ندا فرامرزیان که حدود سهسالی است در کنار فعالیتهای گوناگون کارآفرینی و فرهنگی به کار انتشار نخستین هفتهنامه مستقل حقوقی اقتصادی نقش نو مشغول است، هماکنون خود را برای انتشار نشریه دیگری آماده میکند. اما وجه دیگر شخصیت این بانو روحیه کارآفرینی اوست که توانسته ثابت کند زنان ایرانی از قابلیتهای بزرگی در عرصه کارآفرینی برخوردارند که اگر به خودباوری برسند میتوانند به نقشآفرینان بزرگی در این عرصه تبدیل شوند؛ هرچند آنطور که وی میگوید: «کارآفرینی را از نقطه مقدس صفر شروع کرده است.» در گفتوگویی که متن آن از نظرتان خواهد گذشت با اندیشههای کارآفرینی و دیدگاههای وی درباره چالشها و مشکلات کارآفرینی زنان درجامعه امروز ایران آشنا میشویم.
***
با توجه به اینکه شما خود عضوی از جامعه زنان کارآفرین کشور هستید و از چالشهای پیشروی ایشان به خوبی آگاهید لطفا درباره مهمترین این چالشها توضیح دهید.
وقتی یک زن قصد ورود به عرصه کارآفرینی را پیدا میکند، حتما قبل از رسیدن به اینکه «باید از یک جایی شروع کنم» بارها و بارها فکر کرده و شرایط سخت پیش رویش را در نظر گرفته ولیکن باید این واقعیت را پذیرفت که همت یک بانو برای کارآفرینی به نسبت یک مرد مضاعف باید باشد تا چیدن مقدمات را تاب بیاورد. جامعه نسبتا مردسالار ایران، مردها را با انشالله و ماشالله وارد عرصه کارآفرینی میکند، گویا یک روند طبیعی است که پیش میروند و از مقتضیات ذات مردانهشان است و از اینرو حمایت و اعتماد خانواده و اجتماع و حتی بنگاههای بزرگ اقتصادی را به دنبال خواهند داشت؛ اما وقتی یک زن، به خصوص اگر جوان هم باشد، وارد عرصه کارآفرینی شود، خانواده با دست کم گرفتن تواناییهایش یا با نگاهی جنسیتی نگران آسیبهای احتمالی پیشروی او میشوند که خود رویکردی بازدارنده و آسیبرسان است.
مشکلاتی که بعد از کارآفرین شدن برای زنان به وجود میآید، چه در خانواده و چه در جامعه چیست؟
از آنجا که کار اعم از تولید، خدمات، تجارت و فرهنگ واقعا ربطی به جنسیت ندارد، زن کارآفرین هم وقتی در این عرصه درگیر میشود، به تواناییهای خود نگاه جنسیتی ندارد؛ اما بیشتر افراد جامعه او را زن میبینند و ناچار باید فکر کنی: «خب ثابت میکنم به اجتماع در معرض همکاریم، به طرف قراردادم، حتی به کارمندم که کارآفرینی یک موقعیت فراجنسیتی است» و همین موضوع گاهی مانع میشود که بتوانی تمام انرژیات را صرف خود کار کنی. البته کتمان نمیکنم که همین موضوع حداقل انرژی بنده را مضاعف میکند.
البته بعضی اوقات هم زنان کارآفرین فکر میکنند باید مثل مردها رفتار کنند که قاعدتا همین موضوع زندگی شخصی ایشان را در معرض آسیب قرار میدهد؛ البته این رفتار مبتلابه جامعه زنان کارآفرین به این علت است که بسیاری از اوقات مردان تصورشان بر این است که میتوانند با خانمها صادق نباشند یا به نوعی قرارداد دست پایینی را به آنها به خاطر زن بودنشان پیشنهاد بدهند، کاری که احتمالا با یک مرد دیگر انجام نخواهند داد و در اینجاست که بنده معتقدم ما بهجای اینکه مثل مردها رفتار کنیم بهتر است با رفتار خردمندانه و جدی و البته با داشتن تمام ظرافتهای زنانه ثابت کنیم میتوانیم کار و محیط پیرامون مان را بسیار مدبرانه مدیریت کنیم. خودمان باشیم و به یاد داشته باشیم تا به الان با سخت کوشی و پشتکار به آن جایی که الان هستیم، رسیدیم و مطمئن باشیم اگر کارمان را درست انجام دهیم، بعد از گذشت چند سال همه رزومه ما را خواهند دید؛ حال اینکه زن و زیـبـاتـرین مـخــلــوق خــداونـد هستیم.
