استفاده از ماتریس رقابت در یک طرح کسب وکار به دلایل مختلفی بسیار مهم بوده و ضرورت دارد. اول از همه ابزاری برای اطلاعات ورودی و پیش بینی آینده در نظر گرفته می شود. دوم اینکه می تواند منجر به توسعه و توضیح جایگاه و به طورکلی موضوع جایگاه یابی برای یک کسب وکار شود. سوم اینکه این ماتریس یکی از مهم ترین و مطمئن ترین ابزارهای بصری استراتژیک است که هر استفاده کننده از یک طرح کسب وکار نیاز به استفاده و مطالعه کردن آن دارد.
استفاده از ماتریس رقابت یک نقطه تکیه گاه در معرفی کسب وکار، طرح کسب وکار، توسعه محصول، استراتژی و همچنین تدوین پیام های بازاریابی (یا همان تبلیغات) است. زمانی که چنین چیزی در اختیار نداشته باشید، مطالعه کنندگان طرح شما در عمل به راحتی نبود آن را احساس می کنند.
ماتریس استاندارد رقابت نشان می دهد که رقبای مختلف چگونه براساس فاکتورها و عوامل مشخص در کنار هم قرارگرفته و مشخص می شوند. به عبارتی مقایسه محصول یا خدمت شما در پرتو آن فاکتورهای مطرح شده در رقابت است.
این تصویر نشان می دهد که پیشنهاد ارائه شده در رابطه با این محصول یا کسب وکار، در قالب ویژگی ها و مزایای مطرح شده، چه جایگاهی در برابر رقیب خودش دارد. حتی اگر قادر به شناسایی و تشکیل یک ماتریس رقابت از طرح کسب وکار یا چارت سازمانی خود نباشید، ممکن است بسیاری از مطالب موردنیاز برای تشکیل چنین ماتریسی را در انواع تبلیغات سنتی دیده باشید.
کاربردهای استاندارد ماتریس رقابت
در بالا به این موضوع اشاره کردم که ماتریس رقابت در حال حاضر به عنوان یک تکیه گاه در طرح های کسب وکار، معرفی پیشنهاد و... در نظر گرفته می شود. ما عموما با صدها مورد از این طرح ها طی هرسال سروکار داریم و آنها را بازبینی می کنیم و جالب تر اینکه اغلب اوقات این کار را همراه با سرمایه گذاران دیگر به صورت گروهی انجام می دهیم و دقیقا این گونه به نظر می رسد ما هم وجود داشتن چنین ماتریسی را انتظار داریم و اگر با چنین چیزی مواجه نشویم نبود آن کاملا برای مان محسوس است.
استفاده از این موارد، درواقع موجب بدبینانه نگاه کردن ما شده است. ما در تمامی طرح و پیشنهادها به نوعی با ماتریس رقابت برخورد داریم، ولی تاکنون موفق به دیدن یک طرحی شامل ماتریس رقابت نشده ام که این ماتریس نشان دهد که مثلا طرح موردنظر چیزی فراتر از انتظار بازار هدف را ارائه می کند.
پس شاید این نکته بتواند موضوعی را در رابطه با اعتبار و چگونگی افزایش آن به ما گوشزد کند، چراکه واقعیت هم این است و شما نمی توانید دقیقه همان کارهایی را بکنید که رقیب شما در حال انجام دادن آن است و بازهم انتظار موفقیت داشته باشید.
بزرگ کردن تفاوت ها
اغلب ماتریس های رقابتی که می بینم، در زمینه و با محوریت کسب سرمایه گذار مورد استفاده قرار گرفته اند. در این صورت، هدف اصلی بزرگ کردن و به چشم آمدن تفاوت ها و همچنین تایید یک نیاز از بازار در نظر سرمایه گذار بالقوه است.
لطفا ارزش ماتریس رقابت را تا حد یک ابزار داخلی برای کمک به توسعه استراتژی و خصوصیات طراحی محصول پایین نیاورید. نگران استفاده از آن برای نشان دادن برتری خود در انجام دادن کاری نسبت به رقبا نباشید، بلکه باید از آن برای پوشش دادن حفره های بازار و نیازهایی که به آنها پرداخته نشده است استفاده کنید تا درنهایت قادر به هدایت فرآیند توسعه محصول و راه حل هایی باشید که فرصت های بهتری در کسب وکار شما به حساب می آیند. گاهی اوقات از این ابزار تحت عنوان فرصتی برای بازاریابی خلاقانه یا ابزاری برای بازآرایی اطلاعات جهت استفاده بهتر از آنها در کسب وکار نام برده می شود.
اطلاعات ماتریس رقابت را از کجا پیدا کنیم؟
در این رابطه مسئله پیدا کردن سوزن در یک انبار کاه نیست، بلکه مسئله اصلی پیدا کردن یک سوزن از میان انبوهی از سوزن های موجود است. شما به راحتی قادر به پیدا کردن حجم زیادی از اطلاعات در مورد شرکت رقیب از طریق اینترنت و اپلیکیشن های موبایل هستید. درواقع مشکل اصلی مرتبط کردن آنها و تصمیم گیری در رابطه با تاکید کردن بر کدام یک از آنهاست.
دراین باره پیشنهاد می کنم که سعی کنید همواره به صورتی قابل انعطاف و عملی رفتار کنید. به دنبال اطلاعاتی باشید که در رابطه با نکاتی هستند که شما می خواهید بر آنها تاکید داشته و آنها را به دیگران نشان دهید. شاید زمانی نداشتن اطلاعات در رابطه با شرکت های بزرگ و کوچک مسئله مهمی به نظر می رسید؛ اما امروز به جد می توان گفت که دیگر مسئله این نیست و اگر شما با چنین مشکلی مواجه هستید، مشکل را باید متوجه واحد تحقیق و توسعه خود بدانید، نه آن را به نبود اطلاعات ربط دهید.
به خصوص برای شرکت های رقیبی که سهام آنها در بورس اوراق بهادار معامله می شود که باید توجه داشت، اطلاعات بسیاری زیادی قابل دسترسی است. اگر پس از تحقیق و بررسی کامل و دقیق باز به این نتیجه رسیدید که اطلاعات جامع و کاملی در این رابطه وجود ندارد، آنگاه شاید بتوان گفت که شرکت مزبور اصلا شاید رقیبی به حساب نیاید.