اگرچه عنوان «روز جهانی صنایع دستی» در سال آخر دولت دهم از تقویم رسمی ایران حذف شد اما 10 ژوئن (20 خرداد) کماکان در همه جای دنیا به همین نام شناخته میشود. این روز پس از آنکه شورای جهانی صنایعدستی در سال 1964میلادی تشکیل شد، به نام صنایعدستی در تقویم جهانی ثبت شد. ایران هم از سال 1347خورشیدی به عضویت این شورا درآمد و تقریباً از همان سال روز صنایعدستی را به تقویم رسمی ایران وارد کرد. سه دهه بعد از این نامگذاری یعنی تا اوایل دهه 80 خورشیدی، بیش از 50 درصد گروههای گردشگری خارجی اقامتی بیش از 15 روزه را برای سفر به ایران برنامهریزی میکردند و حتی گروههای 25 روزه نیز به ایران میآمدند.
در دهه اخیر اما تعداد روزهای اقامت گردشگران در ایران به 9 تا 11 روز رسیده و تأثیر مستقیم روی زمان خرید گردشگران گذاشته است. با کاهش روزهای اقامت مسافران، تورگردانها یا باید از تعداد جاذبههای هدف بکاهند یا زمان خرید را کاهش دهند. از آنجا که بیشتر گردشگران خارجی جاذبههای معینی را برای سفر به ایران تعیین میکنند، نمیتوان از زمان دیدن کردن کاست و ناچار زمان خرید و تمایل گردشگران به خرید کم میشود.
اما همه ماجرا این نیست؛ گردشگری که هزاران دلار خرج میکند و به سفری دور میرود، برای داشتن یا هدیه کردن اثری «اصل» از مقصد و نشانهای از راه درازی که پیموده و شنیدههایی که به دیده بدل شده میتواند بودجهای را کنار بگذارد. براساس تعریف یونسکو جنسی «اصل» شمرده میشود که دارای اصالت (نشاندهنده هویت فرهنگی و ملی هنرهای سنتی کشور)، خلاقیت (طرح، روش تولید و مواد اولیه)، قابلیت بازیافت (از مواد اولیه طبیعی تهیه شده باشند)، قابلیت عرضه در بازار بینالمللی، قیمت مناسب، رعایت حقوق انسانی، عدالتمحوری و استاندارد مکان تولید، برتری و مزیت براساس معیارهای تکنیکی و مواد بهکاررفته، قابلیت تولید به مقدار زیاد، کیفیت، کاربرد در زندگی روزمره و نوآوری محصول باشد.
در اغلب بازارهای صنایع دستی ایران اما چیزی وجود دارد که رابطه بین فروشنده و گردشگر را به هم زده است. برخی فروشندگان صنایع دستی نمونههایی را سراغ دارند که برخی راهنمایان گردشگری خودشان صنایع دستی موردنظر گردشگر خارجی را میخرند و تا 10 برابر قیمت واقعی به آنها میفروشند؛ از سر اتفاق برخی راهنمایان گردشگری هم همین خاطرات را از برخی فروشندگان صنایع دستی نقل میکنند. این خاطرات متوجه راهنمای گردشگری باشد یا نباشد یا فرافکنی فروشندگان صنایع دستی محسوب شود یا نشود، واقعیت کمفروشی به گردشگران قابل انکار نیست و همه ما کم و بیش خاطراتی از آن در ذهن داریم.
با همین خاطرات برخی تورهای –بهویژه اروپایی - قبل از سفر به برخی شهرهای ایران با تورگردانهای ایرانی شرط میکنند که در طول سفر آنها را به بازار نبرند و وقتی برای خرید نگذارند. علاوه بر اینها استاندارد نبودن تولید محصولات مواد اولیه و فضای کارگاهی، نبود مکان مناسب جهت فروش محصولات، ناآشنایی هنرمندان با بازارهای هدف، نبود مرکز تحقیقات کاربردی، بستهبندی نامناسب، نبود آشنایی گردشگران خارجی با صنایع دستی ایرانی، نبود تبلیغات و بازاریابی صحیح جهانی و بسیار از این دست، رابطه فروشندگان صنایع دستی و گردشگران را خراب کرده و در پس این رابطه خراب، آنکه ضرر میکند تولیدکننده صنایع دستی ایرانی است و آنچه بدنام میشود صنعت دستی ایران است.
* کارشناس ارشد حفاظت از آثار تاریخی و فرهنگی