خیابان جمهوری، خیابان زیبایی نیست. نه سازه زیبایی این خیابان طویل را مزین کرده و نه عنصر زیباساز دیگری در این خیابان به چشم میخورد. هر چه هست بنرهای تبلیغاتی است که دیگر چشم و ذهن مردم هم به آنها عادت کردهاند. بازار بودن، آن هم از نوع سنتیاش دلیل دیگری است که مغازههای خوش آب و رنگ با ویترینهای جذابشان هم نتوانستهاند ظاهر این خیابان را سروسامانی بدهند. مرکز شهر بودن، پرجمعیت بودن و شلوغی مربوط به رفتوآمد اتوبوسها و خریداران و فروشندگان هم موجب شده این خیابان که مرکز بورس عرضه کالاهای بسیاری به شمار میرود، ظاهر چشمنوازی نداشته باشد. هوای آلوده این خیابان نیز مزید بر علت است. در این شرایط از دست درختان نهچندان افراشته این خیابان هم کاری ساخته نیست.
با همه این اوصاف بازارهای جمهوری معمولا رونق خود را دارند؛ حتی در بدترین شرایط اقتصادی. بالاخره این خیابان مرکز بورس کالاهایی است که در هر وضعیتی خریداری میشوند؛ از انواع لوازم خانگی گرفته تا کالایی چون موبایل و سایر وسایل الکترونیکی. به همین دلیل طی سالهای اخیر چندین مرکز خرید عمده برای عرضه موبایل در این خیابان و درست در مرکز ثقل فروش این کالا یعنی اطراف پل حافظ و یکی دو خیابان نزدیک به آن احداث شده است؛ نوترینشان هم بازار چارسو است. در این گزارش میخواهیم سری بزنیم به این بازار؛ بازاری که زمستان سال گذشته افتتاح شد. این بازار درست روبهروی یکی از بزرگترین مراکز خریدوفروش موبایل ایران یعنی علاءالدین واقع شده است. علاءالدینی که از اواخر سال گذشته تاکنون حواشی زیادی را از سر گذرانده و به نظر میرسد این حواشی هر روز شانس موفقیت بازارهای همجوارش را بیشتر میکند؛ هرچند هنوز هم این مرکز خرید پاخور بالایی دارد چون از مراکز عمدهفروشی موبایل و وسایل جانبی به شمار میرود و مشتریانی از سراسر ایران دارد.
حافظ؛ موبایل به دستی از قرون گذشته
پل حافظ را در تهران همه میشناسند. درست عین خود شاعر که بسیاری ایرانیها با آن مأنوسند. حالا پل حافظ آدرسی سرراست است که بهویژه نشانی خوشادای بازار خریدوفروش موبایل تهران است. اگر خیابان جمهوری را از سمت بزرگراه نواب به سمت چهارراه استانبول بیایید، چندصد متر مانده به چهارراه میرسید به پل حافظ. قبل از این پل مشهور یکی از مشهورترین بازارهای موبایل تهران واقع شده یعنی علاءالدین. اما چون سوژه گزارش ما چیز دیگری است باید از این مرکز خرید عبور کنید. بنابراین از علاءالدین و از زیر پل که رد شوید،
میبینید ساختمانی با معماری جالب توجه و رنگ روشن خودنمایی میکند. معماری این بازار براساس طرحهای اسلیمی ایرانی است که توسط معماران ایرانی طراحی شده و در سالنهای داخلی هم استفاده شده است. سه گوشی تلفن زردرنگ جلوی در این مرکز خرید آویزان است تا قبل از هر چیزی به خریداران بگویند در این پاساژ قرار است موبایل خریدوفروش شود. همچنین السیدی بزرگی روی سردر ورودی نصب شده که هر از گاهی واژه «چارسو» با رنگ سفیدش سرکی در آن میکشد.
