیتوانند مسائل سازمان را حل کنند و نمیتوانند به کمک همکاران خود، همافزایی ایجاد کنند.
زمانی که بحث جنگ استعدادها مطرح شد، نظریهپردازان این حوزه اعلام کردند که جنگ دورههای زمانی بعدی، جنگ بر سر استعدادها در حوزه نیروهای کاری است. سازمانهایی که بتوانند نیروهای مستعدتری را جذب کرده و نگه دارند، موفقتر و ماندگارتر خواهند بود.
بی تردید هیچکس فکر نمیکند که بنگاه اقتصادی بزرگی مانند گوگل، تنها از سر خیرخواهی شرایط بسیار جذابی را برای کارکنان خود فراهم کرده باشد. گوگل سازمانی است که میزان خروجی نیروهایش صفر است و سالانه بیش از چند ده هزار تقاضای کار دریافت میکند. این سازمان فرآیند جذبش را چنان سختگیرانه طراحی کرده که فقط افرادی که هدف داشته باشند، یادگیرنده باشند، بخواهند که بهتر شوند و سازمان را کمک کنند و خلاصه خصایصی از این دست داشته باشند، وارد سازمان شوند.
به این منظور چندین مرحله بررسی و مصاحبه انجام میدهد. در گوگل وارد شدن خیلی سخت است، اما آنها که وارد میشوند، نیامدهاند که فقط امنیت شغلی داشته باشند. آنها عمدتا آمدهاند تا عضوی از یک سازمان باشند که هر روز میخواهد با روز قبل متفاوت باشد و بدین منظور آموختهاند که هر لحظه آماده تغییر باشند.
کارجویان عزیز، فاز ورود به سازمان مهم است، اما ماندن در سازمان، یا حفظ جذابیت در بازار کار، از آن بسیار مهمتر است و تلاشی مستمر طلب میکند. این کار هدف و برنامه میخواهد.
بنابراین وقتی در مقطع ورود به سازمان قرار میگیرید، پیش و بیش از آنکه به فکر ورود به سازمان باشید، بررسی و تحقیق کنید که مسیر رشد و توسعه شما در این سازمان چیست؟ چه شرایط و فرصتهایی برای شما فراهم است که در این سازمان به ردههای بالاتر توانمندی برسید؟ آیا نقشی که سازمان از شما میخواهد را میتوانید چنان انجام دهید که تفاوتی واقعی ایجاد کنید؟
این پرسشها را بپرسید و به پاسخها فکر کنید. این آینده شماست که امروز رقم میزنید.
این ستون دوشنبهها منتشر می شود