امــــــا یکی دیگر از مشکلات مبتلابه جامعه زنان کارآفرین این است که ایشان اغلب با کمبود حمایت دیگر رهبران تجاری زن همتای خود مواجه میشوند. مشکلات پیش روی یک زن کارآفرین کم نیست واگر بخواهم بگویم مصاحبه شما شاید برای تازه واردها به این عرصه هراس ایجاد کند، به همین دلیل با ذکر این مورد آخر از گفتن بقیه مشکلات صرفنظر میکنم، مهمترین مشکل یک بانوی کارآفرین برقراری تعادل بین رسیدگی به خانواده و کنترل بیزینسش است. همسر و مادرانی که صاحب کار هستند، مجبورند تا همزمان هم به خانوادهشان برسند و هم کارشان را پیش ببرند و خب کاری نیست که برای یک زن انجام نشدنی باشد، اما دشوار است.
پیشنهاد شما برای ایجاد انگیزه، چه از لحاظ اقتصادی و چه از لحاظ احساسی برای بانوان و دولت چیست؟
هر سال، خانمهای بیشتر و بیشتری از دانشگاهها فارغ التحصیل میشوند و جویای کار، دولت صندلیهایش برای جانمایی ایشان ته کشیده اما راهکاری هم ارائه نمیدهد، تا این خیل عظیم نیروی انسانی جذب کار و کارآفرینی شوند. از طرفی تعداد زنانی که ماجراجویی خود را برای تبدیلشدن به یک کارآفرین شروع میکنند، متاسفانه کم است و این موضوع به دلیل همان مشکلاتی است که در ابتدا عرض کردم؛ اما خانمها اگر به خودشان و آموختههایشان اعتماد کنند، به یقین بدون انتظار مدد از پدر، مادر، همسر، دولت و صرفا با امیدواری به لطف خداوند میتوانند شروع کنند. در حالی که از پیش باید بدانند شکستهای کوچکی در انتظارشان است تا بزرگ شوند. البته در ایجاد انگیزه، بررسی زندگی زنان اقتصاد بلد و کارآفرین، انگیزهای خواهد شد برای زنانی که رویای راهاندازی یک کار را داشته اند؛ اما برای بالا بردن آمار این افراد باید امیدوار بود دولت تدبیر و امید حمایتهای مالی را هم برای ایشان در نظر بگیرد.
زنــــــان آسیب دیده را چگونه میتوان به حـــوزه کارآفرینی وارد کرد تا از این راه به زندگی ادامه دهند؟
البته این یک آسیب بزرگ اجتماعی است که برای رفع و رجوعش ابعاد مختلفش را باید بررسی کرد. اما اگر نتوان به سرعت نسخه کارآفرینی برای ایشان پیچید میتوان با ایجاد اشتغال تاحدودی شرایط ایشان را تحتکنترل قرار داد، ولیکن با توجه به پژوهشهایی که در خصوص زنان آسیبدیده انجام دادهام، البته بهعنوان یک روزنامهنگار و فعال حقوق زن و نه بهعنوان یک کارآفرین باید عرض کنم بررسی این موضوع مجال مجزایی میطلبد و چند سال است طرحهایی برای ایجاد کار برای این قبیل از زنان آسیبدیده ارائه دادهام که امیدوارم با حمایت معاونت زنان ریاست جمهوری بتوانم حرکت نویی را عملی کنم.
آیا از سوی دولت حمایتی صورت میگیرد، از بانوان که هرکدام یک کارآفرین باشند؟
البته همواره دولتها با شعارهایی در زرورق پیچیده شده درجهت حمایت از کارآفرینی زنان کمپینهایی راه میاندازند؛ اما حداقل من با همه امیدی که به دولت مقتدر تدبیر و امید دارم هنوز چیزی ندیدهام.
چه نوع حمایتی برای زنان کارآفرین موثر خواهد بود؟
کافی است قوانین بازدارنده را از بالای سر کارآفرینان اعم از زن و مرد بردارند. قانون کار را مدافع کارآفرین کنند تا حقوق واقعی کارگر هم رعایت شود. زمان دادن تسهیلات و امتیازها، زنها و مردها را یکی ببینند. باور کنید زنان کارآفرین اضافهتر چیزی نمیخواهند.
به نظر شما کارآفرینی چه تاثیری بر امنیت زنان در خانواده و جامعه دارد؟
قاعدتا خانمی که صاحب کسب کار است و دستش روی زانوی خودش است خیلی نگران نیست که مبادا ازدواج نکنم یا مبادا همسرم نفقهام را ندهد یا نکند جدا شوم و در اداره امور مالی خودم و فرزندم بمانم، یا چون بیمه نبودهام، در زمان کهنسالی چه کنم، اراده میکند، حرکت میکند و موفق میشود. حتی بعد از هزار بار شکست. کارآفرین از صفر مقدس شروع میکند پس «ساختن» قسمت اعظم زندگیاش میشود. امنیت قلبی، از آنجا میآید که متکی به نفس باشی هرچند این صحبت بنده امنیت را از جنبه ایجابی بررسی میکند، البته معنای سلبی آن بماند برای مجالی دیگر...