سود، بهرهوری و درآمد در ابتدای فعالیت کارآفرینی صفر است، اما در مرحله شروع به تدریج افزایش مییابد. نیازمندیهای مرحله ایجاد کسبوکار عبارتند از خلاقیت و ایده، منابع مالی، انسانی و شناخت فرصتهای بازار. اما خروجیهای مرحله ایجاد عبارتند از مأموریت و حوزه کسبوکار. به عبارت دیگر، در این مرحله کارآفرین دقیقا میداند در چه حوزهای باید فعالیت و از چه فرصتهایی در بازار استفاده کند.
در ضمن در این مرحله خلاقیت و ایده و نیز منابع لازم برای ورود به کسبوکار دارای اهمیت هستند. در مرحله شروع کسبوکار، سود کسبوکار ناچیز است، اما کمکم افزایش پیدا میکند. ویژگیهای این مرحله عبارتند از آغاز رسمی فعالیتها، برنامهریزی، تأمین سرمایه اولیه، بازاریابی و تیمسازی.
در مرحله شروع، چرخه تولید آغاز میشود و کارآفرین باید برای محصولات خود بازاریابی کند. سود کسبوکار در مرحله رشد، افزایش چشمگیری پیدا میکند و البته پیش از دستیابی به این رشد و افزایش سود، خطر ورشکستگی نیز وجود دارد. آنچه به عنوان ویژگیهای اصلی در مدل برای این مرحله آمده عبارتند از تغییر در استراتژی بازار، احساس رقابت با سایر تولیدکنندگان و انتقال رهبری از فرد
به گروه. به عبارت دیگر، کارآفرین در این مرحله برای آنکه بتواند جایگاه کسبوکار خود را در بازار پیدا کند، باید در استراتژی بازار خودبازنگری نماید تا راه نفوذ در بازار را باز کند. در این مرحله، دیگر کارآفرین نمیتواند همه کارها را خود انجام دهد و از افراد دیگر کمک میگیرد.
در مرحله تثبیت کسبوکار، سود و درآمد تقریبا ثابت میماند یا تغییر اندکی میکند. زیرا رقابت افزایش مییابد، بازار اشباع میشود، میزان فروش و درآمد ثابت میماند. در این مدل بر لزوم برنامهریزی برای آینده و ادامه حیات و بقای سازمان تأکید شده است.
همچنین در این مدل آمده است که در مرحله تثبیت باید برای پیشرفت سازمان زمینهسازی شود و برای مقابله با نوسانات بازار، برنامهریزیهای لازم صورت گیرد. در مرحله تثبیت نیز احتمال ورشکستگی و زیانده شدن کسبوکار وجود دارد. در مرحله نوآوری یا افول، کسبوکار به یکی از دو سرنوشت رشد یا شکست دچار میشود. در این مدل بر لزوم توجه به نوآوری یا خرید نوآوریهای دیگران در این مرحله تأکید شده است.
به عبارت دیگر، مرحله تثبیت تا همیشه ادامه نمییابد و شرکتهایی که به نوآوری توجه نمیکنند، کمکم افول خواهند کرد و سپس دچار نابودی میشوند. بقای سازمان و نیز پیشرفت و توسعه آن تنها در صورت دستیابی به نوآوری است. با دستیابی به نوآوری، سازمان مجددا رشد میکند و سطح درآمدها و سود و بهرهوری آن ارتقا مییابد.
ادامه دارد...