اخراج کارکنان یا بنا بر تعبیری دیگر تعدیل نیرو دو طرف اصلی دارد؛ مدیریت و کارمندان. مدیریت این اختیار را دارد که بنا به هردلیل موجه یا ناموجهی کارمندان را از گردونه فعالیت در سازمان تحت سرپرستی خود حذف کند. فارغ از دلایل متعددی که میتوانند این حرکت مدیر را توجیه کنند یا نادرست جلوه دهند، نحوه ابلاغ حکم اخراج و تبعات آن برای کارمندان از اهمیت بالایی برخوردار است، تا جاییکه برخی سازمانهای بزرگ و پیشرفته برای تعدیل نیرو از متخصصان این امر کمک میگیرند، حتی براساس همین موضوع، یعنی زندگی فردی که وظیفه دارد کارمندان را با کمترین فشار روانی از اخراجشان آگاه کند فیلمی هالیوودی با بازی جورج کلونی ساخته شده است. بر این اساس اگر اخراج کارکنان را نوعی خداحافظی طولانی تلقی کنیم، پس تشریفات این خداحافظی و تبعات آن نیز مهم خواهد بود.
حفظ احترام، حفظ آرامش
ریچار اس، پژوهشگر و فعال در عرصه کسبوکار، در بخشی از کتاب خود با نام «خاموش کردن آتش در فضایی دوستانه» مینویسد: خسارت احتمالی اخراج شتابزده و نامحترمانه کارمندان آنچنان زیاد است که هر مدیر آگاه و با تجربهای باید برای احتراز از این تبعات تلاش کند. ایالات متحده جزو پیشگامان روانشناسی صنعتی و سازمانی و روشهای برقراری ارتباط صحیح بین مدیران و کارمندان است.
شاید بخش بزرگی از موفقیت امروزی این کشور در نحوه برخورد با کارمندان اخراجی، مرهون تجربهای است که در دهه 70 میلادی کسب شد. در طول دهه 70 موجی از خشونت کارکنان اخراجی، مثل به آتش کشیدن خط تولید یا ضرب و جرح در برخی ایالتها مرسوم شد. براساس بررسیهای متعدد این حس انتقام ناشی از احساس ظلمی بود که به کارمندان اخراجی روا داشته شده بود و در نتیجه افراد اخراجی برای اطفای این حس دست به تخریب و آسیبهای مالی و جانی نسبت به افراد عالی رتبه سازمانها میزدند.
در طول دهه80 و 90میلادی، دولت ایالاتمتحده قوانین متعددی را برای حمایت از حقوق کارمندان اخراجی به تصویب رساند که موفق شد موج نارضایتیها را تا حد زیادی کاهش داده و امکان پیگیری حقوق افراد را به شکل قانونی فراهم آورد. بنابراین کارفرماها در مواردی که با سرقت، حمل و استعمال مواد مخدر، سوء رفتار و... در کارکنان روبهرو باشند، به شکل قانونی حق اخراج آنها را دارند. در مقابل، کارمندانی که بدون دلیل موجه و صرفا به دلایل واهی اخراج شدهاند بهراحتی امکان شکایت قانونی از کارفرمایان را دارند.
اگرچه با همه این امکانات قانونی، باز هم مواردی از مشکل وجود دارد، اما به طور کلی هر مدیر پیش از اخراج باید تمامی جوانب و حقوق قانونی کارمندان را مدنظر قرار دهد تا در آینده وارد مسیر پر تنش دادگاه و قانون نشود.
اخراج توافقی، حداقل آسیبهای احتمالی
بسیاری از سازمانها قوانین داخلی منظمی دارند که عدم رعایت آنها به اخراج منتهی میشود. آنچه در چنین مواردی اهمیت بالایی دارد دادن پیش آگاهی برای اخراج احتمالی است، صدور اخطار یا اطلاعیه روش خوبی برای آگاه کردن کارمندان از وضعیت متزلزل آنهاست.در این شرایط فرد با دریافت ناگهانی خبر اخراج دچار شوک و ضربه روحی نخواهد شد.
درواقع در مواردی که پیش از اخراج، کوتاهیها و مشکلات کارمند مورد نظر تذکر داده میشود، نوعی توافق نانوشته بین کارمند و مدیریت ترسیم خواهد شد که پذیرش اخراج را سادهتر میکند. افزون بر این کارمند مذکور فرصت کافی برای تغییر رویه احتمالی و یافتن شغل جایگزین را در اختیار خواهد داشت. مرسومترین روش برای دادن پیش آگاهی به افراد، استفاده از ابلاغ سه مرحلهای است: 1- اخطار شفاهی 2- اخطار کتبی اولیه 3- اخطار کتبی ثانویه و در نهایت اخراج.
در صورتی که فرد اخراجی جزو کارمندان ردهبالا یا با سابقه طولانی باشد برخی شرکتها از روش جلسه منصفانه استفاده میکنند. در این جلسه کارمندی که با احتمال اخراج مواجه است، در حضور مدیران ردهبالا و برخی کارمندان با سابقه و هم رتبه، مورد نقد قرار میگیرد و حق دارد از عملکرد خود دفاع کند. این روش کمک میکند فرد با نقاط ضعف خود بهتر مواجه شود و از سوی دیگر به مدیریت امکان تجدید نظر در اخراج را میدهد.
باجدهی ممنوع
گاهی برخی کارمندان در حین انجام وظایف سازمان دچار سانحهای میشوند که مجبور به ترک شغل خود میشوند، در چنین مواردی فارغ از حقوق قانونی و امتیازات بیمه، برخی مدیران، مستمری اضافه یا حمایتهای مالی و معنوی خاصی برای فرد حادثه دیده در نظر میگیرند که روش غیرمعمول یا نادرستی تلقی نمیشود.
اما وقتی فرد به دلایل انضباطی یا مشکلات حرفهای اخراج میشود، دلسوزی خارج از عرف و اعطای امتیازات خارج سازمانی، نوعی باجدهی تلقی میشود و گاه تبعات زیانباری برای سازمان به بار خواهد آورد.هر سازمان وظیفه دارد حقوق قانونی مثل سنوات کارمندان را به شکل عادلانه پرداخت کند، اما ارائه باج به کارمندان اخراجی جزو اشتباهات بزرگ مدیران خواهد بود.