خرید موبایل با فراغ خاطر
اینجا بازار چارسو است؛ بازاری برای عرضه وسایلی چون گوشی تلفن همراه و وسایل جانبی. بازاری با ساختوساز جدید که درست در یکی از خیابانهای مرکزی تهران واقع شده تا بلکه بتواند زیبایی را به این بازار اضافه کند. هرچند عوامل مزاحم محیطی در این خیابان اینقدر زیاد است که یک ساختمان به تنهایی نمیتواند تغییر چندانی ایجاد کند. از جمله دلایل احداث این بازار در این نقطه از شهر حضور در مرکز بورس موبایل تهران بوده و البته ساخت چنین پروژه پرخرجی کمی جسارت هم لازم داشته است؛ زیرا درست در محاصره سایر مراکز عمده خریدوفروش این کالا قرار گرفته است. هرچند مطابق نظریهای تجاری، حضور در مراکز بورس عرضه یک کالا میتواند به بهتر دیده شدن کالاها و فروشگاهها کمک بیشتری بکند، اما خطر بزرگتر حضور رقبای قدرتمند است که برای رقابت با آنها باید تمایز رقابتی ایجاد کرد. به همین دلیل مسئولان این پروژه در این مرکز خرید اقداماتی انجام دادهاند تا تمایزی میان خود و همسایگان تجاریشان ایجاد کنند.
همزیستی فرهنگ و تجارت
به دلایلی که در سطور بالا اشاره شد، بهنظر میرسد بازار چارسو دیگر صرفا بازاری برای عرضه خدمات تجاری نیست. بازار چارسو با پیشبینی حضور گسترده بازارهای موبایل در اطراف خودش به اقدامات دیگری برای جذب مشتری دست زده است. معماری درخور و توجه به خواستههای مشتریان به لحاظ ایجاد زیبایی بصری از جمله المانهایی است که صاحبان بازار چارسو به آن توجه ویژه داشتهاند. رنگ سفید در طراحی و ساخت این پروژه حرف اول را میزند. رنگی که به لحاظ بصری فضا را بزرگ و دلباز نشان میدهد. کف و سقف این بازار درست به همین رنگ است. ویترین خوشنمای فروشگاهها هم به زیبایی ظاهری این بازار اضافه کرده است. راهروهای گشاد، هوای خوب و صندلیهای خوشرنگ و خوشفرمی در فضایی سفیدرنگ و تمیز، کابوس حضور در راهروهای تنگ و باریک و پرآزار بعضی از بازارهای سابق این کالا را از بین میبرد.
وقتی از کنار چند مشتری که با آرامش خاطر روی صندلیهای رنگی نشستهاند، میگذشتم شنیدم که یکیشان میگفت: عجب جایی! نهتنهای میخوری و نه مجبوری از پلههای کم عرض بالا و پایین بروی. درست هم میگوید. پله برقیهایی که سالم هستند، پیوسته مشتریان را بین طبقات جابهجا میکنند. آسانسورها هم سالمند و مشتریان موبایل انگار حال خوبی دارند. بازار چارسو به مکانی برای تفریح و گشت وگذار مشتریان هم تبدیل شده است و وجود بیش از پنج سالن سینما، اختصاص یک طبقه یعنی طبقه ششم به سالن انتظار سینما که با نمای شیشهای پاساژ امکان تماشای خیابان و نقاطی از شهر را فراهم کرده است، هر چه بیشتر بر جذابیتهای این بازار افزوده است. همچنین اختصاص یک طبقه به فودکورت برای ارائه انواع غذاها که البته هنوز افتتاح نشده و به گفته بعضی از کارکنان احتمالا تا 20روز دیگر بازگشایی میشود و ایجاد فضایی برای بازی بچهها این مرکز خرید وسایل الکترونیک را به بازاری با ویژگیهای استاندارد نزدیک کرده است. همان ویژگیهایی که طی سالهای اخیر سازندگان مراکز خرید به آن توجه ویژهای داشتهاند و معمولا طبقات و قسمتهایی از مرکز تجاری خود را به عرضه خدمات فرهنگی و اجتماعی اختصاص میدهند.
