خوشبختانه مصرف میوه در ایران، هنوز از بین نرفته و در جشنها و میهمانیها استفاده میشود. اما گویا افرادی در این بازارها وجود دارند که میخواهند با کارهای خلاف قانون، میوه را هم جزو لیست موادغذایی قرار دهند که مصرف آنها با ترس و لرز در بین مردم همراه باشد. به تازگی پرتقالهایی در بازار به فروش میرسند که ظاهری بسیار فریبنده و دلکش دارند اما باطنشان نهتنها چنگی به دل نمیزند بلکه گاهی مشمئزکننده نیز هست.
پوست این مرکبات، به سختی از میوه اصلی جدا میشود و کال بودن آن بهراحتی قابل تشخیص است. قسمت گوشتی این پرتقالها زیر دندان، تصوری را به ذهن متبادر میکند که گویا چنین میوههایی پیش از این یخزده و دوباره به فضایی با دمای معمولی انتقال داده شدهاند. بهعبارتی مصرفکننده فکر میکند که پرتقال مورد نظر، مربوط به سال گذشته است و چندماهی در انبارها و سردخانهها نگهداری میشده. اما وقتی موضوع را پیگیری کردیم، متوجه شدیم که اتفاقا این میوهها همین امسال از روی درختها چیده شده و پس از «فرآوری» به بازار عرضه میشود. میتوان گفت این فرآوری، جزو مسائلی است که دلال محترم! آن را بهعنوان ارزش افزودهای برای اجناس خودش در نظر گرفته است. آنها پرتقالهای نارس را در اواخر تابستان از مرکباتکاران خریداری میکنند و پس از رنگ کردن و جوشاندن بهعنوان میوه نوبرانه به فروش میرسانند؛ میوههایی که فقط 20درصد حجم خودشان آب دارند. این درحالی است که فصل برداشت پرتقال، اواخر آذرماه است و تقریبا 80درصد بقیه آب آن، زمان برداشت در میوه نمود پیدا میکند.
گذشته از اینها ویتامین «ث» در مجاورت حرارت، خاصیت خود را از دست میدهد و از این بدتر رنگهای شیمیایی است که در فرآوری این میوهها استفاده میکنند. زیرا مواد شیمیایی به داخل میوه نفوذ کرده و آن را مسموم میکند. جالب اینجاست که قیمت پرتقالهای بهاصطلاح نوبرانه هم کم نیست و 5/3 تا چهارهزارتومان به فروش میرسند.
حال سوال این است که چگونه این میوههای نارس در اختیار متقلبان قرار میگیرد؟ آیا نهاد ناظری برای کنترل میوههایی که به مصرف مردم میرسند، در کشور وجود ندارد؟ اصلا چرا کشاورز باید به خاطر مبلغی ناچیز، مجبور باشد ثمره تلاشش را پیش از موعد بفروشد؟ درحالیکه اگر یکی، دو ماه دیگر هم منتظر میبود، میتوانست میوههای رسیده را با قیمتی بالاتر و کیفیتی بسیار بهتر به بازار عرضه کند.
به نظر میرسد ضعف اقتصادی کشاورزان بر این مشکل دامن میزند و دلالان نیز که مانند بقیه بازارها در همهجا حضور دارند، بهراحتی از این ضعف سوءاستفاده کرده و محصول کشاورزان را با قیمتی اندک از چنگشان خارج میکنند. از این طرف، سلامت مصرفکنندگان هم با خوردن محصولات فرآوری شده آنها به خطر میافتد. این چرخه تا جایی ادامه خواهد داشت که مصرفکنندگان از این نوبرانهها استقبال کنند. بهعبارتی شاید به جرات بتوان گفت که خریداران مقصران اصلی این موضوع هستند، زیرا اگر برای محصولی، مشتری وجود نداشته باشد، بعید است فروش آن در فصلی معین به مدت چهار سال ادامه داشته باشد.