در قرن حاضر یکی از مهم ترین صنایعی که معادلات اقتصادی کشورهای متعددی را حتی در رکودهای سنگین تحت تاثیر خود قرار داده، صنعت گردشگری یا همان صادرات نامرئی است؛ صنعتی که با تعاریف علمی، بر اساس تفاوت های فرهنگی، بومی، اقلیمی و جاذبه های طبیعی و تاریخی در دو بخش ملموس و ناملموس بنا شده و امروز بسیاری از کشورهای جهان برای افزایش سهم خود از این صنعت در سراسر جهان، با استفاده از داشته ها و نداشته های شان از هیچ نوع فعالیتی دریغ نمی کنند.
به همین دلیل دور از ذهن نیست اگر بگوییم موارد یاد شده در واقع سرمایه های اولیه صنعت گردشگری کشورها هستند و حفظ و حراست از آنها مهم ترین مسئولیت مسئولان و دست اندرکاران گردشگری یک منطقه یا کشور است. اما در این میان اهمیت حفظ و حراست از میراث ناملموس به دلیل غیرقابل لمس بودنش بیشتر از دیگر بخش ها مهم و لازم الاجراست؛ میراثی که با ظهور و گسترش پدیده جهانی شدن میراث فرهنگی، تنها عامل حفظ و بقای تنوع فرهنگی در عصر حاضر شناخته شده است.
به طور کلی درک و شناخت میراث فرهنگی ناملموس از جوامع مختلف به ما در برقرار کردن ارتباطات میان فرهنگی و احترام دوطرفه به شیوه زندگی دیگران، کمک بسیاری می کند؛ مواردی که اصول صنعت گردشگری بر آنها بنا نهاده شده است. به همین دلیل اگر به دنبال توسعه صادرات نامرئی کشورمان با تمام جاذبه هایش هستیم، شاید گام اول توجه اصولی به میراث فرهنگی ناملموس کشورمان باشد. از این رو گفت وگویی اختصاصی با یدالله پرمون، رئیس مرکز مطالعات منطقه ای میراث ناملموس آسیای غربی و مرکزی داشته ایم که در ادامه می خوانیم.
به عنوان نخستین پرسش بفرمایید که چه تعاریفی از میراث ناملموس وجود دارد و اصولا چه میراثی در این بخش دسته بندی می شود؟
میراث فرهنگی ناملموس را در چند جمله می توان به «آگاهی ای فرهنگی» توصیف کرد «که افراد، گروه ها و اقوام را وامی دارد در فضاهای فرهنگی خاصی حضور یابند، ابزارهایی خاص را مورد استفاده قرار دهند، کنش هایی ویژه را از خود بروز دهند یا مصنوعاتی را بسازند.
این آگاهی، عمدتا به شکل شفاهی از نسلی به نسل دیگر منتقل می شود و حاملان به آن به مثابه بخشی از هویت خود می نگرند. این میراث، در طول زمان و در پاسخ به مقتضیات زمان و مکان، پیوسته بازآفرینی می شود و این بازآفرینی نشانه ای است از زنده بودن آن.
همچنین میراث فرهنگی ناملموس، برخلاف میراث فرهنگی ملموس، مرزها را درمی نوردد و در جریان مراودات مابین افراد، گروه ها، اقوام یا ملل، به قرض گرفته می شود و از گستره ای جغرافیایی به گستره جغرافیایی دیگر وارد می شود. تجلیات این میراث را تحت پنج مقوله طبقه بندی کرده اند:
- سنن شفاهی جاری در بستر زبان، مانند ترانه ها، لالایی ها، آواهای کار، متل ها، ضــرب المثــل ها، قصـه هــا، قصه گویی ها و...
- هنرهای اجرایی شامل انواع موسیقی، رقص، نمایش سنتی و...
- گردهمایی های آیینی و جشنی، شامل انواع مراسم شاد، سوگواری ها، بازی ها و...
- دانش سنتی مرتبط با طبیعت و کیهان، شامل طب سنتی، معماری سنتی، مدیریت سنتی منابع طبیعی، نجوم سنتی، شیوه های سنتی استفاده از منابع انرژی غیرفسیلی و...
- صنعتگری سنتی، شامل کلیه فنون و مهارت های لازم برای ساخت انواع صنایع دستی در حوزه های چوب، فلز، چرم، منسوجات، سفال، سنگ های قیمتی و...
وضعیت ایران به لحاظ برخورداری از میراث فرهنگی ناملموس و آمار موجود از دارایی ایران از این میراث چگونه است؟
ایران به لحاظ قدمتش و نقشی که در شکل گیری تاریخ بشریت داشته و به حق باید از آن به عنوان یک فرهنگ مادر در گستره ای بزرگ از کره زمین یاد کرد، یکی از غنی ترین کشورهای جهان در این حیطه است. بی تردید اگر زمانی سیاهه جزیی از مواریث فرهنگی ناملموس کشورمان تکمیل شود، شمار اقلام فهرست شده در آن به چند ده و چند صد قلم خواهد رسید. در حال حاضر، این اتفاق با برنامه ریزی هایی که در سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری در حال انجامند، در حال پیگیری است.