جشنواره برندها
وارد بازار چارسو که میشوید، نامهای بزرگ دنیای دیجیتال را میبینید. شرکتهای بزرگی چون الجی، سامسونگ، مایکروتل، اچ تی سی، اپل و غیره فروشگاههای بزرگ طبقه همکف این مرکز خرید را به خود اختصاص دادهاند. فروشگاههایی که گاه تا 500متر مساحت دارند. از روی پلهها نگاهی به طبقه زیرهمکف میاندازم. نامهای بزرگ آنجا هم کم نیست. ایسوس آن پایین است. هوآوی نهچندان گران و البته پرطرفدار هم در طبقه دوم نشسته است و بازار کمابیش رونق دارد. مشتریانی که رفتوآمد میکنند اغلب جوان هستند. وارد هر فروشگاهی که میشوند، سراغ میزهای تست گوشی میروند. فروشندگان اغلب جوان هستند. ظاهر مرتبی دارند و رفتار حرفهای با مشتری را تا حدود زیادی میدانند. در طبقات بالاتر بعضی از فروشگاهها هنوز افتتاح نشدهاند. فروشگاههایی را هم میبینید که ویترین خود را آماده میکنند. روی در شیشهای یکی از فروشگاهها هم برچسبی به چشم میخورد که رویش نوشته شده: ویترین این مغازه به فروش میرسد!
تاثیر سینما و فرهنگ بر رونق اقتصاد
مهمتر از همه این مسائل باید به تصاویری از این بازار اشاره کنیم که در ساختار سنتی بازارهای ایران جایی ندارند. در طبقه همکف وقتی در چنگال برندهای برتر موبایل جهان گیر کردهای، واقعا باید گفت به ناگهان با چندین بنر بزرگ که پوستر فیلمهای درحال اکران سینما را بر خود دارند، برخورد میکنی. قصههای بنیاعتماد کمی آن طرفتر از سامسونگ میدرخشد. نهنگ عنبر هم هست. لیلا حاتمی دوست داشتنی هم انگار از تکتک آدمهای اطرافش میپرسد: در دنیای تو ساعت چند است؟ حال خوبی است. بالاخره باید از یک جایی شروع میشد. حالا درست از زیر پل حافظ و درحالیکه ال جی، اچ تی سی، سامسونگ و ایسوس همه مشتریها را به کام خود میکشند، اما همین که شروع شده است، خوب است. بنیاعتماد قصههایی از معتمدآریا و بانو آدینه و دیگران برایت میگوید که در میان همه عناصر عصر تکنولوژی باز هم به یاد چادر گلگلی نوبر کردانی روسری آبی و ننهگیلانه بیفتی و یادت نرود که کشور خودت هم چیزهایی دارد.
طبقهای که به سالن انتظار اختصاص دادهاند، دیزاین زیبایی دارد. موزیک ملایمی پخش میشود. فضایی مناسب برای قدم زدن، نشستن و تماشای گوشههایی از شهر از نمای شیشهای که یک طرف طبقه را به خود اختصاص داده است. چهرهها خستگی حضور در راستههای بازارهای سنتی را ندارند. اگر بخواهیم با ژست جامعهشناسانه نظری بدهیم باید این نکته را اضافه کنیم که در این بازار عنصر انسانی زیر سیطره کالا نیست و این کالا است که برای خرید انتظار میکشد و مشتری حق انتخاب دارد آن هم در مدت زمان دلخواه خود. علاوه بر وجود سینماها در این مرکز تجاری، یک طبقه از این پروژه به هنرمندان اختصاص داده شده است. یک لابی فرهنگی که هنرمندان جوان میتوانند آثارشان را در قالب نمایشگاه عکس، ورکشاپها، فیلمهای کوتاه و... در این طبقه ارائه کنند. شاید گالریهای مطرح تهران کمتر این فرصت را در اختیار هنرمندان جوان قرار دهند اما در این مرکز خرید این فضا در اختیار هنرمندان قرار میگیرد.
