وجود برخی ویتامینها، پروتئینها و مواد مغذی همواره برای سلامت بدن انسان لازم و حتی ضروری است، از این رو پزشکان و متخصصانِ هر جامعهای با کمک دولتها و به وسیله فرهنگسازی و اطلاعرسانی درخصوص برخی موادغذایی، همیشه تاکید بر مصرف این محصولات دارند، حال اگر این موادغذایی ضروری دارای دو ویژگی «سهولت دسترسی» و «قیمت مناسب» باشند، مردم همواره به مصرف آنها با توجه به میزان اهمیتشان توجه میکنند.
بیتردید هیچ کشوری توانایی تولید انواع محصولات غذایی را ندارد و گاهی به ناچار دست به واردات برخی محصولات میزند. در چنین مواقعی دولتها دو وظیفه اصلی دارند؛ اول اینکه فرهنگسازی لازم را - با وجود همه ابزارهای رسانهای که در دسترس دارند- برای مصرف آن محصول در کشور انجام دهند و سپس در صورت قیمت بالای محصول، با قرار دادن یارانه دولتی برای آن، استفاده از آن را برای مردم کشورشان آسان کنند.
اتفاقی که در خصوص لبنیات در کشور ما در سالهای بسیاری رخ داد، همین جریان بود، با این تفاوت که ما تولید مناسب و کافی لبنیات داشتیم اما مردم ضرورت استفاده از آن را در سبد کالایی خود حس نمیکردند، به علاوه قیمت بالای لبنیات و مخصوصا شیر، موجب شده بود سرانه مصرفِ آن در کشور پایین باشد، تا اینکه دولت برنامههای ویژهای برای بالا بردن مصرف کلسیم در کشور پیاده کرد و شد اینچنینی که امروز هست (البته بماند که با توجه به بحرانهایی که در چند ماه اخیر برای تولیدکنندگان مواد لبنی پیش آمده، مصرف شیر و لبنیات بهشدت کاهش یافته است) اما در مجموع دولت با تبلیغات گسترده رسانهای، توزیع شیرهای یارانهای و توزیع رایگان شیر در مدارس توانست میزان سرانه لبنیات را در کشور بهحدود 80کیلوگرم در سال برساند.
توجه امروز ما به مهمترین منبع تامینکننده پروتئین حیوانی یعنی میگو است. در واقع پزشکان معتقدند هر فرد باید روزانه یک گرم به ازای هر کیلوگرم وزن بدن خود پروتئین مصرف کند که از این میزان حدود 30درصد آن باید پروتئین حیوانی باشد، حال اگر میزان پروتئین و خواص میگو را بررسی کنیم متوجه میشویم که بهترین محصول برای تامین پروتئین بدن است، زیرا پروتئین موجود در میگو قابلیت هضم بسیار بالایی دارد، برای تنظیم هورمونهای بدن مناسب است و مصرف آن میتواند باعث تنظیم فشارخون شود و البته تنها حدود 8/0 درصد چربی دارد که این عدد نسبت به 18درصدچربی موجود در گوشت گوسفند و 14درصد چربی موجود در گوشت گوساله، نشاندهنده سلامت بالای این محصول است.
اما متاسفانه بررسیها نشان میدهد، میزان مصرف میگو در کشور ما کمتر از 50 درصد سرانه استاندارد دنیاست. در واقع سرانه مصرف آبزیان در جهان 18کیلوگرم و در کشورهای اروپایی به بالاتر از 22 کیلوگرم میرسد، حال میزان سرانه مصرف در کشور ما حدود هشت کیلوگرم است که البته این رقم هم چندان واقعی به نظر نمیرسد، با این حال طبق برنامه پنجم توسعه باید مصرف سرانه آبزیان در ایران به 13 کیلوگرم برسد. اما اینکه اهداف این برنامه چگونه قرار است به عدد مورد نظر برسد هنوز مشخص نیست زیرا برای تغییر میزان سرانه مصرف در كشور هیچ اقدام ویژهای انجام نمیگیرد و گویی مسئولان نیازی به فرهنگسازی یا اعطای یارانه یا هر حمایت دیگری در این خصوص نمیبینند. جالب اینکه به دلیل ساحلی بودن نوارهای شمالی و جنوبی ایران، میزان تولید و پرورش انواع گونههای آبزی در کشور کافی و حتی اضافی هم هست، اما دولتِ ما تنها به توزیع رایگان سیب زمینیهای روی دست مانده کشاورزها اکتفا کرده و اینگونه محصولات گرانقیمت را به عراق و امارات و اروپا و کشورهای جنوب شرق آسیا صادر میکند تا نکند مردمان کشورهای دیگر مشکل کمبود پروتئینهای سالم را داشته باشند! در روزهای اخیر هم برنامههای جدیدی برای صادرات میگو از ایران به روسیه تدارک دیده شده که مردم آن دیار هم در جیره غذاییشان سهمی از سفره ایرانیان بگیرند.
ما هم در وضعیت کنونیِ مصرف پایین میگو در کشور و تمرکز مسئولان به صادرات آن، خطاب به این عزیزان تنها به این جمله اکتفا میکنیم که جناب رییس، چراغی که به خانه رواست، به مسجد حرام است...