همچنین قابل ذکر است که در حوزه ثبت، این میراث در دو بعد کشوری و بین المللی به ثبت می رسد و تولیت این امر برعهده دفتر ثبت آثار و حفظ و احیای میراث معنوی و طبیعی است که تحت نظارت معاونت میراث فرهنگی سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری فعالیت می کند. فهرست کشوری ما تا آنجا که بنده اطلاع دارم، نزدیک به 2هزار تجلی را در خود ثبت شده دارد و با تلاش طرف های علاقه مند در سطح کشور، از جمله ادارات کل میراث استان ها در بعد دولتی و تشکل های مردم نهاد مرتبط در بعد غیردولتی، این فهرست به سرعت در حال رشد است.
در بعد بین المللی، تا این زمان 10 تجلی از مواریث فرهنگی ناملموس کشورمان در دو فهرست یونسکویی ثبت شده اند:
- فهرست معرف میراث فرهنگی ناملموس بشری: نوروز، ردیف موسیقی ایرانی، فنون و مهارت های بافت فرش کاشان، فنون و مهارت های بافت فرش فارس، موسیقی بخشی های خراسان، آیین های پهلوانی و زورخانه ای، تعزیه، آیین قالیشویان مشهد اردهال کاشان
- فهرست میراث فرهنگی ناملموس نیازمند پاسداری فوری: نقالی، قصه گویی اجرایی ایرانی و دانش سنتی ساخت لنج ایرانی و دریانوردی با آن در خلیج فارس.
ایران از جنبه ثبت این مواریث نیز جزو کشورهای فعال عضو یونسکو به حساب می آید. در این حوزه نیز، پیگیری های زیادی برای افزودن به شمار اقلام ثبتی در جریانند و به زودی شاهد ثبت موارد بیشتری در این فهرست ها خواهیم بود.
ارزش میراث فرهنگی ناملموس در مقابل میراث ملموس چگونه ارزیابی می شود؛ آیا رجحانی در این میان وجود دارد؟
رابطه میراث فرهنگی ناملموس با ملموس را می توان به رابطه «روح» و «کالبد» تشبیه کرد. یک بنا زمانی فعال است که زندگی در آن جریان داشته باشد. از طرفی اگر دانش تولید یک بنا یا یک دست ساخته یا هر میراث مادی دیگری با مرگ حاملان چنین آگاهی فرهنگی ای از دست برود، دیگر امکان بازآفرینی آن وجود ندارد. ظرفیت سوم این میراث در مقایسه با میراث ملموس، توانایی بالای آن در برقراری گفت وگو و ترغیب صلح و همگرایی است که از طریق تلاش دوجانبه برای شناسایی و پاسداری از مواریث مشترک حاصل می شود.
نکته آخر اینکه در جمع کشورهای جهان شاید بتوان کشوری را در حوزه میراث ملموس غنی تر خواند، چون مثلا ابنیه تاریخی، محوطه های باستانی و امثالهم را بیشتر دارد و کشور دیگری را در مقایسه با آن کمتر برخوردار دانست. اما این مقایسه در حوزه میراث فرهنگی ناملموس انجام نمی شود، زیرا تمامی کشورهای جهان از کوچک و بزرگ، هر یک مجموعه ای از آداب ورسوم، دانش ها، مهارت ها و هنرها را یا به شکل منحصربه فرد یا به شکل مشترک با کشورهای دیگر دارند و این ظرفیتی بالا است برای نزدیک شدن این کشورها به یکدیگر.
این میراث در جذب گردشگر و رشد صنعت گردشگری ایران چه جایگاهی دارد؟
این میراث و توجه به آن مقوله هایی جدید را در گردشگری معرفی می کند که می توان از آن به «گردشگری فرهنگی» یاد کرد. بدیهی است که با این کار، این صنعت رشد چشمگیری می کند. معذلک باید مراقب بود که گردشگری در حوزه میراث فرهنگی ناملموس یک تیغ دودم است که می تواند همزمان اثرات مخربی همچون «تجاری شدن» و «تصنعی شدن» و «جدایی از بستر طبیعی» را در این زمینه ایجاد کند.
به همین دلیل است که در حال حاضر، برنامه ریزی های دقیقی در همه کشورها در جریانند که گردشگری پایدار و توسعه پایدار همراه با رعایت احترام به اقوام، رعایت حقوق مالکیت معنوی و رعایت اصول و مبانی حقوق بشر، در پس زمینه این نوع گردشگری نهادینه شوند.