قیاس بازار
این بازار در ضلع جنوب شرقی تقاطع خیابانهای جمهوری و حافظ واقع شده و از این لحاظ و به دلیل نزدیکی بسیار به قلب جمهوری دارای موقعیت مکانی بسیار مناسبی است. این موضوع را از این جهت میگوییم که بازار موبایل ایران با آن طراحی داخلی فوقالعادهاش به دلیل فاصله بیشتری که با این تقاطع داشت، زمان بسیار بیشتری طول کشید که اینچنین جا بیفتد و استقبال گستردهای از آن صورت بگیرد. حتی وقتی بازار موبایل ایران کمی پایینتر از پل حافظ و در خیابان حافظ افتتاح شد، باز هم خریداران حاضر نبودند زحمت طی کردن آن مسیر را به خود بدهند و تا بازار موبایل بروند و باز هم از فروشگاههای اطراف پل خرید میکردند. اما انگار مشتریان کمکم با حقوق خود آشنا میشوند و این را حق مسلم خود میدانند که وقتی قرار است چندصدهزار تومان بابت خرید یک کالا هزینه کنند، چرا این کار در یک مرکز خرید مدرن انجام نشود؛ جایی که بتوانند کالا را روی میزهای بزرگ بهراحتی لمس کنند، تستش کنند و در فرصت مناسب خریداریاش کنند. این امکان قبلا در بازار موبایل ایران انجام شده بود و حالا بازار چارسو که درست در کنار خیابان قرار گرفته است، این امکان را راحتتر در اختیار مشتریان قرار میدهد تا با آرامش خاطر و بدون دغدغه در دنیای تکنولوژی قدم بزنند.
***
رهن و اجاره
تمامی مغازهها در ابعاد بزرگ با گرمایش و سرمایش مناسب و ساختار ویترین زیبا ساخته شدهاند. حداقل متراژ در این پاساژ 15متر است و متراژ بعضی از فروشگاهها در طبقه همکف به 500متر هم میرسد. اما هر چه از طبقه همکف به طبقات بالاتر میرسید میتوانید مغازههایی با ابعاد و متراژ کمتر پیدا کنید. هزینههای رهن و اجاره مغازه در این مرکز خرید هم از این قرار است: برای اجاره یک مغازه 15متری دستکم باید 100میلیون تومان بهعنوان پول پیش پرداخت کنید. همچنین اجاره تقریبی این مغازهها هم بین 6 تا 8میلیون تومان است. برای اجاره کردن مغازههای 30متری باید تا 15میلیون تومان بهصورت ماهانه با 100میلیون تومان ودیعه پیش بپردازید.
همچنین فروشگاههای طبقه همکف که بین 25 تا 500متر هستند، هزینههای بسیار سنگینی بابت رهن و اجارهکردنشان دریافت میشود، مثلا برای اجاره فروشگاهی 500متری باید تا 70میلیون اجاره ماهانه بپردازید و پول پیش هم تا 500میلیون برای چنین فروشگاهی پرداخت میشود. به همین دلیل است که طبقه همکف در قرق شرکتهای بزرگ است و انگار کسبه خرد توان پرداخت چنین هزینههایی را
ندارند.
