سال 91 بود که بانک مرکزی اعلام کرد، بانکها باید سیاست افزایش شعب خود را کنار بگذارند و 20درصد هم از تعداد شعب خود بکاهند؛ این تصمیم با اعتراض بانکها مواجه شد. استدلال این بود که گسترش شعب، براساس نیاز واقعی جامعه به وجود آمده است و وقتی تقاضا هست، چرا عرضه نباشد. اما بانک مرکزی وقت، بر مخالفت خود اصرار ورزید تا اینکه سرانجام با وقوع اختلاس سه هزار میلیارد تومانی، بانک مرکزی پس از اعمال فشار زیاد بر بانکها اعلام کرد که افزایش تعداد شعب، متوقف شده است.
به این ترتیب، نوبت به دولت یازدهم رسید و رییس این دولت هم با انتقاداتی شدید در این باره به بانک مرکزی اعلام کرد که باید نسبت به تعداد بانکها و شعب آن نظارت کند و توجه داشته باشد که معیار دنیا برای تعداد بانک در کشور چه اندازه است و در 10 سال اخیر در دنیا چند بانک تاسیس شده و این تعداد در کشور ما چقدر بوده است؟ بنابراین دور تازهای از انتقادها نسبت به این موضوع به راه افتاد در حالی که برخی کارشناسان معتقدند افزایش تعداد شعب بانکها براساس ضرورت رخ داده است و دولت باید این ضرورت را درک کند.
تعداد شعب نباید با کشورهای دیگر مقایسه شود
اکبر رجبی؛ کارشناس اقتصادی در این باره به «فرصت امروز» گفت: دیدگاه کسانی که نسبت به افزایش تعداد شعب انتقاد دارند معطوف به این موضوع است که آنها تعدادی از شعب بانکها را در اقتصادهای دنیا بهخصوص اقتصادهای کشورهای پیشرفته انتخاب میکنند و با اقتصاد ایران مقایسه میکنند و نتیجه میگیرند که تعداد شعب بانکها در ایران زیاد است، در صورتی که این مقایسه از اساس مشکل دارد.
وی افزود: در اقتصادهای پیشرفته، زیرساختهایی وجود دارد که بانکها در آن نیازی به افزایش شعب و سربار کردن هزینه شعب به ترازنامههای خود نمیبینند. آنها در بانکداری الکترونیک بسیار پیشرفتهتر از ایران هستند و از ملزوماتی برخوردارند که بانکهای ما هنوز به آن دست نیافتهاند. در کشوری که مدام اینترنت آن دچار اختلال، قطعی و معضلاتی از این دست است ما چطور از بانکها انتظار داریم از تعداد شعب خود بکاهند و سرنوشت خود را به دست خطوط اینترنت موجود بسپارند؟
این کارشناس تاکید کرد: برخی مخالفان بانکها اینگونه استدلال میکنند که چرا بازدهی بانکها در بورس گاه به 90- 80 درصد رسیده است؟ و با این استدلال اینگونه عنوان میکنند که بانکها در حال خلق اعتبار و ارزش اضافی و مازاد هستند. درحالیکه بازدهی بانکها در بورس را (که متعلق به سال گذشته است) باید نسبت به گروههای دیگر بورسی سنجید. در این سال در بورس گروههایی بودند که سودآوری بسیار بیشتری از بانکها داشتند و هجوم نقدینگی باعث شد که بازدهی بانکها در بورس افزایش پیدا کند.
عطش بازار پولی برای بانک
دکتر فرهاد متقی، کارشناس اقتصادی هم در این باره در گفتوگو با ««فرصت امروز» گفت: یک سوال مهم از منتقدان تعداد شعب در ایران این است که چرا با وجود تعداد مازاد شعب بانکی در ایران، باز این همه موسسه مالی و اعتباری غیرمجاز در گوشه و کنار کشور رشد میکنند؟ پاسخ این است که قطعا نیازی در بازار پولی ما وجود دارد که این تعداد موسسه و بانک در آن رشد میکنند. وضعیت اقتصاد ایران یک وضعیت خاص است که شرایط بانکداری آن را باید با توجه به همین موضوع سنجید. بازار پولی و مالی ایران، عطش زیادی برای رشد بانکها و موسسات مالی دارد.
وی افزود: من فکر میکنم یکی از دلایل مهم علاقهمندی مردم به بانکها و موسسات اعتباری فقدان امنیت سرمایهگذاری در سایر بخشهاست. اقتصاد ایران، از یک نوع عدم اطمینان رنج میبرد که همین عدم امنیت موجب رشد بانکها و موسسات مالی و اعتباری شده است. مردم وقتی پولشان در بانک است، احساس امنیت بالایی دارند اما در سایر بازارها چنین قابلیتی را نمییابند. دولت نباید فکر کند با محدود کردن شعب بانکی پول به سوی بخش تولید میرود. خیر، این خطر وجود دارد که با خروج پولها از بانک، بازارهایی مثل ارز آنها را جذب کنند. یا چه تضمینی وجود دارد که با محدود شدن شعب بانکی، موسسات مالی غیرمجاز جای آنها را پر نکنند؟ مگر با وجود همه تلاشها بانک مرکزی توانسته موسسات مالی غیرمجاز را از بازار پولی خارج کند؟
این کارشناس اظهار کرد: دولت باید بهجای محدود کردن شعب بانکی از ظرفیت منابع بانکها در راستای رشد بخش مولد استفاده کند. دولت میتواند الزاماتی را برای محل خرجکرد بانکها تعیین کند و بانک مرکزی هم بر این خرجکرد، نهایت نظارت را داشته باشد. وی تاکید کرد: تعطیلی شعب بانکی نیاز به شرایطی دارد که دولت بهجای فشار بر بانکها باید تلاش کند تا این شرایط را فراهم کند. قطعا اگر بانکداری الکترونیک در ایران بهحد کافی بالغ شود، بانکها دیگر نیازی به شعب نخواهند داشت. دولت باید کمک کند که بانکداری الکترونیک هر چه زودتر به این سمت حرکت کند.