تاکنون چه آورده های مالی از این حوزه داشته ایم؟
در مورد آورده های مالی در این زمینه بنده لازم می دانم تاکید کنم که تجاری شدن عاملی منفی و مخرب در حوزه میراث فرهنگی ناملموس است و باید در این ارتباط بسیار حساب شده و علمی برنامه ریزی کرد. اصولا آورده مالی در حوزه میراث فرهنگی ناملموس موضوعی است که باید بسیار حساب شده درباره آن سخن گفت و در ارتباط با اقداماتی که در این زمینه برنامه ریزی و عملیاتی می شوند، باید با دیده تردید و بادقت در تمامی جوانب نگریست.
چه برنامه هایی برای رشد گردشگری در این حوزه دارید؟
سازمان یونسکو بر گردشگری پایدار تاکید دارد. یعنی نوعی از گردشگری که ضمن رعایت اصول احترام به اقوام، رعایت حقوق بشر و وفاداری به اصول توسعه پایدار، باعث نشود که این میراث تصنعی شود، از بستر طبیعی خود جدا افتد و تجاری شود.
در این ارتباط، در شرح وظایف مرکز میراث ناملموس تهران آموزش شیوه های پاسداری از میراث فرهنگی ناملموس و شیوه های بهینه عملیاتی کردن کنوانسیون مرتبط با این میراث (کنوانسیون 2003 یونسکو) قرار داده شده اند. تا این زمان، مرکز ما دوره های آموزشی کوتاه مدتی را در این زمینه برای ارگان های دولتی، سازمان های مردم نهاد و دیگر طرف های علاقه مند برگزار کرده و مصمم است که این کار را بسیار گسترده تر پیگیری کند.
میراث ناملموس به لحاظ ایجاد آشتی بین ملت ها و ایجاد چهره ای مثبت و غیرتروریستی از یک ملت چقدر تاثیرگذار است؟
از ظرفیت های میراث فرهنگی ناملموس، یکی این است که پاسداری از آن، یعنی شناسایی، مستندسازی، مطالعه، ثبت و احیای آن، زمینه ای را فراهم می آورد که مخاطبان، در رده های سنی، تخصصی، جنسیتی، مذهبی، قومی، نژادی و زبانی گوناگون با خلاقیت های بشری و تنوعات فرهنگی آشنا شوند و درمی یابند که عمده دغدغه های فرهنگی مشترک هستند و تنها نحوه بیان آنها متفاوت می تواند باشد.
از این طریق، گفت وگو در سطوح بین فردی، بین نسلی، بین زیرطبقه ها و صنوف اجتماعی، بین اجتماعات، بین گروه ها، بین اقوام و در نهایت بین ملت ها برقرار می شود. گفت وگو زمینه را برای شناخت کامل فراهم می آورد و شناخت مقدمه صلح و همگرایی است.
این حوزه مستعد ایجاد چه مشاغل و کسب وکارهایی است؟
پاسداری از میراث فرهنگی ناملموس تفاوتی ماهوی با حفاظت از میراث فرهنگی ملموس دارد. اگر در حوزه میراث فرهنگی ملموس با مجموعه ای از قوانین و مقررات بازدارنده سروکار داریم که ما را از دست اندازی به یک میراث مادی منع می کنند، در حوزه میراث فرهنگی ناملموس برعکس، عدم مشارکت جامعه ذی ربط یک تهدید است.
پاسداری از میراث فرهنگی ناملموس در یک کلام، به معنای ترویج میراثی است که نسل نو به آن بی توجه شده، زیرا سرگرم دستاوردهای وارداتی دنیای مدرن است. در واقع، در اینجا، تلاش می کنیم که بار دیگر ارزش های در حال فراموشی این مواریث به همگان یادآوری شوند. اگر نسل جوان با ارزش ها، زیبایی ها و معانی هنرهای اجرایی سنتی، صنایع دستی و آیین های خود آشنا شود، به طور خودکار راه برای ادامه زندگی دست اندرکاران و حاملان این مواریث در تمامی عرصه ها گشوده می شود.
به عنوان مثال، توجه اصولی به «ردیف موسیقی ایرانی» که در فهرست معرف یونسکو در سال 2009 ثبت شده و در پلان مدیریتی ملحوظ داشته شده در پرونده مولفه های آن آمده است و پاسداری از آن، به طور خودکار باعث رشد کمی و کیفی در زمینه های «صنعت ساز سازی»، «آموزش در تمامی سطوح سنی و تخصصی»، «تحقیق»، «اجرا»، «احیای جنبه های فراموش شده»، «بهینه سازی شیوه های آموزش» و امثال آنها خواهد شد و این همه باز هم به شکل خودکار، حوزه های جذب مخاطب و جذب خریدار و جذب گردشگر را به صورت چشمگیر رشد خواهد داد.