داشتهها و نداشتههای بازار
تا اینجا کار خیلی خوشحال و شاداب از ویژگیهای مثبت یک مجتمع تجاری نوشتیم. اما باید به ویژگیهایی از این بازار اشاره کنیم که شاید برای یک مرکز خرید که قصد دارد نمونه باشد، منفی به شمار بروند. یکی از نکات منفی بازار چارسو مربوط به شکل ساختمانی و دیزاین داخلی آن است. بهطوری که در این بازار با ایجاد یک میدان در مرکز هر طبقه و قرار گرفتن مغازههایی در دور آن و پلههای برقی در بین آنها باعث شده که مغازههای دور این میدان در هر طبقه از بازدید بیشتری برخوردار شوند، ولی مغازههای پشت این مغازهها به دلیل دور بودن از پلههای برقی کمتر مورد توجه قرار بگیرند. در واقع راهروهای این مغازهها به دلیل فاصله با راهروهای اطراف میدان هر طبقه، احتمالا کمتر از بازدید برخوردار خواهند بود. این معماری را اگر با معماری کم نقص بازار موبایل مقایسه کنید که راهروها به موازات هم دارای یک درجه بازدید هستند، متوجه میشوید که احتمالا مغازههای جلوی پله برقیها و میدان هر طبقه از قیمت بالاتری نسبت به مغازههای پشت آن برخوردار هستند.
نمره منفی مهم
نمره منفی دیگری که بازار چارسو دریافت میکند مربوط به این نکته است که وقتی این همه هزینه برای ساخت چنین مرکز خرید انجام میشود و توده سازهای قابل توجهی ایجاد میشود، نمایندگیهای برندهای برتر دنیای موبایل در آن حضور مییابند و حرف و حدیثهای زیادی مبنی بر خدمات فرهنگی و اجتماعی به میان میآید، چرا مسئولان آن از هماهنگی با رسانهها برای گرفتن چند فریم عکس عاجزند؟! آیا تنها داشتن مبلغ معتنابهی پول برای ایجاد یک مرکز خرید، کار را تمام میکند. پس جای روابط عمومی بهعنوان یک رکن اساسی سازمانی چه میشود؟!
عکاس روزنامه بیش از یک ساعت انتظار میکشد که تنها از نمای داخلی بازار چند عکس بگیرد و این درحالی است که از قبل هماهنگی لازم انجام شده و معرفی با سربرگ روزنامه را هم به همراه دارد. آخر سر هم با شنیدن نه کشداری و البته همراه با چند لغت برخورنده محل را ترک میکند و حتی تهدید میشود که اگر از نمای بیرون ساختمان هم عکسی بگیرد، از روزنامه شکایت میکنند. چنین مردمی هستیم ما! درحالیکه در سخنان سازندگان این پروژه مردمداری و مردممحوری حرف اول را میزند.
امکانات چارسو
مجتمع چارسو دارای 330 مغازه و ظرفیت 1000 دستگاه خودرو برای پارکینگ است. این مجتمع در هفت طبقه ساخته شده که طبقه همکف آن مخصوص محصولات صوتی و تصویری است و طبقه دوم تا پنجم هم به موبایل اختصاص داده شده است. طبقه ششم بهعنوان رستوران فعالیت میکند که هنوز افتتاح نشده و طبقه هفتم در اختیار سینماها قرار دارد که در جشنواره فجر هم هر روز با سه اکران میزبان علاقهمندان به هنر هفتم بود. بهطورکلی ویژگیهای سازهای چارسو از این قرار است: 68هزار متر زیربنا، 15000 متر فضای تجاری، 330 باب مغازه، 1000 واحد پارکینگ، 2500 متر انبار تجاری، یک طبقه ویژه غذاخوریهای متنوع (Food Court)، پنج سالن سینما با ظرفیت 900نفر، هشت آسانسور با ظرفیت هشت تا 15نفر و دو آسانسور حمل بار با ظرفیت سه تن، 16 دستگاه پله برقی در نقاط مختلف طبقات، 90 سرویس بهداشتی در نقاط مختلف طبقات. دستگاههای هوشمند ضدحریق و دوربینهای مداربسته به ایمنی این پاساژ کمک کردهاند. همچنین ساخت انبارهای اختصاصی برای فروشگاهها از دیگر ویژگیهای بارز این پروژه است و واحدهای تجاری دیگر نیاز نیست در جای دیگری انبار داشته باشند.