نوآوری در ارائه خدمت به مشتریان و رسیدن به محصولات جدید یکی از مقولههای مهم در هر سازمانی است اما این موضوع رابطه تنگاتنگی با ساختار و شرایط هر سازمانی دارد؛ در حال حاضر سازمانهایی میتوانند سهم بازار خوبی را در بازار کسب کنند که روی مقوله نوآوری سرمایهگذاریهای جدی انجام داده باشند. اگرچه بسیاری از سازمانهای ایرانی واحدی تحت عنوان R&D را در سازمان خود دارند اما عملا این واحد سازمانی در بسیاری از سازمانهای ایرانی به نوآوریهای مناسبی دست پیدا نمیکند و حتی در بیشتر این سازمانها واحد R&D بهصورت ظاهری به فعالیتهایی مشغول است.
تضمین بقای سازمان با تکیه بر نوآوری
پیتر دراکر یکی از نظریهپردازان برجسته در حوزه مدیریت بر این باور است که کسبوکار بردو پایه مهم و اساسی استوار است و این دو مقوله شامل بازاریابی برای کسب رضایت مشتریان امروز و نوآوری برای کسب رضایت مشتریان فردا میشود و این دو مقوله از یکدیگر جدا نیستند.
با توجه به این موضوع در حال حاضر در هر سازمانی نوآوری برای رضایت مشتریان آینده از اولویتهای هر مدیری محسوب میشود و کسبوکاری میتواند تضمینی برای بقای خود در آینده داشته باشد که روی این مقوله سرمایهگذاریهای جدی انجام داده باشد. باور مدیر هر کسبوکاری بر مقوله نوآوری یک بحث است و ایجاد شرایط و ساختار مناسب برای رسیدن به این نوآوری بحث دیگری است که بسیار حائز اهمیت است.
شناخت نیاز مشتری
نوآوری و جمعآوری ایدههای مناسب برای سازمانها بهشدت وابسته به نوع کسبوکار آن سازمان است، اما بهصورت کلی میتوان برای آن ساختارهای مناسبی را تعبیه کرد؛ بهعنوان نمونه در برخی سازمانها، ایدههای نوآورانه را میتوان از طریق شناسایی نیاز مشتری و تحقیقات بازار به دست آورد. برخی از سازمانها با ایجاد ساختاری مناسب و با استفاده از متدهای مختلف از مخاطبان در مورد نیازشان نظرسنجی انجام میدهند و از این طریق براساس نیاز مشتریان محصولاتی را به بازار عرضه میکنند.
واحد سازمانی برای نوآوری
در برخی سازمانها روی ساختارهای مناسب برای جمعآوری ایدههای مناسب سرمایهگذاریهای جدی انجام میدهند؛ بهعنوان نمونه واحد سازمانی را برای آن در نظر میگیرند و فردی را برای مدیریت این واحد سازمانی استخدام میکنند؛ این موضوع بسیار حائز اهمیت است که فردی که در سمت مدیریتی این واحد سازمانی استخدام میشود باید شخصیت نوآورانهای داشته باشد و بتواند به درستی ایدههای مناسب را جمعآوری کند. از طرفی این فرد باید دارای روابط عمومی بالایی باشد و بتواند تعامل مناسبی با دیگر واحدهای سازمانی ایجاد کند.
برای این واحد سازمانی باید خط تلفنهای جداگانهای در نظر گرفته شود و از کارمندان سازمان خواسته شود که در صورت رسیدن به ایدههای نوآورانه آن را در اختیار این واحد سازمانی قرار دهند و همواره باید کارمندان سازمان مورد تشویق قرار گیرند تا ایدههای خود را به راحتی در اختیار سازمان قرار دهند.
سازمان باید در حوزه تشویق کارمندان خود، برنامهریزیهای مناسبی انجام دهد و کارمندانی را که با این واحد سازمانی تعاملات خوبی برقرار میکنند و ایدههای مناسبی را به سازمان ارائه میدهند، مورد تشویق مناسب قرار دهد که این موضوع برای آنها انگیزهای را ایجاد میکند تا آنها با تمایل بیشتری ایدههای نوآورانه خود را به سازمان ارائه دهند.
آموزش کارمندان
این واحد سازمانی باید براساس یک دوره زمانی تنظیم شده، جلساتی را با مدیران میانی سازمان و در صورت نیاز با مدیران ارشد سازمان برگزار کند و از آنها خواسته شود که با توجه به نوع رابطه آنها با زیردستانشان، ایدههای نوآورانهای را جمعآوری کنند؛ البته این موضوع بسیار حائز اهمیت است که در سازمانهایی که روی نوآوری در داخل سازمان تاکید دارند، جلسات آموزشی برگزار شود و در این جلسات باید سرفصلهایی در حوزه نوآوری، ایده خلاقانه و... تنظیم شود و توسط مربیان خبره به کارمندان آموزش داده شود.
نوآوریهای متنوع
نوآوری در سازمانها صرفا به محصولات و تنوع آنها خلاصه نمیشود، بلکه نوآوری میتواند در شیوههای ارتباطات، نوآوری در فروش، در قیمتگذاری و... باشد؛ به همین دلیل میتوان شاخصهای مختلفی را با توجه به نوع سازمان در حوزه نوآوری تعریف کرد. در پایان قابل ذکر است که نوع جمعآوری ایدههای خلاقانه در هر سازمانی متفاوت است و مدیران سازمانها باید براساس نوع فعالیت سازمان، برنامهریزی در حوزه نوآوری داشته باشند و با ایجاد ساختار و بستر مناسب سازمان را به یک سازمان نوآورانه تبدیل کنند.