برند تنها یک محصول فیزیکی نیست، بلکه یک خاصیت منحصربهفرد است که در طول زمان گسترش و بهبود مییابد و داراییهای ملموس و غیرملموس را از آن خود میسازد. استراتژی برند همان استراتژی کسبوکار است و مدیریت آن بیشتر از آنکه تاکتیکی و واکنشی باشد، استراتژیک و عینی است و لازم است مدیران ارشد، مسئولیت اصلی برند سازمان را شخصا برعهده داشته باشند و از هویت و خوشنامی سازمان خویش در تمام شرایط و فعالیتها حفاظت کنند. برندها از طریق مردم وارد زندگی میشوند. برند نباید تصاویر و برچسبهای منفعل باشد، بلکه باید تجربهای زنده و جایی باشد که ارزشها و باورها را به طرق مربوط برای هر گروه دیگری از ذینفعان به نمایش میگذارد.
از برندهای بزرگ دنیا درسهای زیادی میتوان فرا گرفت. کتاب «دلایل کامیابی برندهای برتر جهانی» نوشته دکتر پرویزدرگی که به چاپ دوم نیز رسیده است، به همین مقوله میپردازد. در قسمتی از این کتاب درباره ساختار و سلسله مراتب دقیقی شرکت آدیداس و نقش آن در موفقیت این برند میخوانیم:
در آدیداس ساختار سازمانی بسیار دقیقی تعریف شده است. در این شرکت، بخشهای عملکردی مختلفی مانند بازاریابی، تولید، تحقیقی و توسعه، خدمات مشتریان، توزیع و... با وظایفی روشن و تعریف شده در کنار یکدیگر فعالیت میکنند. مدیرعامل در رأس امور قرار دارد. سپس یک هیاتمدیره چهار نفره قرار دارد که هر نفر مسئول حداقل یک عملکرد کلیدی در مجموعه است. پس از این هیاتمدیره چهار نفره، یک هیاتمدیره نظارتی قرار دارد که شامل 12 نفر از مجربترین مدیران و متخصصان آدیداس است.
این کتاب در 304 صفحه و قیمت 16هزار تومان توسط انتشارات بازاریابی به چاپ رسیده است.