تبدیل شدن یک هنرجو به هنرمند صرفا به مسائل آموزشی باز نمیگردد. قصه فراتر از این حرفهاست.وقتی سخن از هنرمند به میان میآید، فاکتورهای تربیتی، اجتماعی و فردی باید مورد توجه قرار گیرند. بر این اساس اگر بخواهیم جزئیتر سخن بگوییم، بعضی از آموزشگاهها به واسطه اساتیدی که در آنها مشغول به کار هستند یا کارهای مدیریتی که به عهده دارند و با توجه به تفکری که از منظر علمی و هنری در کارشان وجود دارد، برنامه ریزیهای خاصی را مورد توجه قرار دادهاند. در این میان، طیف گستردهای هم حضور دارند که از تخصص مورد نیاز برای ورود به این عرصهها بیبهرهاند و آموزشگاه را با استفاده از مجوزشان بازکردهاند، اما با عدم دانشی که در این بین وجود دارد با یک سوال بیپاسخ مبنی بر اینکه برون ده موسسه چیست و قرار است چه چیزی را به هنرجویان تعلیم دهند، روبهرو میشویم.
بنابراین برای آنها پرسش بر سر موضوعاتی نظیر آینده جوانانی که برای آموزش دیدن به این موسسهها میآیند از کوچکترین اهمیتی برخوردار نیست. با همین شرایط، در حال حاضر تعداد زیادی از افرادی که دغدغه هنر موسیقی را با خود دارند (و همه هم در رشته موسیقی مدارک دانشگاهی اخذ کردهاند) سالهاست پشت در اداره صادرکننده مجوز ایستادهاند، خیلی از آنها بهصورت فرعی در آموزشگاهها اشتغال دارند، بسیاری از آنها هم از حرکت در مسیر موسیقی ناامید شدهاند و دست به کارهای دیگری زدهاند.
بنابراین بخشی از کار آموزش موسیقی بهصورت غیرتخصصی پیش میرود. در این بین دو ارگان را میشناسیم که درباره وضعیت به وجودآمده مسئولند. وزارت ارشاد و خانه موسیقی ایران، طبیعتا هر دوی اینها باید نظارت خود را بیشتر کنند و به علاوه زمان را هم از دست ندهند. زیرا آموزش، تعلیم و تربیت پیوند عمیق و گره خوردهای با زمان دارند. یعنی هر چقدر زمان را از دست دهیم، به نسبت تصاعدی با آن، فرصتهای تربیتی و فرهنگی را از دست خواهیم داد.
در اینجا سخن بر سر تعامل من با وزارت ارشاد و خانه موسیقی نیست زیرا سالهاست مجوز فعالیت خود را گرفتهام و از سوی دیگر، آموزشگاه چندان بزرگی را هم مدیریت نمیکنم. صحبت من بر سر نسل بعد از ماست. نسلی که قرار است خودشان فردای روزگار، متولیان فرهنگ جامعه شوند. همینها هستند که فردا باید زمام امور را چه در حوزه هنری و فرهنگی، چه در حوزه اداری مسائل هنری در دست گیرند. به نظر من این دو حوزه باید دست به دست هم بدهند. مدیران ارشد مربوط به هنر موسیقی (خانه موسیقی و وزارت ارشاد) باید بر این ماجرا نظارت بیشتری میداشتند.
یادم هست زمانی آزمونی بهعنوان «کارت صلاحیت تدریس» برگزار کردند که اتفاقا تاثیرات بسیار خوبی هم داشت اما نمیدانم چرا این پروسه را متوقف کردند. اگر در زمینه مجوز دادن هم به همین صورت پیش میرفتند در حال حاضر با بیکاری جوانهای فارغالتحصیل در رشته موسیقی مواجه نبودیم. این جوانها الان پتانسیل این را دارند که ریاست یک آموزشگاه یا موسسه موسیقی را به عهده بگیرند یا حداقل در هیاتمدیرهای پنج نفره که موسسهای را مدیریت میکند، عضویت داشته باشند. اسباب تاسف است که این جوانها بیکار هستند و در عین حال کسانی که در زمینه موسیقی تخصص ندارند، به کار مشغولاند.
هنرمندانی که در آموزشگاههای مختلف موسیقی مشغول کارند، باید دو وجه را مدنظر قرار دهند. یک وجه این است که از مسیر و رشته هنری خود ارتزاق کنند و از سوی دیگر رشته هنری که به آن مشغول هستند با آموزشهایی که به هنرجویان میدهند، ارتقا پیدا کند. اما کسانی که در این کار تخصص ندارند فقط به فکر ارتزاق کردن هستند و کاری به کار سطح کیفی هنر ندارند. مهمترین مسئله پاسخ دادن به این سوال است که فردا چه نسلی را تحویل جامعه میدهیم و چه افرادی قرار است زمام امور هنری را در دست گیرند.
در حالی که بهشدت در این زمینه زمان را از دست دادهایم. در زمینه فرهنگ و علم و هنر سالها زمان لازم است تا کوچکترین موفقیتها شکل گیرند، اما به لحظهای میتوان تمام آنچه را به دست آوردهایم، از دست دهیم. بنابراین، خانه موسیقی و وزارت ارشاد هرچه زودتر باید دست به دست هم بدهند تا بتوانند بر روند کاری آموزشگاه نظارت دقیقتری داشته باشند و از این رهگذر هنرمندان جوانی که به تازگی پا به عرصه فعالیت گذاشتهاند بتوانند در زمینه تخصصی خود مشغول شوند. در وهله دوم همین افراد باعث میشوند سطح کیفی هنر به وضعیت مطلوبی برسد.
در مورد توجیه اقتصادی فعالیت در آموزشگاههای موسیقی نیز باید به این نکته اشاره کنم که اگر همکاری و پشتیبانی ارگانهای دیگر در بین نباشد، ارتزاق از این مسیر کار بسیار دشواری است. شخصا شاهد فعالیت آموزشگاههایی بودهام که اجاره بهای فراوانی میپردازند و درآمد آنها با مخارجشان نمیخواند. به هر ترتیب باید از سوی مدیران فرهنگی کمکهایی به این قشر پیشبینی شود. در پارهای موارد هنوز اداره دارایی نمیداند آموزشگاههای موسیقی از مالیات معاف هستند. در پارهای موارد هنوز تکلیف آنها مشخص نیست و این قشر با موانع اقتصادی روبهرو هستند.
مدیر آموزشگا ه همساز و آهنگساز