مذاکرات هستهای به پایان رسید و داراییهای بلوکه شده به سوی نظام بانکی ایران سرازیر خواهد شد، اما آیا مشکلات نظام بانکی با29 میلیارددلار رفع خواهد شد؟ پاسخ کارشناسان اقتصادی به این موضوع منفی است. آنها اعتقاد دارند که با وجود مسائلی چون مطالبات معوق نمیتوانیم مطمئن باشیم که در صورت تزریق این میزان دارایی مشکلات منابع بانکها برطرف شود چرا که بخشی از این داراییها میتواند به دلیل مشکلات پیش از تحریم، به آمار مطالبات معوق بپیوندد؛ چیزی که فرهاد نیلی، رییس پژوهشکده پولی و بانکی کشور از آن با عنوان انجماد داراییهای بانکها یاد میکند.
وی در این باره میگوید: حکایت نظام بانکی ما حکایت فرد تشنهای است که برای نصف لیوان آب تقلا میکند و در مقابل خود سه قالب یخ میبیند. هرچند یخ از آب تشکیلشده اما تشنگی نظام بانکی با یخ از بین نمیرود. مشکل بانکها انجماد داراییهاست و این انجماد، تشنگی بانکها و مشتریان بانکها را رفع نمیکند.
مطالبات معوق پیش از ورود داراییها حل و فصل شود
اما 29میلیارددلار دارایی آزاد شده به کدام بخش از دو قطبی نظام بانکی خواهد افزود؟ لیوان آب یا قالبهای یخین؟ کریم حمیدی، کارشناس اقتصادی به «فرصت امروز» میگوید: سرانجام این 29 میلیارد دلار هم در تب کمبود نقدینگی اقتصاد ایران به سرعت ذوب میشود اما پرسش مهم این است که باید ببینیم چه وضعیتی پیش آمد که منابع نظام بانکی ما تا این اندازه خالی شد؟ ما باید به این پرسش اساسی پاسخ دهیم اگر نه دعوا بر سر رقم میزان داراییهای خارجی ایران که باید آزاد شوند دردی را دوا نمیکند.
وی افزود: وقوع تحریم شرایط بدی را برای اقتصاد ما به وجود آورد و در کنار بخش تولید فشار خردکنندهای به بانکهای ما وارد شد. بانکها باید جور همه بخشها را میکشیدند و داراییهای خود را در جهت حمایت از این بخشها اختصاص میدادند. ما تولیدکنندگانی داریم که طی سالهای زیادی تسهیلاتی را از بانکها گرفتهاند و این تسهیلات را درست یا نادرست هزینه کردهاند اما هنوز مطالبات بانکها را پس ندادهاند و به دلیل اینکه بخش تولید هستند بانکها کوچکترین فشاری به آنها نمیتوانند وارد کنند به دلیل اینکه صدای همه در میآید که چرا به بخش تولید فشار وارد میکنید؟
این کارشناس تاکید کرد: باید ضعفهای نظام بانکی که به منابع بانکها آسیب میزند را برطرف کنیم. منابع بانکها مانند منبع آب حیات یک اقتصاد ملی هستند؛ اگر جلوی نشتی این منبع گرفته نشود هرچقدر هم که در آن آب تازه تزریق شود باز هدر میرود. باید جلوی هدر رفت منابع بانکها را پیش از تزریق منابع خارجی بگیریم.
این اقتصاددان تاکید کرد: سازمان سوییفت نامهای به بانکهای ایرانی زده است که قبل از آغاز سازوکارهای اتصال به سوییفت بینالمللی باید امکانات خود را یک بار دیگر بازبینی و با این شبکه هماهنگ کنند. من معتقدم بانکها نهتنها باید خود را برای این بخش بلکه برای تزریق داراییهای خارجی هم آماده کنند. ما تا ورود نقدینگی به بانکها مهلتی هفت یا هشت ماهه داریم. در این مدت زمان باید سراغ نقطه ضعفهایمان برویم. خوشبختانه در یک سال گذشته اقدامات مهمی درباره حراست از منابع بانکها شده است و بر عکس شدن روند رشد مطالبات معوق بانکی توانسته است نقطههای امیدی را به وجود بیاورد.
این کارشناس اظهار کرد: مطالبات معوق بانکی یکی از جدیترین مشکلات نظام بانکی است. تصور کنید حتی اگر تحریمها برطرف نمیشدو بانکهای کشور مشکلات معوقات بانکی خود را حل میکردند، فکر میکنید آنوقت بانکها برای پرداخت وام ساده 60 میلیون تومانی، درمانده میشدند؟ ما حدود 85 هزار میلیارد تومان مطالبه معوقه بانکی در اقتصادمان داریم که در مقایسه با داراییهایی که قرار است آزاد شود رقم قابل توجهی است. این داراییها را دشمن بلوکه نکرده است! بلکه نظام بانکی ما از ضعفهای خودش دچار این آسیب شده است.
هزینه طرحهای غیراقتصادی و شعاری روی دست بانکها
قهرمان جلیلی، کارشناس اقتصادی در این باره به «فرصت امروز» گفت: دو عامل مهم وجود دارد که به منابع بانکهای کشور آسیب جدی وارد میکند. نخستین عامل، موضوع مطالبات معوق بانکی است. من ریشه این موضوع را در چند عامل میبینم. نخستین عامل وجود روابط ناسالم در خود بانکهاست. این روابط ناسالم موجب شده است که افرادی با وثیقههایی ناچیز تسهیلاتی کلان دریافت کنند و با عدم بازپرداخت تسهیلات، این وثیقهها به چیزی نمیارزد.
وی افزود: بانکها با این روابط ناسالم مواجه هستند و نباید آن را انکار کنند. باید با پذیرش این نقطه ضعف به پالایش خود دست بزنند و با شدید کردن نظارتها و برخوردهای جدیتر درون بانکی (جدای از برخوردهای قضایی)با تخلفات کوچک راه را بر تخلفات بزرگ ببندند. بخشی از مشکل هم به آموزش نیروی انسانی بر میگردد. باید مهارت نیروی انسانی بانکها در ارائه تسهیلات و مراحل حقوقی و قضایی آن افزایش پیدا کند.
این کارشناس تاکید کرد: عامل بعدی که به منابع بانکها آسیب وارد کرده، نحوه نادرست مدیریت اقتصاد کشور است. گاهی طرحهایی به اسم اشتغال زود بازده و امثال آن به اجرا درآمد که منابع بانکها را در معرض ضربه شدید قرار داد. متاسفانه این طرحها در بازار کار کارایی و بازدهی لازم را نداشت و تنها نتیجه آن هزینهای بود که روی دست اقتصاد ماند. باید هزینههای اشتباه مدیریتی در اقتصاد کاهش پیدا کند. یک طرح را فارغ از جو زدگی و شعار زدگی باید بارها مورد بازبینی قرار دهیم.