همزمان با گسترده شدن ابعاد بحران در روابط روسیه و ترکیه و چشمانداز لغو پروژه ترکیشاستریم، سایر کشورهای منطقه برای ارائه طرحهای جدیدی جهت جایگزینی ترکیشاستریم با پروژههای دیگر و همکاری با روسیه مشغول رقابت با یکدیگر هستند. عدم مشارکت یونان و بلغارستان در مخالفت با پروژه نورداستریم 2 و امضا نکردن نامه مخالفت با آن، از جمله اقدامات کشورهای شرق و جنوب اروپا در جهت نزدیکی سیاستهای انرژی خود با روسیه است.
برنامهریزیها و اقدامات اخیر کشورهایی نظیر یونان و بلغارستان جهت نزدیکی به روسیه در حالی صورت میپذیرد که ترکیه برای مدت طولانی سعی کرده است تا با انعقاد قراردادهای انرژی متعدد با روسیه و جمهوری آذربایجان و همچنین ایران، به مرکز انتقال انرژی در منطقه بدل شود. در این میان وقوع جنگ داخلی در سوریه و مواضع متفاوت و بعضا متضاد کشورهای منطقه در قبال این بحران و درنهایت دخالت نظامی روسیه در آن به منظور سرکوب تروریستها و مخالفت ترکیه با این موضوع و در نهایت سرنگونی جنگنده ارتش روسیه توسط ترکیه منجر به بحران بزرگی در روابط دو کشور شد.
در حال حاضر و با توجه به ابعاد گسترده این بحران و جدال لفظی رهبران دو کشور و همچنین تحریمهای اقتصادی وضع شده از سوی روسیه علیه ترکیه، به نظر میرسد که همکاریهای اقتصادی و انرژی دو کشور در هالهای از ابهام قرار گرفته و سرنوشت نامعلومی یافته است.
در چنین شرایطی یونان و بلغارستان سعی دارند تا با نزدیکتر کردن سیاستهای انرژی خود به روسیه و عدم همراهی با جوی که علیه این کشور در اتحادیه اروپا وجود دارد، با امضای قراردادی بر سر احداث یک خط لوله میان خود به توافق رسیدند. خط لوله مذکور که مذاکرات اولیه آن در سال 2008 میلادی انجام شد، پس از ملاقات پانوس اسکورلتیس، وزیر انرژی یونان و همتای بلغاری وی تمنوژکا پتکووا در صوفیه نهایی شد.
فرآیند ساخت خط لوله مذکور میان بلغارستان و یونان که طول آن به 180 کیلومتر میرسد، از ماه مه2016 تا اواسط سال 2018 میلادی ادامه خواهد یافت و شهر کوموتینی یونان را به شهر زاگورا در بلغارستان متصل میکند. لازم به ذکر است که هزینههای احداث این پروژه 225 میلیون یورو بوده و ظرفیت اولیه انتقال گاز آن 3میلیارد متر مکعب خواهد بود که این میزان در آینده میتواند تا 5 میلیارد متر مکعب نیز افزایش یابد.
هدف اصلی خط لوله انتقال گاز یونان – بلغارستان کمک به انتقال بهتر و سادهتر گاز در خط لولههای TANAP و TAP از میدان گازی شاهدنیز در جمهوری آذربایجان به بازارهای گاز اروپاست. این در حالی است که براساس برنامهریزیهای صورت گرفته فرآیند ساخت خط لوله یونان – بلغارستان موسوم به IGB اندکی زودتر از خط لوله TAP به بهرهبرداری خواهد رسید و این به معنای آن است که خط لوله IGB برای چند ماه به منابع گاز مورد نیاز جهت انتقال گاز طبیعی دسترسی نخواهد داشت.
بر این اساس، یکی از استفادههایی که میتوان برای خط لوله IGB درنظر گرفت انتقال گاز شِیل آمریکا است که یونان و بلغارستان از مدتها قبل به منظور دستیابی به آن در حال مذاکره با واشنگتن بودهاند. انتقال گاز بهصورت LNG و انتقال آن از طریق خط لوله میان بلغارستان و یونان به بازارهای گاز اروپا سناریوی دیگری است که برای خط لوله مذکور در نظر گرفته شده است.
با این وجود، پیش از تحقق پروژه احداث خط لوله IGB چالشهایی وجود دارد که باید برطرف شوند. چالش اول بحث قیمتگذاری برای انتقال گاز بهصورت مایع در بلندمدت است چراکه به نظر نمیرسد در آینده نزدیک بازارهای گاز جهان با رشد محسوسی مواجه شوند. در نهایت تداخل انتقال گاز بهصورت LNG از خط لوله IGB با انتقال گاز از خط لوله TAP با تداخل مواجه خواهد شد. در مجموع میتوان گفت احداث خط لوله انتقال گاز میان یونان و بلغارستان میتواند در آینده نقش بسیار مهمی در انتقال گاز جمهوری آذربایجان و همچنین انتقال گاز LNG ایالات متحده به اروپا ایفا کند.
منبع: مجله گاز طبیعی اروپا