میتوان شرایط اقتصادی کشور را به سمتوسویی پیش برد که هر فرد دخل و خرجش با هم جور درآید و هرکس برمبنای درآمدی که دارد خرج کند. اگر درآمد هر فرد بالاتر از برنامهریزی که برای زندگیش میکند، باشد طبیعی است که اعصاب و روانش راحتتر است و یک زندگی توأم با آرامشخاطر دارد و سبب میشود بازدهی فرد برای کارهایش بالاتر رود. برعکس اگر هر فرد طوری برنامهریزی کند که خرجش بیشتر از دخلش باشد دچار مشکلات فراوانی میشود و دغدغه تامین معاش زندگی از او یک فرد عصبی و پرخاشگر میسازد.
جدا از عوامل اقتصادی که مطرح شد افراد میتوانند در جهت تقویت زندگی معنوی خود گام بردارند تا میزان رضایتشان از زندگی بالا رود. ایمان به خدا از جمله عواملی است که سبب میشود انسان بر مشکلات زندگیاش اعم از اقتصادی و اجتماعی و... فائق آید و از زندگی خود راضیتر باشد. آنهایی که خیلی باتقوا هستند شب به شب که میخواهند بخوابند در رختخواب اتفاقات روزمرهشان را مرور میکنند و از خود میپرسند امروز در زندگی چه کردیم و چقدر مفید بودیم و اگر به کسی بدی و در حقش ظلم کردهاند فردا سعی میکنند درصدد رفع آن برآیند.
نکته دیگری که باید به آن توجه کرد این است که افراد با توجه به تلاشی که در زندگی میکنند پیشرفتهای قابلتوجهی بهدست میآورند، مثلا کسی که برای تحصیلاتش زحمت کشیده و سختیها را تحمل کرده نسبت به کسی که راحتی در لحظه را برای خود انتخاب کرده موفقتر خواهد بود بهخصوص در زندگی اقتصادیاش. کسی که به تحصیلات و سوادش اهمیت نداده و سختی نکشیده نباید توقع یک خانه ویلایی و زندگی آنچنانی داشته باشد. اگر بخواهد چنین توقعی داشته باشد مجبور میشود دست به کارهای خلاف بزند. نمیتوان برای همه نسخه یکسانی پیچید ولی هر فرد با توجه به سطح تلاش و درآمدی که دارد موظف است زندگی خود را تنظیم کرده و بر همین اساس سطح توقعات خود را کم یا زیاد کند.
* دبیر انجمن خودروسازان ایران